سهم سدسازیهای ترکیه در تشدید گردوغبار در ایران چقدر است؟
مدیر کل دفتر حفاظت آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست بر لزوم بررسی سهم سدسازیهای ترکیه در تشدید گردوغبار در ایران تاکید کرد.
جامعه ۲۴-«علی مریدی» مدیر کل دفتر حفاظت آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست در ارتباط با میزان تاثیر احداث سد ایلیسو از سوی کشور ترکیه بر وضعیت تالابهای استان خوزستان به خبرنگار ایلنا گفت: ترکیه از چندسال قبل شروع به سدسازیهای متعددی روی سرشاخههای دجله و فرات کرده است. آخرین مورد آن سد ایلیسو بود که روی رودخانه فرات به بهرهبرداری رسید و عملا با بهرهبرداری این سدها امکان اینکه کنترل آب در سرشاخههای دجله و فرات صورت بگیرد و پایین دست را دچار تنش آبی کند، بسیار زیاد است.
او افزود: نکته دوم وجود تالابهای بینالنهرین است که یکی از مهمترین این تالابها، هورالعظیم است. این تالاب بین ایران و عراق واقع شده و بخش زیادی از آب موردنیاز این تالابها از طریق رودخانههای دجله و فرات تامین میشد که طی سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است، اما اتفاقات دیگری نیز در ارتباط با مصرف نادرست و بیرویه آب، یا اقداماتی در رابطه با زهکشیها و انحرافات آب در پایین دست هم ممکن است، باعث ایجاد خشکی و نرسیدن آب به این تالابها شده باشد.
مریدی گفت: قبل از هرگونه اظهارنظری که ممکن است بر روابط دوجانبه و چندجانبه کشورهای منطقه اثرگذار باشد، باید بررسیهای دقیقی انجام شود که سهم احداث سدها و نحوه کنترل و رهاسازی آب از آنها چه قدر در خشک شدن این تالابها نقش خواهد داشت. صرفا همه مساله کم شدن آب ورودی به این تالابها را نمیشود به صورت مستقیم به مساله سدسازی و کنترل آب ربط داد. قطعا این مساله نقش اساسی دارد، اما مصرف نادرست آب، احداث کانالهای مختلف برای انحراف آب و زهکشی تالابها نیز میتواند نقش داشته باشد. از اینرو قبل از هرگونه اظهارنظر کلی باید مطالعاتی دقیق برای تعیین سهم عوامل مختلف در خشک شدن تالابهای بین النهرین و انتشار گرد و غبار از این ناحیه انجام شود.
او افزود: گام اول و مهم این است که سهم هرکدام از این عوامل مشخص شود و بعد از آن اظهارنظرهای کارشناسی و رسمی دراین باره صورت بگیرد که روابط سیاسی کشورها را دچار خدشه نکند. درحال حاضر روابط خوبی در منطقه بین کشورهای مختلف حاکم است و موضوع آب باید به تحکیم این روابط کمک کند و باعث مخدوش شدن روابط نشود.
بیشتر بخوانید: سد ایلیسو، هور العظیم را خشک میکند
مریدی گفت: از طرفی هم باید مدنظر داشته باشیم که چندین سال است که کشور ما از پدیده گرد و غبار رنج میبرد که آن را دچار خسارتهای سیاسی و اقتصادی کرده است. بخش عمدهای از این گرد و غبار نیز از مرزهای اطراف و بیابانهای سوریه و عراق میآید و باز احتمال اینکه این تنش آبی باعث تولید این گرد و غبار باشد، وجود دارد. سدسازی بر کاهش آب ورودی به تالابها و تبدیل شدن آنها به منشأهای گردوغبار قطعا تاثیر دارد، اما سهم آن به مطالعه و بررسی دقیق نیاز دارد.
او افزود: در دجله و فرات تقریبا میشود گفت تمام سدهای مهمی که جزو برنامه طرح گاپ ترکیه بود، احداث شده و به بهره برداری رسیده است. درحال حاضر موضوع مهم نحوه بهرهبرداری از این سدها و رهاسازی آب به پایین دست برای حفظ اکوسیستم و شرایط زیست محیطی آن است که در اینجا نیز باز هم سهمهایی که گفتم باید دقیق مشخص شود.
مریدی در ارتباط با سه سد «کاراکورت»، «سویلمز» و «توزلوجا» که در دست احداث روی رود ارس از سوی کشور ترکیه هستند، گفت: در حوزه ارس طرح جداگانهای درحال مطالعه است. برنامههای سدسازی دیگری نیز وجود دارد که عمده نقشی که این سدها دارد نیز تولید انرژی برقآبی است. به غیر از اینکه آب را به پایین دست رها میکنند، علی القاعده این مساله خسارتهای زیست محیطی از جنس تغییر رژیم جریان رود و برهم زدن اکوسیستم منطقه را به همراه خواهد داشت.
