
حفاظت از جنگل، منهای ۱۰۰ نیروی دیدهبان
نابع طبیعی استان کهگیلویهوبویراحمد یک روز بعد از پایان قرارداد دیدهبانان منابع طبیعی استان در ابتدای شهریور ماه، پیامی در گروهشان گذاشته و گفته دیگر به آنها نیاز ندارد و قرارداد جدیدی هم در کار نخواهد بود. حالا نزدیک به صد نیروی دیدهبان منطقه که روز و شبشان به کوه و دشتهای استان گره خورده بود از خود میپرسند چرا؟م هنوز هیچکس پاسخی به آنها نداده است.
جامعه ۲۴ - واحد بازرسی اداره کل منابع طبیعی استان با قراردادها مشکل دارد و وارد کردن عدهای خارج از چارچوب و به صورت تشریفاتی باعث بروز این اتفاق شده است. حالا در لحظات نوشتن این گزارش منطقه مارگون بویراحمد در زاگرس جنوبی طعمه آتش است و وضع دیدهبانانی که هر روز کارشان دل به آتش زدن بودن نامشخص.
غلامحسین حکمتیان، مدیرکل منابع طبیعی کهگیلویهوبویراحمد همه صحبتهایش درباره وضعیت نیروهای دیدهبان استان را در یک کلمه خلاصه میکند و به «پیام ما» میگوید: «پیگیریم.» او تاکید دارد باید صبر کرد و صحبت از این اتفاق در حال حاضر میتواند باعث ایجاد حاشیههایی شود، اما نگرانیهای دیدهبانان هر روز بیشتر از قبل شده. آنها حالا میگویند حقشان نبوده با یک پیام عذرشان خواسته شود و جواب شب و روز حضورشان در کوه و کمر، هر روز مقابلهشان با آتش و ایستادگی مقابل تخریبگران و قاچاقچیان چوب و زغال را اینطور بگیرند.
بیشتر بخوانید: محیطبانان و جنگلبانان در خط مقدم حفاظت از طبیعت
احسان تقیزاده، یکی از کسانی است که دو سال پیش دیدهبان شد. او که با هر آتشسوزی در هر نقطه به کمک نیروهای محلی منطقه میرفت، دو سال قبل نامش در فهرست دیدهبانان قرار گرفت و مسئول گشتزنی در منطقه «سوق» شد؛ یک دیدهبان برای حراست از چندین هکتار جنگل بلوط. «آن منطقه نیروی منابع طبیعی نداشت. اصلا تعداد نیروها آنقدر کم است که نمیتوانند رسیدگی کنند. من هم هر روز با موتور شخصیام برای گشتزنی میرفتم و نه پول بنزین به ما میدهند و نه خود وسیله نقلیه را اختیارمان میگذارند. با این حال هر روز در منطقه بودم و اهالی تمام روستاها من را میشناختند. هرکجا آتشی شروع میشد خبر میدادند و من سریع خودم را میرساندم. اگر میتوانستم خاموش کنم که هیچ، اگر نه از یگان منابع طبیعی درخواست کمک میکردم.»
او شغل اصلیاش فروشندگی لوازم کوه است و مغازهای در شهر دارد که پر شده از لباس و کفش کوه. همین مغازه هم در این سالها کفش بسیاری از دیدهبانان را تامین کرده. «نه پول لباس به ما میدهند و نه کفش. خودم چندین بار به همکاران کفش خوب دادم. گشتزنیهای مکرر و عشقم به طبیعت باعث شد این مغازه حاشیه زندگیام باشد. بارها پیش آمده که یک هفته تعطیل بوده.»
