حوادث جنایی
کد خبر: ۱۹۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ ۰۳ خرداد ۱۴۰۰
سر دخترم را بریدم

محاکمه دوباره مرد بوکسور به خاطر قتل چهار نفر از اعضای خانواده اش

مرد بوکسور به اتهام قتل چهار نفر از اعضای خانواده اش دیروز بار دیگر پای میز محاکمه رفت.

جامعه ۲۴ -  بیست و چهارم مهر سال 97 مردی با پلیس تماس گرفت و از قتل دو برادرزاده و پدر و مادر همسر برادرش خبر داد. با حضور تیم جنایی در محل جنایت آنها با 4 جسد روبرو شدند. مرد جوانی که به پلیس خبر داده بود، مدعی شد برادرش بعد از قتل 4 نفر از اعضای خانواده خودش و همسرش با بریدن رگ دست قصد داشت به زندگی اش پایان دهد اما او سر رسیده و برادرش را با رساندن به بیمارستان نجات داده است. 

در ادامه تحقیقات جسد دو دختر جوان 19 و 16 ساله  و  مرد 77 ساله و زن 70 ساله کشف شد. 

مرد جوان که بوکسور بود در تحقیقات جنایی در مورد علت ارتکاب این جنایت گفت: 24 سال قبل با همسرم در مطب یک پزشک آشنا شدیم و ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم. حاصل ازدواج ما سولماز 19 ساله و ساناز 16 ساله است. چند ماه قبل همسرم رفتارش تغییر کرد، او بسیار سرد شده بود، هرچه تلاش کردم فایده ای نداشت و یکروز من و فرزندانم را ترک کرد. 

چند ماهی دنبالش گشتم اما او را پیدا نکردم، به پدر و مادرش هم هرچه می گفتم زنم کجاست، جواب من را نمی داد. می دانستم پدر و مادر همسرم مقصر رفتن او هستند، به همین خاطر نقشه انتقام از آنها را کشیدم. 

روز حادثه به پدر و مادر همسرم زنگ زدم که برای فروش خانه می خواهم به شمال بروم و آنها به خانه من بروند تا دخترانم تنها نباشند، برای آنها شیرموز مسموم درست کردم و بعد خوردن هر چهار نفر بیهوش شدند. ابتدا سراغ سولماز رفتم و قصد داشتم خفه اش کنم اما نتوانستم، چاقویی برداشتم و گلوی او را بریدم. بعد سراغ دختر کوچکم رفتم و او را هم با چاقو کشتم. 

مرد بوکسور در مورد نحوه قتل پدر و مادر همسرش گفت: آنها را خفه کردم و بعد قصد داشتم به زندگی خودم پایان دهم برای همین رگ دستم را زدم اما برادرم سر رسید و مرا نجات داد. 

با تکمیل تحقیقات، جلسه دادگاه  مرد میانسال در دادگاه کیفری استان تهران برگزار و او به اتهام قتل پدر و مادر همسرش به یکبار قصاص محکوم شد. 
 


مرد بوکسور دیروز بار دیگر به اتهام قتل دو فرزندش  پای میز محاکمه قرار گرفت و به علت اینکه پدر در قتل فرزند قصاص نمی شود، از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. مرد میانسال در جلسه دادگاه با اظهار پشیمانی گفت: می دانم که قصاص می شوم پس من را حلال کنید. نمی خواستم اینگونه شود. 

دیدگاه کاربران