مادر ١٥ دختر در نامهای به رئیسجمهور: برای «فرزندان ایران» چارهای بیندیشید!
مدیر مؤسسه خیریه طلیعه مهر طاها که در آن ۱۵ دختر ۴ تا ۱۲ ساله نگهداری میشود به دلیل بروز مشکلاتی در فرایند ثبتنام این دختران در مدرسه، نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشته است.
جامعه ۲۴ - مؤسسه خیریه «طلیعه مهر طاها»، یکی از مراکز نگهداری از کودکان بهزیستی است که خانم اعتمادسعید مدیر آن میگوید اینجا یک مرکز نگهداری از کودک شبهخانواده است که ظرفیت نگهدارى از ۲۰ دختر در رده سنى کودک و نوجوان و تا سن ١٢ سال را دارد و در حال حاضر ۱۵ دختر در این خانه زندگى میکنند.
به گزارش جامعه ۲۴ ، آنچه در ادامه میخوانید، نامه مدیر خیریه طلیعه مهر طاها خطاب به رئیسجمهوری درباره مشکلات و مصائب ثبتنام این دختران در مدرسه در سال تحصیلی جدید است.
«آقاى رئیسجمهور سلام
من مادر ١٥ دختر هستم. چند وقت پیش، در پى حقى که داشت از دخترانم در یکى از مدارس ضایع مىشد، براى مسئولان آموزش و پرورش نامهاى نوشتم و چندین دوست و آشناى با نفوذ جمع شدند و به وزارتخانه و اداره مربوطهشان تلفن زدند و خیلى اتفاقها افتاد تا بالاخره حقشان را گرفتم و مشکلشان را با وسط آمدن آن همه نفوذى که علىرغم میلم مجبور بودم از کمکشان استفاده کنم تا کارم راه بیفتد، حل کردم. بعد منتظر ماندم تا شما بیایید و وزیر جدیدتان بیاید تا شاید بتواند مشکلات را ریشهاى حل کند. البته هنوز هم انتظار ادامه دارد و خودتان هم مىدانید که آموزش و پرورشمان هنوز وزیرى (آقایى یا خانمى) ندارد که بتواند از پس این کار بربیاید. به دو بهانه تصمیم گرفتم نامه را براى خودتان بنویسم؛ نخست شروع سال تحصیلى جدید و دوم وجود شوراى عالى آموزش و پرورش.
به نظر مىرسد که در دوران کرونا و حتی قبلتر از آن، دارد تلاشهایى در آموزش و پرورش براى به روز کردن سیستمهاى ثبتنام در مدارس و آموزش آنلاین و ... صورت مىگیرد. نمونهاش سامانههاى مختلف سیدا و پادا و سنجش و نمىدانم چه و چه. که هر جا مىروى و پاى صحبت هر کسى مىنشینى از همهشان نالان است. یک ساعت در میان قطع مىشوند، کلى باگ دارند و بارها با ارور مواجه میشویم و هزار و یک مشکل دیگر دارند. من درباره شمال شهر تهران حرف مىزنم. خودتان فکر کنید که این مشکلات در روستاها و مناطق دورافتاده چقدر مىتواند سختتر و بیشتر باشد.
در بالای فرمهای ثبتنام مدرسه درج کنید: «فرزند ایران»
دردآورترین بخش این سامانهها براى من این است که در هیچ کدامشان، هیچ نگاهى به کودکان مقیم در مراکز بهزیستى نشده و همین الان، شماره ملى من جاى هم پدر و هم مادر چندین نفر از دخترانم ثبت شده و اگر نمىشد هیچ راهى براى ادامه کار و گرفتن کد فلان و بهمان وجود نداشت. من اگر جاى شما بودم به وزیر جدید آموزش و پرورش دستور میدادم که بالای همه این فرمها بنویسد «فرزند ایران»، که اگر جلویش تیک زده شد، دیگر مجبور نباشیم بین گزینههاى نامربوط یکى را انتخاب کنیم تا به مرحله بعد برویم. تازه کد ملى من به درد یکى از دخترانم هم نخورده و هنوز که هنوز است نتوانستهایم در کلاس اول ثبتنامش کنیم. دخترى که پدر و مادرش رهایش کردهاند و حالا «دختر ایران» است و از کودکى در بهزیستى نگهدارى شده و به خاطر یک پیچیدگى حقوقى هنوز نتوانستهایم برایش شناسنامه بگیریم.
با دوندگىهای بسیار توانستهایم از فرماندارى برای این دخترمان، یک کد دانش آموزى بگیریم که گویا همان کدى است که به اتباع افغانى داده مىشود و مگر چه عیبى دارد؟ غیر از اینکه تمام آن اتباع هم علىرغم قولى که داده شده بوده، حتی با آن کد، هنوز نمىتوانند وقت سنجش بگیرند و این یعنى نمىتوانند در مدرسهاى ثبتنام کنند. امروز که برایتان مىنویسم، از روزهای اول مهر گذشته است و اینکه کى قرار است براى این کدها اعتبارى در نظر گرفته شود! خدا مىداند.