مریدی با بیان اینکه درصورتی که به غیر از استفاده از انرژی برق آبی، آب پشت سدهای ترکیه به مصرف حوزهها و مناطق خارج از رود ارس برسد، موجب تنشهای شدید آبی در مناطق پایین دست خواهد شد، گفت: ضرری نیز که ایران از این مساله خواهد دید، قطعا مساله گردوغبار است. هنوز به آن صورت سازهای روی رود ارس ساخته نشده است، اما برنامهای برای ساخت آن وجود دارد و در دجله و فرات سازههای مهم احداث شده است و از طرفی مساله بهرهبرداری و رعایت حق آبههای پایین دست این سدها مهم است.
مریدی در پاسخ به این سوال که ترکیه چه وعدههایی درمورد رهاسازی آب پشت سد ایلیسو داده است، گفت: صحبتهای اولیه در مورد میزان تامین حق آبه پایین دست رود فرات انجام شده است، اما درمورد دجله اطلاعی ندارم که بحثی صورت گرفته است یا نه. چون در درجه نخست کشور پایین دست که عراق است، تحت تاثیر قرار میگیرد و اثر ثانویه آن مساله گردوغبار، خشکسالیهای تناوبی جنوب، افزایش شوری آب اروند و مانند آن است که روی کشور ایران تاثیر میگذارد.
او درارتباط با اینکه چه استانهایی از ایران از پروژه گاپ تاثیر میپذیرند، گفت: این مساله به شدت خشکسالیها و شدت کاهش آب بستگی دارد. بسیاری از مواقع شدید بودن خشکسالی به ویژه زمانی که تنشهای آبی با خشکسالی اقلیمی هم همراه میشود، این موضوع را تشدید میکند و مواقعی هم بوده است که اثرات گردوغبار فراتر از استانهای غربی کشور تا نواحی مرکزی ایران نیز رسیده است. اگر به سوابق هم رجوع کنیم، بعضا اتفاق افتاده است که گردوغبار را فراتر از نواحی غربی کشور نیز داشتهایم. استانهایی که مستقیما تحت تاثیر قرار میگیرد، خوزستان و ایلام است، اما اگر شدت طوفانها افزایش پیدا کند قطعا گستردهتر خواهد شد.
مریدی گفت: گام اول قبل از هرگونه اظهارنظر غیرفنی، شتاب زده، بدون مدرک و بدون مطالعه، فراهم کردن مستندات است. ایران درحال حاضر مستندات ندارد. اولین و مهمترین گام این است که این مساله باید مستند شود. اینکه در آنجا سد ساختهاند پس اینجا خشک میشود و گردوغبار به سمت ایران میآید، حرفی است که پشتوانهای از لحاظ اعداد و ارقام علمی ندارد و هنوز مطالعه نشده است. برای همین اولین و مهمترین بحث این است که یک بررسی دقیق روی این مساله صورت بگیرد، منشأیابی شود و سهم هرکدام از این موارد مشخص شود.
مریدی گفت: گام دوم نیز گفتگو و رسیدن به یک توافق دوجانبه یا چندجانبه بین کشورهای مختلف است که حق آبه تاریخی که وجود داشته و سهمی که محیط زیست از این منابع آبی دارد، حتما رهاسازی شود، زیرا محیط زیست مرز ندارد و همه چیز به هم گره خورده است. اگر کشور پایین دست خشک شد و آبی به آن ندادند یا باعث ایجاد گردوغبار برای کشور ثالثی شود، مهاجرت به وجود میآورد و مهاجرت افراد از سایر کشورها به همان کشوری که باعث خشکی در کشور پایین دست شده، قطعا تبعات اجتماعی و زیست محیطی بسیار زیادی خواهد داشت.
او افزود: کشورها باید بدانند که محیط زیست مرزی ندارد و اگر شما محیط زیست جایی را دچار خدشه و نابودی کردید، قطعا به تبع آن مهاجرت اتفاق میافتد و سیل آن مهاجرت قطعا کشور شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
مریدی در پاسخ به این سوال که کشورهایی که مبدأ رودها هستند به صورت کلی تا چه اندازه میتوانند منابع آبی را کنترل کنند، گفت: به دلیل تنشهای اجتماعی و سیاسی و بحثهای بین المللی، هنوز قانونی مدون جهانی در این رابطه وجود ندارد. یکسری کنوانسیون بین المللی وجود دارد و اصولی را برای بهره برداری بیان کرده اند. در آن اصول براساس میزانی به هر دو کشور بالادست و پایین دست حق بهره برداری دادهاند و به کشورهای بالادست گفتهاند به میزانی میتوانید بردارید که نیازهای حیاتی کشورهای پایین دست را دچار خدشه نکند. این مهم است که نیازهای حیاتی به شکل دقیق تعریف شود که چیست و تا چه اندازه است. اگر این مساله را بشود به صورت دقیق و منصفانه معرفی کرد، قطعا میتواند نقطه شروعی برای مذاکره و پیگیریها و مراودات بین المللی باشد.