آنها همه روزهای هفته موظف به گشتزنیاند. احسان میگوید جمعهها سختترین روز کاری برایشان بوده، روز تعطیلی که تخلفات بیشتر در آن ممکن میشد و دیدهبانها باید از هر روز دیگر آمادهتر میبودند. او هیچ شبی را بدون فکر به آتش نخوابیده و هیچ روزی نبوده که به دور از کوههای کهگیلویه بیدار شود و همیشه باید در دسترس میبود. حالا یکی از سختترین خاطرات این دیدهبان به آتشسوزی اخیر کوه شره برمیگردد، وقتی او و همکار دیگرش سه روز آزگار در جنگل سوزان بودند و بعد که آتش رام شد خبر آمد آتش دیگری به کوه سیاه رسیده. «آتش را عمدی برپا میکردند. چند باری افرادی دستگیر شدند، اما هیچ برخورد قاطعی با آنها نشد. نه جریمه شدند و نه زندانی. معلوم است در این شرایط باز هم آتش میزنند.»
او حالا میگوید برخورد منابع طبیعی چنان باعث رنجش شده که نمیتواند به چیزی فکر کند و مدام حس میکند او و دوستان دیگرش که همگی عاشق طبیعت و حفظ آن هستند را کنار گذاشتهاند. «من یک تیم کوهنوردی و یک تیم اطفای حریق از دوستانم دارم. اگر منابع طبیعی نخواهد قدر نیروهایی، چون ما را بداند خودمان از طبیعتمان پاسداری میکنیم، اما این غم فراموش نمیشود. این برخورد وحشتناک از یادمان نخواهد رفت، این بی احترامی به افرادی که برای حفظ طبیعت زندگیشان را گذاشتهاند. چطور میشود با نیروهای آموزش دیده که چندین سال برای حفظ طبیعت عمرشان را گذاشتهاند اینطور برخورد کرد؟»
منابع طبیعی بدون توضیح عذر ما را خواست
از سال ۹۶، نیروهای محلی و بومی در مناطق مختلفی از کشور به عنوان دیدهبان به منابع طبیعی اضافه شدند. ایننیروها با قراردادهای سه تا شش ماهه در فصل آتش، همراه منابع طبیعی بودند و برای این مدت طولانی هم چیزی در حدود سه تا چهار میلیون تومان به آنها پرداخت میشد و البته بیمهای هم در کار نبود و پولی هم برای لباس یا خورد و خوراک به آنها داده نمیشد. اغلب این افراد دوستداران بومی طبیعتی بودند. امسال، اما حرف این شد که آنها زیر نظر بخش خصوصی قرار گیرند و یک شرکت خصوصی با آنها قرارداد ببندد. گویا مشکل از همینجا شروع شد. برخی نام تعدادی از دوست و آشنا را در فهرست قرار دادند که دیدهبان نبودند و حضور این افراد آنطور که شنیدهها میگوید باعث ورود سازمان بازرسی به این مسئله شد و به جای حل مشکل گفتند دیگر نیازی به نیروهای دیدهبان نیست.
یکی دیگر از دیدهبانها که نمیخواهد نامش در این گزارش بیاید، میگوید او و دوستانش فقط آتش جنگلها را مهار نمیکردند، بلکه چشم در چشم تخریبگران و آنهایی میشدند که درخت بلوط را قطع میکنند و از آن زغال میسازند. «ما امنیت جانی هم نداریم. تا کنون میگفتیم به نوعی عضوی از نیروهای منابع طبیعی هستیم و کسی نمیتواند کاری با ما داشته باشد، اما بعد از این چه؟ چه کسی پاسخگوست؟ هیچکس.»
او هم مانند احسان از نحوه برخورد مسئولان منابع طبیعی گله دارد و میگوید از سال ۹۷ که به این کار مشغول شده تاکنون به شغل دیگری فکر نکرده و همه تلاشش برای حراست از همین منطقه بوده است و حالا بدون مزد و آینده میگویند دیگر به آنها نیازی نیست. «تلخترین خاطره سالهای اخیرم مربوط به آتشسوزی کوه خاییز است. کل نیروهای منابع طبیعی ۱۵ نفر بود و باقی نیروها دیدهبانان و محلیها بودند. پنج ساعت پیاده رفتیم تا به محل آتش رسیدیم و آنجا جهنم بود…»
نامه لغو قرارداد آنها در حالی به ادارات مختلف استان رسیده که همین روزها منطقه در آتش است. این دیدهبان میگوید: «منطقه ما شاهراه تجارت چوب بلوط و زغال است. برای همین با حضور نیروهای یگان گشتهای بازدید از ماشینها را داشتیم. ما ۲۴ ساعته یا در گشت بودیم یا در کوه و کمر تا با متخلفان مقابله کنیم. با کمترین امکانات و هزینه. ما عاشق طبیعت این سرزمینیم و حالا این جواب را به ما میدهند. آن هم در منطقهای که هر روزش یا آتشسوزی است، یا تخریبگران در حال تخریبند و بلوطها را زغال میکنند.» به گفته او نیروهای منابع طبیعی استان بسیار کم تعدادند و در این میان نیروهای تازه نفس و جوان هم وجود ندارد و اغلبشان در سن بازنشستگی به سر میبرند.
