زندگی در حلقه بسته باد و شن
رئیس اداره امور بیابان منابع طبیعی استان کرمان: بالغ بر ۷۰ درصد مساحت ریگان درگیر است و بیشتر از ۱۵۸ هزار و ۲۰۰ هکتار از منطقه کانون بحرانی فرسایش بادی است
جامعه ۲۴ ، رمل تا بیخ دیوار خانه هایشان آمده. شانس آوردند که آنها هم مانند روستای ده رضا، رمل روی سقفشان ننشست. دور تا دور خانههای روستاهای مهدیآباد، علی آباد، چاه ملک و به طور کلی از دوراهی چاهدگان تا گیگان رمل نشسته. شن به قدری زیاد است که با جارو و بیل جمع نمیشود؛ بولدوزر و لودر میخواهد. کسی به این مصیبت عادت نکرده، اما پولی هم در بساط نیست. هزینه کرایه ساعتی بلدوزر کمتر از ۳۵۰ هزار تومان نیست. هزینهای که قدر جیب خیلی از روستانشینان که بخش زیادی از آنها هم تحت پوشش کمیته امدادند، نیست. عین یک نوار که روی تکرار رفته باشد، سالی دوسه بار این مرثیه تکرار میشود؛ هر کسی که پولی در بساط داشته و یا دل رفتن، به بم و یا کرمان پناه برده.
تا دهه ۶۰ بیش از هزار نفر در مهدی آباد زندگی میکردند. خانواری ۴ نفر هم در نظر بگیریم، ۲۵۰ خانوار میشود. حالا، اما بین ۵۰ تا ۶۰ خانوار ساکن این روستا هستند. افرادی که یا پول مهاجرت و یا دل رفتن نداشتند. اما آنچه رضا ابراهیم پور را اینجا نگه داشته، نیم دانگ تلمبه آب است. برای توصیف محل زندگیش عبارت «سرزمین بادها» را به کار میبرد، البته نه آن سرزمینی که در فیلمهای کرهای به نمایش درآمده «در دِه ما ماسه تا سر دیوار رفته و عملا وارد خانهها شده. سر تا سر سال این مشکل را داریم یکبار به خاطر بادهایی که از سمت سیستان میآید و بار دیگر به دلیل بادهای جنوب، همین باد کل محصول خرمایمان را از بین برده بعضی تا ۸۰ درصد خرمایشان به واسطه همین بادها خشکیده. سخت است که ببینی تمام سرمایه عمرت یک شبه به باد میرود»
او هم یکی از صدها روستانشین ریگان است که ریگ و شن مهمان ناخوانده باغش شده. برای اینکه یک درخت خرما به بار بنشیند باید حداقل ۵ سال بگذرد. او ۵ سال آب داده، حفاظت کرده و خون دل خورده، اما با یک توفان باغش زیر شن رفته است «به بدبختی یک نفر را راضی کردم تا بولدوزرش را بیاورد سر باغ. برای هر ماشین ساعتی ۳۵۰ هزار تومان پول گرفتند و ۵ کامیون شن و ماسه از باغ درآوردند. رملها را خارج کردیم، ولی معلوم نیست که این درختان چقدر آسیب دیدند و آیا قرار است سال بعد ثمر دهند یا نه؟»
توفان که میشود، مردم به خانههایشان پناه میبرند. شدت باد به قدری زیاد است که کودکان را با خود میبرد. مادران از ترس تا هوا غبار آلود میشود، دست طفلهایشان را میگیرند و خودشان را در خانه حبس میکنند. گاهی شن و ریگ درست نشسته جلوی درب خانه، مجبورند تا سه روز صبر کنند تا کمک برسد.
ریگان رتبه اول فرسایش بادی در کشور
وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، اول مهر گفته بود از مجموع ۳۰ میلیون هکتار منطقه تحت تاثیر فرسایش بادی در کشور ۱۳.۵ میلیون هکتار از نظر ابعاد خسارت مربوط به عرصههای زیست انسانی و زیرساختی نظیر جادهها، کارخانجات، فرودگاهها، اراضی کشاورزی و روستاها بحرانزا یا کانون بحرانی هستند. یک روز قبل از این خبر، فرماندار ریگان از رتبه اول این شهرستان در فرسایش بادی خبر داده بود و نسبت به این موضوع هشدار داده بود: «افزایش فرسایش بادی در شهرستان ریگان باعث شده که بیابان در مناطق مختلف به سوی منازل پیشروی کند. فرسایش بادی در این شهرستان مشکلاتی را برای ساکنان روستاهای ریگان ایجاد کرده است که آنها در حال مهاجرت هستند.»
