
نخلهای تشنه بوشهر؛ ثمره سیاستهای اشتباه
فصل خرماپزان است، حال نخلستان، اما خوش نیست. نخلستانهای بوشهر که سالانه بالغ بر ۱۶۵هزارتن خرما تولید میکنند، چند سالی است دیگر رونق قبل را ندارند.
جامعه ۲۴ - سیاستهای اشتباه در مدیریت منابع آب از سویی و استمرار شیوههای سنتی کشاورزی از سوی دیگر، زمینها و نخلها را بیش از گذشته خشکانده است. حال منابع آب زیرزمینی هم در استان خوش نیست. نشست زمین در گوشه و کنار بوشهر خبر از خشک شدن سفرههای زیرزمینی و مرگ آبخوانها دارد. هر چند این تمام ماجرا نیست و شور شدن آبهای زیرزمینی هم معضل بزرگی است که در بلند مدت زمینهای منطقه را غیرقابل کشت میکند. به تمام این ثمرات بیتدبیری و سومدیریت باید خشکسالی و کم بارشی را هم اضافه کرد که دردی است بر تمام دردهای مردمی که نخلهاشان دیگر رونق قبل را ندارد.
سطح آب در منابع زیرزمینی افت چشمگیری دارد، آب چاهها شور شده است، هجوم آب دریا به منابع زیرزمینی پای دستگاههای آب شیرین کن را به زمینهای کشاورزی باز کرده است. دستگاههایی که به مرور خاک را آلوده و غیرقابل کشت میکنند. این گوشهای از تصویر کشاورزی در استان بوشهر است. استانی که با محصول خرما و نخلهای قد افراشتهاش شناخته میشود، اما حالا زمینهایش محل کشت هندوانه و صیفیجاتی است که با خاک این منطقه غریبهاند و چشم به منابع محدود آب آن دوختهاند.
امید آزادیجو مدیر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای بوشهر درباره وضعیت منابع زیرزمینی بوشهر، به ایرنا گفته است: «بهرهبرداریهای بیش از حد از منابع زیرزمینی منجر به افت شدید سطح آب این منابع، هجوم آب شور به سفرههای ساحلی، فرونشست و آلودگیهای میکروبی و شیمیایی شده است. هرچند ۷۰ درصد چاههای غیرمجاز حفر شده در این استان متروکه و غیرقابل بهرهبرداری و تنها ۳۰ درصد فعال هستند، اما همین تعداد، ۴۰ درصد از آبهای زیرزمینی استان را برداشت میکنند. میزان بهرهبرداری بیش از حد از آبخوانها در استان بوشهر باعث شده سالانه ۳۰ میلیون مترمکعب کسری مخزن در آبخوانها ایجاد و بیلان این منابع منفی باشد.»
بیشتر بخوانید: نتیجه مدیریت نادرست عطش دشتها و رودخانهها
جابر مظفریزاده مدیر محیط زیست و کیفیت منابع آب شرکت آب منطقهای بوشهر معتقد است: «اگر با همین روش پیش رویم، شاید در ۱۰ سال آینده همه آبهای زیرزمینی استان بوشهر به دلیل کاهش کیفیت، قابلیت مصرف آشامیدنی و کشاورزی نخواهند داشت.»
او میگوید: «یکی از دلایل افزایش بیرویه در مصرف آب، توسعه کشتهای زراعی و باغها است که در سال آبی جاری با وجود اینکه منابع آبی استان تحت فشار بودهاند، شاهد کاشت نخل و توسعه کشت هستیم که در افت پیوسته منابع آب زیرزمینی بسیار موثر است»
افزایش سطح زیرکشت موضوعی است که بذرافکن هم به آن به عنوان یکی از چالشهای موجود در کشاورزی بوشهر اشاره میکند. مهتا بذرافکن پژوهشگر حوزه آب و خشکسالی در خصوص شرایط نخلستانهای بوشهر به «پیامما» میگوید: «کشاورزی ما اقیانوسی است به عمق یک سانتیمتر، وسعت کشاورزی را بالا بردهایم در حالی که هیچ ارزش افزودهای ندارد. کشاورزی تبدیل به یک صنعت آبخور شده که بازده مطلوبی ندارد و شغل پایداری ایجاد نکرده است. شاهد هستیم که با کوچکترین تلاطم اقلیمی صدها نفر دچار ضرر و زیان شده و بیکار میشوند. گویی کشاورزی تبدیل به چالهای شده که ما همه مشکلات را در آن دفن میکنیم. ما با یک کشاورزی ناپایدار روبهرو هستیم که سود آنرا دلالانی میبرند که هم در بخش آب فعال هستند و هم در بخش کشاورزی»
بذرافکن که سالها در حوزه آب و خشکسالی در شهرستانهای مختلف استان بوشهر فعالیت پژوهشی انجام داده، معتقد است: «مهمترین چالشی که در نخلستانهای بوشهر وجود دارد نه خشکسالی، بلکه آبیاری بد است. هنوز نخلستانهای بوشهر با روش غرقابی آبیاری میشوند و درصد بالایی از آبی که به حوضچه پای نخلها میرود، تبخیر میشود».
اما این تنها مسئله نیست، ساخت سد رئیسعلی دلواری و صدور مجوز بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی به کشاورزان، به تمام مسایل این منطقه دامنزده است.
