
دعوای مرگبار به خاطر سر و صدا
مرد سالخورده که به خاطر سر و صدای یکی از همسایههایش با وی درگیر شدهبود پس از ۱۱روز بستری در بیمارستان به کام مرگ رفت.
جامعه ۲۴ - شامگاه سهشنبه بیست و سوم شهریور قاضی ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری۱۶۱ ابوذر از مرگ مشکوک مرد سالخورده در یکی از بیمارستانهای جنوب تهران باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در بیمارستان با جسد مرد ۷۰ساله به نام جهانگیر روی تخت بیمارستان روبهرو شدند که حکایت از آن داشت این مرد ۱۱روز قبل در حالی که از ناحیه سر دچاره جراحت شدهاست، برای درمان به بیمارستان منتقل میشود. سپس تیم پزشکی و تلاش زیادی برای نجات جان او انجام میدهند، اما مرد سالخورده بر اثر شدت جراحات در نهایت به کام مرگ میرود.
همچنین مشخص شد جهانگیر روز حادثه با یکی از همسایههایشان که مرد ۴۰ ساله به نام بهمن است مشاجره و درگیری داشته است.
همزمان با انتقال جسد مرد فوت شده به پزشکی قانونی برای انجام آزمایشهای لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند.
تحقیقات میدانی و گفتههای شاهدان نشان داد جهانگیر شب حادثه با مرد فوت شده ابتدا مشاجره لفظی داشته که پس از دقایقی او را مورد ضرب و جرح قرار میدهد و در ادامه نیز همسایهها مرد مصدوم را برای درمان به بیمارستان منتقل میکنند.
یکی از همسایهها گفت: شب حادثه صدای درگیری جهانگیر و بهمن را از داخل پارکینگ شنیدم. بهمن در حال پارک موتور سیکلتش کنار راه پله بود که ناگهان با جهانگیر درگیر شد و او را کتک زد که در همین لحظه جهانگیر روی زمین افتاد و مصدوم شد.
بیشتر بخوانید: دختر پدرش را به خاطر عصبانیت کشت
مأموران پلیس در ادامه بهمن را به عنوان مظنون حادثه دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند. صبح دیروز بهمن برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در تحقیقات جرم خود را انکار کرد.
وی در ادعایی گفت: آن شب سوار موتورسیکلت بودم و در منطقه یافتآباد رانندگی میکردم تا به خانهام بروم. آن منطقه شلوغ است و مشکلات زیادی دارد و من هم از این که در آن محل زندگی میکنم ناراحت هستم. آن شب وقتی وارد پارکینگ شدم با خودم حرف میزدم و داد و فریاد میکردم و گاهی هم به اهالی آن منطقه فحاشی میکردم که این چه منطقهای است که من در آن زندگی میکنم. با خودم میگفتم خدا کمکم کند و هرچه زودتر از این محله بروم و در محله دیگری زندگی کنم که جهانگیر همسایه ما از پلهها پایین آمد و به من اعتراض کرد و گفت چرا فحاشی میکنم و از من خواست که سر و صدا نکنم که همین موضوع باعث مشاجره لفظی ما دو نفر شد. ما دقایقی با هم مشاجره لفظی داشتیم و در حالی که من قصد داشتم موتورسیکلتم را پارک کنم ناگهان جهانگیر تعادلش را از دست داد و به موتور من برخورد کرد و روی زمین افتاد و مصدوم شد.
وی در پایان گفت: اصلاً هیچ ضربهای به جهانگیر نزدم و به خاطر اینکه روی زمین افتاد و مصدوم شد.
در حالی که متهم جرم خود را ا نکار میکند شواهد و دلایل حکایت از آن دارد که بهمن، جهانگیر را شب حادثه مورد ضرب و جرح قرار دادهاست و به همین دلیل متهم برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه و مشخص شدن صحت و سقم ادعایش در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.