بیشتر بخوانید: غلظت ذرات غبار در هوای زاهدان به ۳ برابر حد مجاز رسید
طبق آخرین اطلاعات که مربوط به سال ۹۷ است از مجموع ۹۲۰ هزار هکتار مساحت این شهرستان، ۳۷۶ هزار هکتار تحت تاثیر فرسایش بادی است و ۱۵۸ هزار و ۲۰۰ هکتار از مساحت مناطق هم جز کانونهای بحرانی است.
کمتر از یک ماه پیش باز توفان سراغ این محدوده آمد. شریف نژادی مقدم، دهیار علی آباد به «پیام ما» میگوید: «اینجا مردم زندگی ندارند. باید از نزدیک ببینید تا باورتان شود. توفان دکل مخابرات را انداخته و از آن روز تا به الان هنوز ارتباط ما مشکل دارد. نه به اینترنت وصل میشویم و نه گوشی موبایل درست آنتن دارد.» مسئله آنتن دهی موبایل نیست، مردم اینجا کل سرمایهشان از دست رفته. توفان درختان نخل را سفید پوش کرده، شاخهها را شکسته و محصولات زراعی، چون یونجه و گندم را زیر خود دفن کرده: «خاک روی خرما نشسته نه با آب پاک میشود و نه حتی شستنش با ریکا (مایع ظرفشویی) فایدهای دارد. کل محصولمان دور ریز شده بعضی تا ۸۰ درصد محصول نخلستان شان از بین رفته و بعضی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد.»
محصولی که حالا گردوخاک رویش نشسته. باقیمانده محصولی بود که از خرابی گرمای طاقت فرسای ریگان در امان مانده بود. تیر و مرداد هواشناسی دمای بالای ۵۰ درجه را در این محدوده ثبت کرده بود. حمید فرامرزی، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان ریگان دوم مرداد ماه به نخلداران ریگانی پیشنهاد داده بود تا میزان آبیاری نخلها را افزایش دهند «بیشترین خسارت اولیه در مناطق چاه ملک، ده رضا و علی آباد پشت ریگ مشاهده شده است. کشاورزان بهتر است دور تسلسل آبیاری را در این ایام افزایش داده و استفاده از کودهای ریزمغذی و استفاده از پوشش خوشه متقال به جای پلاستیک را در برنامه خود قرار دهند.»
قنات علیآباد خشکیده، اکثر قناتهای روستایهای شرق کرمان خشکیده، کشاورزی تنها شغل منطقه است و همه نخلدارند. از بس آب از چاه کشیده شده نه تنها قنوات بلکه حتی چاههای با عمق بیش از ۸۰ متر هم به خنسی خوردند. رطوبت خاک از بین رفته. مطابق اطلاعات مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران ۴۳.۹ درصد مساحت ریگان تحت تاثیر خشکسالی بسیار شدید و ۴۵/۹ درصد از مساحت هم تحت تاثیر خشکسالی شدید است.
تا دو دهه قبل اطراف مهدیآباد پر از گزهایی بود که اداره کل منابع طبیعی شهرستان کاشته بود، حالا، اما خشکیدهاند و روستاییان درختان مرده را آتش تنور کردهاند. ابراهیم پور میگوید: «ماسهها اطراف گزها را گرفت. منابع طبیعی نه به این درختان رسیدگی میکرد و نه آبیاری میشدند، با خشک شدن آب قنات، این درختان هم کم کم خشک شدند و حالا روستاییان برای هیزم تنور از آنها استفاده میکنند.» در علی آباد همه نخلداراناند. معیشت کل روستاهای شرقی استان کرمان از طریق باغات خرماست. کشاورزانی که حالا با تهدید منابع آبی، کل سرمایه شان در معرض خطر قرار گرفته: «تحت تاثیر خشکسالی قناتها خوابیده.