با نگاه اقتصادی هم اگر به مسائل نخلداران بوشهری بپردازیم، باز هم مسایل ریشهای و نبود سیاستهای درست در میان مشکلات مردم خودنمایی میکند، بذرافکن میگوید: «خرمایی که در این منطقه تولید میشود ضایعات بسیار بالا و قیمت بسیار پایینی دارد. آب بسیار بالایی برای این محصول مصرف میشود، اما نتیجه محصولی است که در صادرات شانس چندانی ندارد. چون رقبایی مثل عربستان و عراق که از رقمهایی مثل پیارم استفاده میکنند بازار بینالمللی را راضی میکنند. از طرفی بسته بندی بسیار سنتی و پیش پا افتاده است» بذرافکن به نکتهای اشاره میکند که در کشاورزی این منطقه مورد غفلت واقع شده است و آن صنایع تبدیلی و تکمیلی است. او معتقد است: «کشاورزی فقط داشت و کاشت نیست. مسئله اصلی و چالش مهم ما در برداشت است.
به جای اینکه تقاضا را مدیریت کنیم، مدام برای عرضه سیاستها و راهکارهای جدید تعریف میکنیم؟ در حالی که باید ارزش افزوده محصولات کشاورزی را آنقدر بالا ببریم که تقاضای آب کم شود و توجه به سمت صنایع تبدیلی و تکمیلی و ایجاد ارزش افزوده جلب شود نه تامین آب»
مهتا بذرافکن با دیدگاههای اجتماعی مسائل حوزه آب و خشکسالی را تحلیل میکند معتقد است: «مقصر این وضعیت تنها خشکسالی نیست، مقصر سیاستهای سوداگرانه آب است. در سیاستگذاریهای به جای اینکه آب یک مسئله اجتماعی و محیط زیستی باشد، بیشتر یک مسئله سیاسی است. سیاستمداران به جای متخصصان و کارشناسان تصمیم میگیرند که با آب چه کار کنند. ما چقدر میخواهیم در حوزه آب سیاستها را بر عرضه متمرکز کنیم، وقتی تقاضا را رها کردیم، صنایع تبدیلی و تکمیلی را رها کردیم، الگوی کشت مناسب را رها کردیم، با سیاستهایی که در حوزه عرضه داریم فقط آب را هدر میدهیم. مسئله ما مقدار آب نیست بلکه سیاستگذاری در حوزه کشاورزی و آب است»
بذرافکن همچنین به تاکید وزیر نیرو و برخی تصمیمگیران در خصوص توسعه آبشیرینکنها اشاره کرده و میگوید: «وزارت نیرو بر شیرین کردن آب دریا تاکید دارد. شیرین کردن هر لیتر آب شور ۱۸ هزار تومان هزینه دارد، هر کیلو خرما ۸ هزار تومان است، ما میخواهیم آب ۱۸ هزار تومانی را صرف خرمای کیلویی ۸ هزار تومان کنیم؟ دنیا به ما نمیخندد؟»
او معتقد است این سیاستها تنها به نفع کسانی است که حتی در صورت بروز مشکل در هر زمینهای در این منطقه ماندنی نیستند و مهاجرت میکنند، اما امروز برخی به دنبال کشت هندوانه در این منطقه هستند و برخی شعار شیرینسازی آب میدهند: «ما کمبود آب داریم، اما از طرفی به تقاضا هم دامن میزنیم. با سیاست گذاریهایی که صورت میگیرد، انگار عامدانه تقاضا را بالا میبرند. سوداگران آب از طرفی برای انتقال آب نقشه میکشند، عدهای برای آب شیرین کن در تلاشند و عدهای برای سد.
همین افراد اگر روزی این کشور غیر قابل زیست شود با این پولهایی که از این راه به دست آوردند، از این کشور میروند، چه کسی ماندگار است؟ مردمی که همهچیز خود را باختهاند. به خاطر سیاستگذاریهای فاجعهباری که در این چهار دهه داشتهایم. متاسفانه وزیر جدید هم به نظر قرار است همان راه را ادامه دهد»
بذرافکن به ظرفیت مغفول و مهمی در حوزه منابع آب در بوشهر اشاره کرده و میگوید معتقد است: «آبهای نامتعارف در استان ظرفیت بسیار مهمی هستند که رها شدهاند. میلیاردها مترمکعب لیتر آب از همین طریق هدر میرود. چقدر سرمایهگذاری نیاز است برای بازچرخانی این آب؟ به اندازه یک آب شیرینکن» بر اساس بررسیهای صورت گرفته استان بوشهر با داشتن ۲۰ درصد آبهای نامتعارف کشور (آبهایی که در حالت عادی قابلیت استفاده ندارد) بالاترین سرانه این آبها را در کشور در اختیار دارد. آبهایی که با تکنولوژی بازچرخانی میتوانند در بخش صنعت و کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند و هزینه این بازچرخانی به مراتب کمتر از انتقال یا شیرینسازی آب است.
اما طرح رسیدگی به آبهای نامتعارف در بوشهر سالهاست در میان طرحهای مختلف در حوزه آب، به فراموشی سپرده شده است. بذرافکن در این رابطه میگوید: «آب که یک بار مصرف نیست. این حجم از آب رها شده را میتوان با بازچرخانی دوباره وارد مدار کرد، اما این کار انجام نمیشود. سالهاست این طرح در بوشهر معطل مانده است.
در حالی که بهترین راه برای شهرها و محیط زیست و مردم همین است که از آبهای نامتعارف مثل فاضلاب استفاده مجدد کنند. در همین شرایط استان بوشهر ۶-۷ سد در حال ساخت دارد» کسی نمیداند چرا همواره برای اجرای طرحهای اصولی بودجه و برنامه نیست، اما برای طرحهای مخرب که در تضاد با مسائل محیط زیستی و پایداری توسعه است، همواره یک بهانهای برای کنار گذاردن این طرحها وجود دارد.