فرآیند جذب دیدهبانها شفاف نبود
تعداد دقیق دیدهبانان در کشور مشخص نیست و در این میان استانهای درگیر با آتشسوزی، تخریب منابع طبیعی و برداشت بیرویه از آنها هم کم نیستند. کهگیلویهوبویراحمد یکی از قطبهای آتشسوزی کشور بوده و از ابتدای سال تاکنون در حدود ۱۵ هزار هکتار آتشسوزی داشته است. در این شرایط دلسرد کردن نیروهای دیدهبان از نگاه یاسر فاطمی، فعال محیط زیست منطقه فقط باعث افزایش تخریبها در استان میشود.
او میگوید: «بر اساس شنیدهها بعد از آنکه قرار شد بخش خصوصی به این حوزه وارد شود، حضور تعدادی نیروی سفارشی از جمله مواردی بود که باعث ورود اداره کل بازرسی استان شد و اعلام کردند که قراردادی تمدید نشود و رئیس یگان حفاظت هم به اداره شهرستانها اعلام کرد که عواقب به کارگیری نیروها پای خودشان است.» به گفته فاطمی در همین روزها که این وضع را درست کردهاند، آتش به جان کوههای مختلف افتاده و تعداد نیروهای منابع طبیعی منطقه آنقدر کم است که برای مهار آتش مشکل جدی وجود دارد.
«دیدهبانها در سالهای اخیر آموزش دیدهاند و حالا به صورت حرفهای با جزئیات خاموش کردن آتش و مقابله با تخریبگران طبیعت آشنا هستند. نباید چنین نیروهای آموزش دیدهای را به راحتی از دست داد.»
آرش نیکخو، دیگر فعال منطقه هم میگوید منابع مالی تامین دیدهبانها از سوی صندوق توسعه ملی است و پیگیریهای او از مسئولان استان این نتیجه را داشته که جلساتی با استانداری برگزار کردهاند و امیدوارند مشکل حل شود. «اعمال نفوذ افراد در ادارات برای وارد کردن نیرویی به سازمانها همیشه بوده، اما بحث اصلی این است که این قراردادها چرا یکجا لغو شدهاند. منابع مالی که در استان استفاده میشده مانند استانهای دیگر از صندوق توسعه ملی است، اما چرا سازمان بازرسی همه قراردادها را لغو کرده؟» به گفته او فرآیند جذب دیدهبانها شفاف نیست و افراد بعد از طی زمانی جذب کادر اداری میشوند. در حالی که برای حفاظت، حضور این نیروها ضروری است.
فاطمی هم تاکید دارد که رویه اشتباه باید اصلاح شود و اگر افرادی به صورت سفارشی وارد شدهاند، باید عذرشان خواسته شود، اما در کار بقیه افراد خللی ایجاد نشود؛ آن هم در شهریور که فصل آتشسوزی و حضور مردم برای چیدن میوههای جنگلی و عسل کوهی است؛ افرادی که ممکن است با حضورشان عامل وقوع آتشسوزیهای بیشتر شوند. تلاش برای وارد کردن عدهای به این کار که نه کار عملی کردهاند و نه دلشان برای طبیعت میسوزد، قلب همه دیدهبانان منطقه را جریحهدار کرده است.