چاههای با عمق ۸۰ متر و ۱۰۰ متر دچار خشکی شده و دبی پایین آمده. هزینه برق و تعمیرات این چاهها بالاست و زندگی به سختی میگذرد.» از ده سال قبل، اما منابع طبیعی به دنبال ایجاد طرحهایی برای معیشت جایگزین و یا کم کردن بار از روی دوش کشاورزی بوده. پروژه بینالمللی بیابانزدایی «جف» در ۹۰ روستای شهرستان ریگان در سال ۹۱ آغاز شد. در شروع کار این پروژه با مشارکت مردم و برای احیای جنگلهای تخریب شده در ۳۰۰ هزار هکتار و در ۳۰ روستا به صورت پایلوت انجام شد.
عباس درخشانی، رئیس اداره امور بیابان منابع طبیعی استان کرمان، معتقد است با اجرای این پروژه دمای هوا در گنبکی ۴ درجه کمتر از شهر ریگان شده «پروژه احیای اراضی تخریب یافته با تاکید بر خاکهای شور در وسعت ۱۴۸ هزار هکتار اجرا شد و هدف اجرایش هم توانمندسازی و مشارکت مردم در احیای عرصههای منابع طبیعی بود. ده کمیته پیرامون این پروژه برگزار و هزار و ۶۷۶ خانوار را تحت پوشش خود قرار داده. افرادی که با کمک صندوقهای خرد سرمایه گذاری و کمیتهها مشاغلی، چون عرق گیری، تولید نهال و حتی منجوق دوزی را راه اندازی کردند.» به گفته او در قالب این پروژه تاکنون هزار و ۵۰۰ هکتار نهال کاری صورت گرفته و در مساحت ۳ هزار و ۵۰۰ هکتار نیز مدیریت روانآب انجام شده و ۱۵ هزار بند خاکی و سنگی سیمانی احداث شده.
به طور کلی در منطقه ریگان دو سری اقدامات انجام شده؛ یکی اجرای پروژه بین المللی احیای اراضی تخریب یافته و دیگری اجرای طرحهایی همچون نهالکاری، مالچ پاشی مدیریت روان آب و تله رسوب گیر. با این وجود کماکان این شهرستان رتبه اول فرسایش بادی را به خود اختصاص داده. درخشانی در این رابطه میگوید: «دوسال اخیر بالغ بر هزار و ۴۰ هکتار نهال کاری کهور ایرانی و بالغ بر هزار و ۸۰۰ هکتار مالچ پاشی در آن منطقه صورت گرفته، اما بالغ بر ۷۰ درصد مساحت ریگان درگیر است و بیشتر از ۱۵۸ هزار و ۲۰۰ هکتار از منطقه کانون بحرانی فرسایش بادی است که مدیریت آن نیازمند اعتبار به شدت بالایی است.»
به گفته درخشانی در چند سال گذشته هیچ گونه مجوز دیگری برای حفر چاه از سمت اداره آب داده نشده و جلوی توسعه کشت گرفته شده است. تبعات خشکسالی در ریگانی که از سالها قبل دست به گریبان توفان و شن بود بیشتر از هر جای دیگر به چشم میآید. جادهها ماهی دو سه بار توسط کارمندان اداره راه ریگان پاکسازی میشوند.
شدت باد به قدری است که شن تمام جاده را میگیرد، آنقدر که هیچ اثری از مسیر نیست. ایمان رنجبران، کارمند اداره راه ریگان به «پیامما» میگوید «من کارمند ریگان هستم، ولی حاضر نیستم در این شهر زندگی کنم و هر روز مسیر ۲۵ کیلومتری محل کارم تا خانه را طی میکنم. بیشتر مردم آنجا مشکل تنفسی دارند و ریه شان آسیب دیده. وقتی توفان میشود، گستره دید به ۵ متر هم نمیرسد، کل مسیر را ماسه میگیرد و مجبور به لایه روی هستیم؛ چرا که اگر این کار صورت نگیرد حتی امکان واژگون شدن ماشین هم وجود دارد.»
مصطفی عامری یکی از کشاورزان عمده منطقه و عضو انجمن خرمای استان است. او هم مانند علی اسعد سالار بهزادی از سردخانه داران و کشاورزان ریگان معتقد است که هیچ راهی برای مقابله و یا کاهش زیان وجود ندارد. کشاورزان بزرگ از منطقه رفته اند و یا حداقل خانواده شان اینجا نیست. عامری یکی از همین افراد است: همسر و فرزند من کرمان زندگی میکنند، اما تمام سرمایه من اینجاست. پدر و و پدربزرگم در همین منطقه بودند و خودم هم هر ۶ ماه سال به اینجا میآیم.