او افزود: تا زمانی که این مطالعات و بحثها شکل نگرفته باشد، هرگونه اظهارنظر به راحتی قابل رد و به نظر من آب در هاون کوبیدن است. تنها یک جو رسانهای ایجاد میکند که بعدا هم هیچ چیزی قابل اثبات نخواهد بود. ما تا زمانی که این کارها و مطالعات را کامل انجام ندادیم، حقوق پایین دست را مشخص نکردیم، مبنای علمی برای آن پیادهسازی نکردیم و به صورت منصفانه با موضوع برخورد نکردیم، اتفاقی نیز در این زمینه رخ نخواهد داد. باید درنظر گرفت همان طور که برای خودمان حق قائلیم برای کشور بالادست نیز حق قائل باشیم، وقتی در این موضع با اطلاعات کامل آمدیم، قطعا حرفمان را در هر محکمه و نشست دوجانبه یا چندجانبهای میتوانیم پیش ببریم.
مریدی گفت:، اما مهم این است که نخست اطلاعات کامل و دقیق داشته باشیم، از اظهارنظرهای کلی پرهیز کنیم. اصلا به این صورت نیست که، چون سد ساختهاند آب در پایین دست کم میشود. شما میتوانید سد بسازید، از انرژی برق آن استفاده کنید و مابقی آب را رها کنید. یعنی لزوما ساخت سد معادل با خشک شدن پایین دست نیست. البته میتواند به عنوان یک ابزار فشار مورد استفاده قرار بگیرد که اصطلاحا به آن هژمونی آبی میگویند، اما میتواند مورد سوءاستفاده نیز قرار نگیرد.
مریدی گفت: برای اینکه مورد سوءاستفاده قرار نگیرد، مساله تعیین سهمها و میزان خسارتها در چارچوب همکاریهای منطقهای مهم است. اگر حواسمان نباشد، موضوع آب در منطقه خاورمیانه یا غرب آسیا، باتوجه به خشکسالیها و شرایط تغییر اقلیم، میتواند زمینهای برای جنگهای احتمالی آتی باشد، اما از طرفی اگر بتوانیم با خردمندی و گفتگو کار را پیش ببریم، میتواند موجب همکاریهای بیشتر نیز شود.
او افزود: همانند مسائلی که در زاینده رود اتفاق میافتد، اگر هرکسی بخواهد حرف خودش را بزند و استدلال خودش را داشته باشد، بدون هیچ عدد و رقم و منطق و مطالعهای، چالش ایجاد میشود و در آخر هم هیچکس به هیچ چیز نمیرسد، اما اگر دور یک میز بنشینند و مبنایی برای مطالعه تعیین کنند و حقهای طبیعی، محیط زیستی و تاریخی را به رسمیت بشمارند و استفاده از آب در پایین دست و بالا دست محترم شمرده شد، آن موقع است که میشود به یک نقشه راه خوب رسید.
مریدی گفت: باید بدانیم همانطور که بالا دست حق دارد، پایین دست نیز حق دارد. در حوزه دجله و فرات بیش از چندین هزار سال است که تمدن بین النهرین وجود دارد و پایین دست حق آبهای چندین هزارساله دارد. از طرفی باید این احترام را به کشور بالادست بگذاریم که او هم برای تولید انرژی برق و دیگر ملزوماتش نیاز دارد که آن آب را استفاده کند. کشور بالادست هم باید بداند تمدن چندهزارسالهای در پایین دست وجود دارد و حتما برای حفظ آن باید کمک کند و آب موردنیازش را درحدی که منطقی است، رهاسازی کند.
او افزود: اگر این کار را هم نکند، شاید اولش تصور کند که کشور پایین دست را دچار مشکل میکند، اما در بلندمدت کل منطقه دچار مشکل خواهد شد. مهاجرانی که از کشوری به کشور دیگر میروند، همگی برای کشورهای همسایه هزینه دارند و ناپایدار کردن یک کشور باعث میشود کل همسایهها درگیر شوند. مسائل محیط زیستی مانند مسائل اقتصادی نیستند که مردم کشورها امید داشته باشند به شکلی حل شود، وقتی تنشهای زیست محیطی اتفاق افتاد و شدت پیدا کرد، مردم از زندگی در آن منطقه ناامید میشوند و به مهاجرتهای گسترده روی میآورند.