حوادث جنایی
کد خبر: ۱۱۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۰ ۰۲ خرداد ۱۴۰۰

باید پدرزنم را هم می‌کشتم/ ناراحتم پدرزنم زنده است

مرد جوان که به خاطر اختلاف خانوادگی، همسر و مادرزنش را کشته و پدرزنش را زخمی کرده بود، در دادگاه کیفری یک تهران به دفاع از خود پرداخت. متهم در دفاعیاتش مدعی شد، از زنده ماندن پدرزنش ناراحت است.

جامعه ۲۴ - رسیدگی به این پرونده از صبح چهاردهم مرداد سال ۱۳۹۶ با گزارش جنایتی در بلوار تعاون تهران آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد، داماد ۴۰ ساله خانواده با ورود به خانه پدرزنش، همسرش مهسا ۳۹ ساله و مادرزنش را با ضربه‌های چاقو به قتل رسانده است. پدرزنش نیز مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود که به بیمارستان منتقل شد.
متهم به نام اسماعیل که در صحنه جنایت حضور داشت، به ارتکاب قتل اعتراف کرد و گفت که همسر و مادرزنش را به قتل رسانده است. اسماعیل در اعترافات اولیه، مدعی شد به خاطر دخالت اعضای خانواده همسرش مرتکب این جنایت شده و در اظهاراتش به بازپرس گفت: «شب قبل، همسرم همراه اعضای خانواده‌اش به عروسی یکی از بستگان خود رفت، اما من به عروسی نرفتم؛ پس از پایان عروسی منتظر بازگشت همسرم به خانه بودم، اما او نیامد و گفت که شب در منزل پدری‌اش می‌ماند؛ آن شب تنها در خانه ماندم تا این‌که صبح به خانه پدرزنم رفتم. ابتدا پسر پنج ساله‌ام را به خانه خواهرم بردم و پس از آن به خانه پدرزنم بازگشتم؛ طی درگیری، همسرم، مادرزنم و پدرزنم را با ضربات چاقو زدم و پس از دقایقی مأموران در محل حاضر شده و مرا دستگیر کردند. مدتی است بیماری روحی و روانی و اسکیزوفرنی دارم، به خاطر همین بیماری یک هفته هم در بیمارستان بستری شدم، پزشک برای من دارو تجویز کرد، اما دارو‌ها فایده‌ا‌ی نداشت، دو سال است شب‌ها نمی‌خوابم و به همین دلیل همیشه عصبانی هستم، حتی قرص خواب هم بخورم، خوابم نمی‌برد.»

پس از این اظهارات، بازپرس جنایی تهران دستور داد تا متهم برای بررسی صحت روحی و روانی توسط کارشناسان پزشکی‌قانونی معاینه شود که کارشناسان پزشکی‌قانونی پس از دوبار بررسی وضعیت روحی و روانی متهم، اعلام کردند وی هنگام ارتکاب جرم فاقد جنون بوده است.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه وکیل اولیای دم برای اسماعیل درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «اتهامم را قبول دارم و از این‌که نتوانستم پدرزنم را بکشم، ناراحت هستم. ابتدا باید سراغ پدرزنم می‌رفتم و
او را می‌کشتم.»

وی درباره انگیزه قتل گفت: «۱۸ سال قبل با مهسا ازدواج کردم. هر دو در اداره پست کار می‌کردیم و من برای رفاه همسر و پسرمان گاهی شب‌ها هم در اداره پست می‌ماندم. مدتی بود به بیماری روانی مبتلا شده و شب‌ها نمی‌توانستم بخوابم. همین باعث شده بود، همیشه عصبی باشم. همه افراد را به شکل گرگ می‌دیدم. به پزشک مراجعه کردم. دکتر گفت اگر دیرتر مراجعه می‌کردم، به‌دلیل بی‌خوابی می‌مردم. دکتر دارو‌هایی به من داد، اما این دارو‌ها هم اثر نکرد. اوضاع روحی‌ام بد شده و همین باعث اختلاف من و همسرم شده بود. به مهسا گفتم مهریه‌ات را ببخش تا از هم جدا شویم، اما او قبول نکرد. درگیری ما ادامه داشت تا این‌که شب قبل از قتل به عروسی رفت و شب را در خانه پدرش ماند. روز بعد به آنجا رفته و سر همین موضوع درگیر شدیم. دخالت‌های پدر و مادرزنم باعث شد کنترل اعصابم را از دست بدهم و به روی آن‌ها چاقو بکشم.»
رئیس دادگاه: «چرا همسرت با طلاق مخالف بود؟»

متهم: «او قبول نمی‌کرد بعد از طلاق بچه را به من بدهد. می‌دانستم بعد از طلاق ازدواج می‌کند و نمی‌خواستم بچه‌ام زیر دست ناپدری بزرگ شود. پدرزنم هم می‌گفت مهریه دخترم را تا قران آخر می‌گیرم. درواقع پدرزنم اجازه نمی‌داد من و مهسا جدا شویم.»

در ادامه وکلای متهم به دفاع پرداخته و خواستار برائت متهم باتوجه به مدارک پزشکی موجود در پرونده و بیماری روحی و روانی او شدند.

پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
دیدگاه کاربران