کاشت مو و لمینت دندان با پول‌های سرقتی

جامعه ۲۴- از زمستان پارسال و با ورود 4 مرد مسلح به یک خانه رسیدگی به جرایم اعضای باند اصغر لمینت آغاز شد. متهم به همراه همدستانش به خانه زنان تنها می رفت و با تهدید یا معرفی خود به عنوان پلیس از خانه های آنها سرقت می کرد. اعضای این باند در فروردین ماه دستگیر شدند. در پرونده اصغر و همدستانش قتل یک پیرزن هم دیده می شود. گفتگویی با این متهم انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

خودت را معرفی کن؟

اصغر هستم.

سابقه داری؟

دو بار

به چه جرمی؟

به جرم سرقت منزل دستگیر شدم.

همدست داری؟

سه همدست دارم که با آنها به سرقت می رفتیم.

چه سرقت می کردید؟

وارد خانه های زنان تنها می شدیم و و با معرفی خود به عنوان پلیس از آنها سرقت می کردیم، اگر کسی مقاومت می کرد او را کتک زده یا در اتاق و حمام حبس می کردیم.

حبس؟

بله. در یک سرقت زن میانسالی وقتی وارد خانه اش شدیم سر و صدا می کرد، او را در حمام حبس کردیم و بعد از سرقت طلاهایش از آنجا خارج شدیم.

چه ساعتی به سرقت می رفتید؟

همه ساعات معمولا سرقت انجام داده ایم. ما زاغ زن داشتیم، وقتی زاغ زن می گفت که خانه خالی شده یا فقط زن خانواده در خانه است می رفتیم. برای همین چند سرقت را صبح و چند سرقت را شب انجام دادیم.

در پرونده تان قتل وجود دارد، تو مرتکب قتل شدی؟

در یکی از سرقت ها به خانه ای رفتیم که دو زن و یک دختر نوجوان حضور داشتند، با تهدید و کتک زدن دختر نوجوان از آنها سرقت کرده و فرار کردیم. حال یکی از زنها جانش را یک ماه بعد از سرقت ما از دست داده و می گویند از ترس آن سرقت بوده، ما مرتکب قتل نشدیم.

با پول های سرقتی چه کردی؟

مو کاشتم و دندان هایم را لمینت کردم.

فکر می کردی دستگیر شوی؟

نه. ما حرفه ای عمل می کردیم و تنها ایراد ما این بود زود به زود دست به سرقت می زدیم.

اسلحه مال چه کسی بود؟

اسلحه را از غرب کشور دو میلیون تومان خریدیم، سعی کردیم از آن استفاده نکنیم و فقط برای ترساندن طعمه ها آن را نشان می دادیم، ما دست به اسلحه نبردیم.

پشیمان نیستی؟

کار ما سرقت است و بالاخره یک روز دستگیر می شویم اما مرگ پیرزن من را دچار عذاب وجدان کرده است. هنوز کابوس می بینم و به شدت پشیمان هستم.