
متهم: مشروب خوردم و قتل مرتکب شدم
مرد جوانی که متهم است در جریان درگیری دوستش را به قتل رسانده با جلب رضایت اولیای دم از طناب دار فاصله گرفت. او در جلسه دادگاه گفت روز حادثه به خاطر مصرف مشروب کنترل رفتارش را از دست داده و دست به چاقو برده است.
جامعه ۲۴ - هفت سال قبل به مأموران پلیس صباشهر تهران خبر رسید در یکی از پارکها دعوایی خونین اتفاق افتاده است. با حضور پلیس در محل مشخص شد پسری به نام طاهر در جریان درگیری با دو نفر از دوستانش زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.
در حالی که بررسیها جریان داشت از بیمارستان خبر رسید طاهر به علت شدت جراحت فوت شده است. در اولین گام دوستان طاهر که رحیم و وحید نام داشتند مورد تحقیق قرار گرفتند.
وحید در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من، رحیم و طاهر سالهاست دوست هستیم. امروز تصمیم گرفته بودیم برای تفریح به صباشهر برویم. هنگام تفریح بین من و رحیم اختلاف بچگانهای پیش آمد که منجر به مشاجره شد. مشاجره ما خیلی زود تبدیل به دعوا شد، به طوری که وقتی دعوا بالا گرفت، طاهر خواست بین ما میانجیگری کند که من دست به چاقو بردم و ناخواسته ضربهای که به سمت رحیم پرتاب کردم به طاهر برخورد کرد و او زخمی شد. بعد هم به سرعت طاهر را به بیمارستان بردیم و تحت درمان قرار گرفت، اما به علت شدت جراحت فوت شد.
با کامل شدن بررسیها در این باره وحید به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شد و کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای بررسی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده ابتدا اولیای دم گفتند خواستهشان قصاص متهم است. وحید وقتی در جایگاه قرار گرفت بار دیگر اتهامش را قبول کرد و حادثه را شرح داد. هر چند او از اولیای دم درخواست گذشت کرد، اما هیئت قضایی وی را مجرم شناخت و به قصاص محکوم کرد. در حالی که پرونده برای تأیید رأی به دیوان عالی کشور فرستاده شده بود، وحید توانست رضایت اولیای دم را جلب کند، بنابراین پرونده از جنبه عمومی جرم به شعبه رسیدگیکننده فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده وحید بار دیگر مقابل هیئت قضایی ایستاد و گفت: روز حادثه ما سه نفر برای تفریح به صباشهر رفته بودیم. ما آن روز بعد از اینکه مشروب خوردیم، به خاطر موضوعی پیش پا افتاده مشاجره کردیم، البته مشاجره بین من و رحیم بود که طاهر دخالت کرد تا ما را آشتی دهد، اما دعوا بالا گرفت و من خواستم رحیم را بترسانم، برای همین دست به چاقو بردم تا او را بزنم که ضربهام به طاهر برخورد کرد.
متهم در حالی که گریه میکرد به دادگاه گفت: از اولیای دم تشکر میکنم که من را بخشیدند. آنها میدانستند که من و پسرشان دوست بودیم و حادثه از روی اشتباهی که من مرتکب شدم، اتفاق افتاد.
هفت سال است در زندان هستم و روزگار سختی را میگذرانم و به قدر کافی تنبیه شدهام، حالا هم از مقامات دادگاه میخواهم من را ببخشند تا زودتر آزاد شوم. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شد.