فریاد ناامنی در بازار بزرگ تهران/ زمین، تاریخ این شهر را میبلعد
بازار بزرگ تهران در میان هزاران وعده بیسرانجام مسوولان برای حل معضل ناامنی، در یک قدمی نابودی قطعی قرار گرفته است.
جامعه ۲۴ نماد تاریخ تهران است، اما القا کننده ترس. از بازارچه نائب السطنه که وارد میشوی چشمت به سقفهای چوبی خیره میشود، اما کمی که از آسمان فاصله بگیری، بر روی زمین، دقیقا روبروی چشمانت، صف طولانی بیخانمانها و معتادانی را میبینی که درحال جمع کردن وسایلشان بعد از گذراندن یک شب دیگر هستند تا عرصه را خالی کنند برای بازاریان و مردم.
به گزارش جامعه ۲۴ ، سالها است در اینجا، جا خوش کردهاند و مظهر ناامنیاند برای رهگذران و کسبه. نیروی انتظامی مدتها است که حضور پررنگی برای سرو سامان دادن به آنها ندارد.
طاقهایی که تحمل وزن سالها تاریخ شهر را ندارند
هنوز هم قدم زدن یک زن در کوچه و پس کوچههای تنگ و ترش بازار تا چهارسو بزرگ، چشم مردان بازار مردانه را تا زمانی که با جمعیت درهم آمیخته شوی، با خود همراه میکند. از نگاه سنگین آنها که بگذری، حواست جمع طاقهایی میشود که دیگر به تنهایی تحمل وزن سالها تاریخ شهر را ندارند و داربستهای فلزی علاوه شدهاند. اما همچنان یک لرزه کوچک از هم جدا میکند، آجر به آجرش را.
به گفته شهردار ناحیه؛ «برخی از آنها مرمت شده، اما تعدادی دیگر به دلیل قدمت طولانی فرسوده شدند و میتوانند خطرات جدی برای عابرین و مراجعان ایجاد کنند.»
هزاران خانه متروکه و رها شده؛ همه آن چیزی است که ۵ طبقه پیمودن پلههای یک خانه و قرار گرفتن بر روی پشتبام میبینی؛ خانههایی لابهلای خاطرات مردم، تعدادی «قالب تهی زدیدن ویرانه» و از دیوارها تا کف شخم زده تا «نگاه تو افتد به روی گنج».
چالش جلب رضایت سرقفلیداران برای تعمیرات
روحالله بیداد، شهردار ناحیه به جامعه ۲۴ میگوید: «برای تعمیرات و تعجیل در ساختار شکلی املاک متروکه و فرسوده باید شرایط صدور مجوز به کسبه و سرقفلیداران تغییر کند. برای اینکه یک مغازه تجاری تعمیرات شود حتما رضایت مالک باید گرفته شود، اما به دلیل مشکلاتی که امروزه مالکان در محدوده بازار تهران دارند این اتفاق دچار اشکال شده و باعث میشود بسیاری از مجوزها صادر نشود.»
او اقبال مردم برای پیگیری و تعمیر املاک را کم توصیف کرده و اختلاف میان سرقفلیداران با مالک ملکیت را سد مقاومسازی و تغییر شکلی املاک محدوده بازار میداند.
مالکیتهای عجیب، ساماندهی بافت فرسوده بازار تهران را ناممکن کرده است
مالکیت بازار تهران ترکیبی است پیچیده از مالکیت عمومی، دولتی، خصوصی و وقفی. بیش از نیمی از حجرهها وقف هستند و متولیان، آنها را رها کردهاند. این سرقفلی مغازههاست که خرید و فروش میشود و مانند سایر املاک وقفی، اجاره بهای ناچیزی پرداخته میشود. شرایط فوق به اضافه ارزش زیاد ملک، ساماندهی بافت فرسوده بازار را سخت و ناممکن کرده است.
