
ماجرای قاتل گوشبری که به راحتی آب خوردن سه نفر را کشت
بازپرس سابق ویژه قتل تهران در بازگویی از یک پرونده قتل در بیان ویژگیهای رفتاری قاتل میگوید: خیلی راحت قتل انجام میداد و اگر دستگیر نشده بود با قاتل سریالی مخوفی روبرو میشدیم؛ او گوشهای زن مورد علاقهاش را بریده بود.
جامعه ۲۴ - «در یکی از روزهای آذر سال ۹۳ در شعبه دوم داسرا مشغول گرفتن آخرین دفاع از یک قاتل بودم و او مشغول نوشتن دفاعیاتش بود. آن روز کشیک بودم و هیچ زنگی نخورده بود و خوشحال بودم که روز آرامی را پشت سر خواهم گذاشت. همه چیز خوب پیش میرفت و دفاع را گرفتم و متهم از اتاق خارج شد که افسر ویژه قتل تماس گرفت. مطمئن شدم اتفاقی رخ داده است که خود افسر قتل آگاهی تماس گرفته است.
او پشت تلفن گفت زن جوانی مراجعه کرده و با دیدن گوش دو انسان در خانه شان ادعا میکند که شوهرش قاتل است و قتلهای زیادی انجام داده است. از او خواستم اظهارات اولیه را ثبت کند و صبح فردا پرونده را به همراه زن جوان به شعبه بیاورد.
صبح زن جوان درحالیکه استرس داشت روبرویم حاضر شد و گفت: من چند ماهی است که متوجه حضور یک زن در زندگیام شدهام، از همسرم مجید خواستم که ارتباطش را با این زن قطع کند. چند روز قبل متوجه شدم حال همسرم خوب نیست و استرس دارم. او ساعتی بعد یک شیشه را به من نشان داد که داخلش دو گوش بریده بود. وقتی خواستم که توضیح دهد ادعا کرد که گوشهای معصومه است که برای من آورده تا مطئن شوم او دیگر ارتباطی با این زن ندارد.
زن جوان استرس داشت و از او خواستم که آرام شود و بعد بگوید شوهرش کجاست، او گفت مجید در خانه است و فکر میکنم او دوستش را هم کشته باشد. حس کردم با یک پرونده پیچیده و یک قاتل خطرناک روبرو هستیم به همین خاطر گفتم اگر مستنداتی دارد در مورد قتل دوم بگوید که زن جوان ادعا کرد، شوهرم موبایلش را عوض کرد و وقتی دیدم موبایل جدید دارد از او پرسیدم از کجا خریدی که گفت از دوستش احسان گرفته است، چند روز بعد در محل حجله احسان را دیدم و فهمیدم به قتل رسیده است، حال احتمال میدهم که او را هم شوهرم کشته باشد.
سریع به افسران اداره قتل دستور دادم مجید را دستگیر کنند، برای همین به محله یافت آباد رفتند و مرد جوان را که غافلگیر شده بود دستگیر کردند، او را همان روز به شعبه آوردند و با وجود اینکه ساعت اداری در حال اتمام بود بازجویی از او را آغاز کردم. فکر میکردم حرفهای ناگفته زیادی دارد.
پسر ۲۴ ساله شوکه بود و فکر نمیکرد رازش لو رفته باشد، اما خونسرد بود و خیلی مقاومت کرد که اعتراف نکند. ساعتها همانطور میگذشت و به غروب رسیده بودیم که او منکر قتل میشد تا اینکه افسران گوشهای بریده را نشان دادند و مجید رنگش عوض شد و به قتل معصومه اعتراف کرد.
بیشتر بخوانید: قتل همسر پایان ۶ ماه زندگی مشترک/ قاتل: یک روز خوش در زندگی نداشتیم
مرد جوان مدعی شد با او در ارتباط بوده تا اینکه همسرش میفهمد و برای حفظ زندگی اش او را میکشد و جسد معصومه را در بیابانهای اطراف یافت آباد رها کرده و دو گوش او را بریده تا به همسرش ثابت کند دیگر ارتباطی با زن جوان ندارد. همان عصر به محلی که اعلام شده بود رفتیم و جسد زن جوان در حالی که گوش نداشت کشف شد.
هوا تاریک شده بود و دستور دادم قاتل را به اداره آگاهی ببرند و فردا دوباره او را بیاورند تا تحقیقات در مورد قتل احسان انجام شود. صبح مجید خونسردتر از قبل روبرویم نشست، اما وقتی از او در مورد احسان پرسیدم فرو ریخت و گفت: «من کشتمش و هیچ ترسی از اینکه قتل کردهام ندارم. من و احسان دوست و بچه محل بودیم از او پول میخواستم، اما نمیداد. روز قتلش با هم به بیرون شهر رفتیم که به من فحش داد من هم کشتمش و با سرقت پول و طلا و گوشیاش به خانه آمدم و جسدش را در بیابان رها کردم، چند روز بعد هم پلیس جسدش را پیدا کرد و تحویل خانواده اش داد».
اینکه خیلی راحت قتل انجام میداد و برایش هم مهم نبود، من را درگیر خودش کرده بود. دو روز بعد ماموران اداره قتل تماس گرفتند و گفتند به نظر میرسد مجید با کشتن دوستش در چند ماه قبل سومین قتل را هم انجام داده است. او را به دادسرا آوردند و از او خواستم در مورد قتل سوم بگوید که گفت: «من و محمد علی با هم دوست بودیم، روز حادثه در جاده بهشت زهرا ایستادیم تا از باغی انگور بخوریم. من یاد اختلافم با او بر سر چند باند خودرو افتادم و درگیر شدیم، فحش داد و من هم با چاقو کشتمش و جسدش را همان جا رها کردم تا پیدا شود.»
با اعتراف پسر ۲۴ ساله به سه قتل، برایم جالب بود که او هیچ پشیمانی ندارد و مدعی بود ممکن بود دست به قتل بزند. از یک طرف ناراحت فوت سه نفر بودم و از یک طرف خوشحال بودم که یک قاتل سریالی گوشبر را قبل از قتلهای بیشتر شناسایی و دستگیر کردهایم. خیلی زود پروندهاش را تکمیل و برای محاکمه به دادگاه کیفری فرستادم.»
به گزارش جامعه ۲۴ قاتل گوشبر در مرداد سال ۹۸ در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
بر اساس خاطره بازپرس سابق ویژه قتل تهران