شنیدهام شما در جلسه شوراى عالى آموزش و پرورش گفتهاید که باید عدالت آموزشی وجود داشته باشد و امکانات لازم برای همه دانش آموزان کشور در جهت بهرهمندی از خدمات آموزشی به ویژه آموزش مجازی از طریق شبکه شاد در دوران شیوع کرونا، فراهم شود، اینکه همه دانش آموزان در سراسر کشور به آموزش دسترسی داشته باشند و دانش آموزی به خاطر محرومیت از امکانات و تجهیزات نوین آموزشی از تحصیل محروم نشود، وظیفه شماست. اما ما هم در همین شمال شهر تهران، نتوانستهایم براى همه دخترهای مرکزمان وسیلهاى براى استفاده از آموزش مجازى فراهم کنیم و حتی وقتى مىخواستیم برایشان سیم کارت دانش آموزى تهیه کنیم، باز هم نشد، چون آن جا دیگر کد ملى بنده را جاى پدر قبول نمىکردند و پدرى هم نبود که براى دخترش سیم کارت تهیه کند و گزینهای با عنوان «فرزند ایران» فعال نبود.
با کمک خیرین توانستهایم کمى پول فراهم کنیم تا براى یکى دو تا از دخترهاى بزرگترمان تبلت بخریم، اما گویی تخم تبلت را در تهران ملخ خورده است. یعنى تمام شرکتهاى بزرگ مىگویند که تبلتهایشان را به صورت عمده به فلان جا و بیسار جا فروختهاند و آن فلان جاها کلى روى قیمت آوردهاند و نگه داشتهاند تا در بزنگاه نیاز مردم، برهکشان راه بیندازند و پولهاى خوبى به جیب بزنند و باعث شوند مایی که توانستیم پول دو عدد تبلت را جور کنیم، نتوانیم هیچ جایى تبلت مناسبى پیدا کنیم و اگر هم چیزی پیدا میشود، قیمت آن خیلى بالاتر از قیمت واقعىاش است. تا به حال، نمىدانستم که ملخها تخم تبلت را هم دوست دارند!
از این موضوع که بگذریم، خدا را شکر دخترهای ما ثبتنام شدند. البته همه آن خواهشها و هندوانه زیر بغل گذاشتنها و گردن کج کردنها براى ثبت نامشان مؤثر افتاد. اما چرا مسئول بالادستی آموزش و پرورش به هیچ مدرسهاى نگفته بود که باید «فرزند ایران» را بىهیچ، چون و چرا و منتى ثبتنام کند؟ بعد از این مرحله، به زمان تهیه لوازم مورد نیاز مدرسه، که به اجبار باید چندین میلیون پول بابت مانتو شلوارهایى که با توجه به شرایط کنونى، مشخص نیست آیا استفاده مىشود یا نمىشود، پرداخت مىکردیم و هزینههای زیادی هم بابت بیمه و کتاب و سنجش و پلى کپىها و کتابهاى داستانى که مدرسه تهیه کرده بود باید کنار میگذاشتیم و مسئولان آموزش و پرورش هیچ تدبیرى نیندیشیده بودند تا فرزندان ایران درگیر این هزینهها نشوند و به جایش بگویند: «قبلا حساب شده است، بفرمایید»!
اینها هم که به کنار، بدترین اتفاق، پرداختن حق اسکاى روم بود! یعنى وقتى از مدرسه دولتى غیر هیات امنایى، پرسیدیم این سیصد هزار تومن و خردهاى که باید براى هر دانش آموزش بدهیم برای چیست؟ گفتند برای پلى کپىها و بیمه و کتاب کمک آموزشى و اسکاى روم! بالاخره نفهـمیدم شبکه شاد به درد مىخورد یا نه؟ اگر شاد برای آموزش بچههاست، پس واتسآپ و اسکاى روم برای چیست؟ اگر مدرسهاى دوست دارد از اسکاى روم استفاده کند؛ چرا باید هزینهاش را بچهها و خانوادههایشان پرداخت کنند؟
مسائل زیاد است. سرتان را درد نیاورم، چرا که اگر بخواهم از مشکلات در فرایند ثبتنام و آموزش این بچهها بگویم، به احتمال زیاد شما وقت خواندن همهاش را ندارید. فقط بهتر این است که شما با وزیران و مسئولان بهزیستى و آموزش و پرورش جلسهاى بگذارید و براى مسائل فرزندان ایران تمهیداتى بیندیشند و توافقاتى صورت دهید تا این مسائل تکرار نشود و این بچهها بتوانند مانند بقیه دانشآموزان به مدرسه بروند و نیاید روزی که سال تحصیلی تمام شده باشد و فرزندى در مراکز بهزیستى، از امکانات آموزش آنلاین برخوردار نباشد! تا دوباره شهریورماه از راه نرسد و مسئولان مراکز به خاطر نوع برخورد مدارس با ایشان، براى یک ثبتنام ساده، فشار زیادی را متحمل شوند! تا دیگر مهری نیاید و عدالت آموزشى همچنان برقرار نباشد!
و أشد من الحزن شرحه
مادر ١٥ دختر، به نمایندگى از مادران و پدران تمام فرزندان ایران (کودکان و نوجوانان مقیم مراکز بهـزیستى)