بیشتر بخوانید: مقاوم سازی، خسارت زلزله تهران را ۴۰ میلیارد دلار کاهش میدهد
شرایط نابسامان ایمنی، اما مختص املاک متروک نمیشود، حتی پاساژهای تازه احداث شده نیز ظاهری فرسوده و ناپایدار دارند؛ «آتش که گرفت، خشک و تر میسوزند».
شهردار ناحیه در ادامه گفتگو با جامعه ۲۴ میگوید: «یک واحد تجاری در یک سرا یا یک پاساژ تخلف کرده و طبق قانون ما مجاز نیستیم به ملک تا رفع کامل خلاف مجوز بدهیم در صورتی که در یک محیط ۵۰۰ مغازه و واحد تجاری وجود دارد که یکی تخلف کرده، شهرداری باید بتواند به جزء از کل رسیدگی کند و مجوز لازم برای رفع خطرات احتمالی را صادر کند.»
اما بازار تهران با قدمتی ۳۰۰ ساله که در گوشه گوشه آن یادواره صفویان، قاجاریان و پهلوی دیده میشود در دهه ۵۰ به ثبت ملی رسید، ثبتی که بازاریان آن را محلی برای ارتزاق پیمانکاران وزارت میراث فرهنگی میدانند. یکی از کسبه میگوید: «هر نوع عملیات عمرانی و اقدامی در بازار باید منوط به رضایت و نظارت میراث فرهنگی انجام شود و خود این، یک مانع بزرگ است. علاوه بر اینکه میراث پاسخگو نیست و زمان دریافت مجوز بسیار طولانی است، تاکید میراث این است که حتما در مرمت و بازسازی از معمار آنها استفاده شود که قاعدتا هزینهها را چند ده برابر افزایش میدهد و این با شرایط اقتصادی امروز کسبه، توجیه اقتصادی ندارد و به همین خاطر کسی به سمتش نمیرود. اصرار میراث فرهنگی و استفاده از پیمانکاران خاص و مورد تایید خودشان یکی از موانعی است که مشکلاتی را ایجاد کرده است.»
اما این مساحت ۱۵۰ هکتاری که بر بلندای تاریخ تهران ایستاده، عنقریب است به دلیل حضور بیش از ۵۰۰ چاه جذبی فرو ریزد! جویهای وسط بازار هرچند هدایت کننده مسیر آب است، اما در نهایت بی مقصد بودنشان خطر جدی برای هزاران حجره و مغازه ایجاد خواهد کرد.
از نبود پارکینگ که بگذریم ایمنی کمرنگی در میان پررنگی فرسودگی بافت و هجوم معتادان و خلافکاران نیز وجود ندارد. تنها ایستگاه مهجور آتشنشانی با تجهیزات نامتناسب با بافت پرپیچ و خم و باریک بازار و یک کلانتری آن هم برای محدودهای با مراجعه روزانه بیش از صدها هزار نفر، بیشک مشتی در برابر خروارها ناامنی است، ناامنی که بازار را برای ماموران آتشنشانی و انتظامی، تبدیل به «تله مرگ» کرده است.
در بازار تهران شتابی است، اما باربران، آموختهاند که چطور در این شلوغی راهشان را باز کنند. به اندازهای که زور بازو به کار میبرند، فریاد میزنند تا مردمی که مشغول خرید هستند از سرراهشان کنار بروند، مشکلی که شهردار ناحیه برای سامان دادن به آن به راهحلی نرسیده است.
مسوولان بارها خود تذکر دهنده در باب مشکلات بازار بزرگ تهران بوده و همزمان وعدههایی نیز برای به سامان کردن آن دادهاند، اما آب از آب تکان نخورده و این تاریخ چند و چند هکتاری هر روز بیشتر در خاک فرسودگی و ناامنی فرو میرود، فرسودگی که اگر به موقع برایش فکری نشود، تاریخ حجرهها، تیمچهها، مسجدها و دارالحکامها را در هم میبلعد.