حوادث جنایی
کد خبر: ۱۵۷۲۳
تاریخ انتشار: ۰۱:۴۵ ۲۸ مهر ۱۴۰۰

تاجر قاتل: طلبم را نمی‌داد کشتمش

مرد تاجر که به‌خاطر طلب ۱۵۰ میلیون تومانی‌اش صاحب یک کارگاه را به قتل رسانده بود در دادگاه مدعی شد از وقتی به زندان افتاده ۲ همسر و سه فرزندش بی‌سرپرست مانده‌اند.

متهم به قتل

جامعه ۲۴ - حدود یک سال‌ونیم قبل همزمان با اعلام خبر قتل مردی میانسال در کارگاهش و سرقت دو خودروی شخصی وی، کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز کردند. نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد روز قتل یکی از دوستان مقتول به‌نام فرامرز با او در کارگاه بوده است، اما وقتی مأموران برای تحقیق از این مرد به سراغش رفتند متوجه شدند وی متواری شده است.

با این حال ردیابی‌ها برای دستگیری او ادامه یافت تا اینکه مدتی بعد فرامرز در حالی که قصد داشت یکی از خودرو‌های مقتول را بفروشد در یکی از شهر‌های شمالی کشور دستگیر شد.

پس از اعتراف متهم به قتل و تکمیل تحقیقات، پرونده‌اش به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی وکیل خانواده مقتول به نمایندگی از آن‌ها درخواست قصاص کرد و گفت: خانواده مقتول قبل از این جنایت پسر جوان خود را از دست داده بودند و در حالی که هنوز سوگوار وی بودند این جنایت هولناک نیز رخ داد و زندگی آن‌ها بشدت تحت تأثیر این دو اتفاق تلخ دگرگون شد به حدی که حتی نتوانستند در این جلسه دادگاه حاضر شوند. به همین خاطر برای متهم درخواست اشد مجازات دارند.

وقتی فرامرز ۳۲ ساله در جایگاه متهم ایستاد، اتهام قتل و سرقت را قبول کرد و گفت: من از مقتول پول طلب داشتم و به همین خاطر به سراغش رفتم، اما درگیر شدیم من نمی‌خواستم او را بکشم، ولی به من فحاشی کرد، من هم عصبانی شدم و او را زدم البته ابتدا او چاقو کشید، من در واقع از خودم دفاع کردم. بعد هم فقط دو خودروی مقتول را سرقت کردم تا طلبم را بردارم.


بیشتر بخوانید: امید مرد نانوا به نجات از چوبه دار


متهم در حالی که انگیزه خود را از این جنایت دریافت طلب ۱۵۰ میلیونی اش عنوان می‌کرد، گفت: من تاجر بودم، در سیستان و بلوچستان ادویه تولید می‌کردم و در پاکستان و افغانستان می‌فروختم و به جایش عکس‌های رادیولوژی می‌خریدم و به ایران می‌آوردم. وضع مالی خوبی داشتم. من دو همسر و سه فرزند دارم و اهل چابهار هستم. فیلم‌های رادیولوژی و سی تی اسکن را در تهران به نادر، پسر مقتول می‌فروختم، او در کارگاهش از آن‌ها آب نقره استخراج کرده و به‌عنوان سوخت برای دستگاه‌های جوشکاری دریایی می‌فروخت. تجارت خوبی بود و هر دو طرف راضی بودیم تا اینکه به شکل ناگهانی نادر فوت کرد.

بعد از آن من با پدرش همکاری می‌کردم، اما او پولم را نداد و ۱۵۰ میلیون تومان از او طلبکار شدم، هرچه می‌گفتم پول‌ها را تسویه کن توجه نمی‌کرد تا اینکه به من گفت به کارگاهم بیا و چند روزی بمان تا طلبت را بدهم. وقتی به تهران رسیدم حدود سه روز در کارگاه بودم، اما از پول خبری نبود. آخرین بار که از او خواستم تا حساب مالی را تسویه کند عصبانی شد و فحاشی کرد. من هم در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقوی خودش او را زدم. من بعد از قتل همراه دو نفر از دوستانم دو خودروی مقتول را دزدیدیم. یکی از آن‌ها را در راه‌آهن تحویل دادم تا به چابهار ببرند و با خودروی دیگر به شمال رفته بودم تا آن را بفروشم که دستگیر شدم. من از این کاری که کردم پشیمانم و تقاضای بخشش دارم.

وی به قضات گفت: از وقتی به زندان افتادم همسرانم بی‌سرپرست مانده‌اند و به خانه پدری خود در زاهدان و چابهار برگشته‌اند، بچه هایم خرجی ندارند، تقاضا دارم مرا به خاطر فرزندانم ببخشید.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

دیدگاه کاربران