حوادث جنایی
کد خبر: ۲۰۶۳۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ ۱۱ آذر ۱۴۰۰

قتل کارگر به خاطر تنبلی

کارگر ساختمانی که به اتهام قتل همکارش به قصاص محکوم شده بود بار دیگر محاکمه و مدعی شد مقتول را به خاطر تنبل بودنش به کام مرگ کشانده بود.

قتل کارگر

جامعه ۲۴- دو سال قبل مأموران پلیس تهران از کشف جسد یک کارگر جوانی در یک ساختمان نیمه ساز در سعادت‌آباد باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به مرد ۲۷‌ساله به نام حمید بود که با ضربات جسم سخت به سرش کشته شده بود.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی صاحب ملک که با پلیس تماس گرفته بود، مورد تحقیق قرار گرفت و در جواب مأموران گفت: «حمید از کارگران افغان ساختمان بود. امروز صبح وقتی برای سرکشی وارد ساختمان شدم با جسد او در حالی‌که خونین گوشه‌ای از ساختمان افتاده‌بود روبه‌رو شدم. پیگیر شدم که چه کسی او را کشته است که متوجه شدم یکی از کارگران ساختمان به نام برکت که او هم اهل افغانستان است ناپدید شده است و از او خبری نیست. احتمالاً او در این حادثه مقصر است.»

با ثبت این اظهارات، از آنجایی‌که همکار مقتول به نام برکت بعد از حادثه به طور مرموزی ناپدید شده‌بود به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد از حادثه پلیس او را در نقطه صفر مرزی شناسایی و بازداشت کرد.


بیشتر بخوانید: تجاوز تازه داماد به دختر بچه


مرد جوان به پلیس‌آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت تا اینکه در روند بازجویی‌ها به قتل همکارش در جریان درگیری اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: «من و حمید چند سال قبل از افغانستان برای پیدا کردن کار به ایران آمدیم. در آن ساختمان نیمه‌کاره مشغول کار بودیم، اما حمید خیلی تنبل بود و هر کاری راکه نمی‌خواست انجام بدهد به من می‌سپرد. سر این موضوع چند بار با هم درگیر شده‌بودیم، ولی آخرین بار که به او اعتراض کردم درگیری بالا گرفت و او به خانواده‌ام فحاشی کرد. با شنیدن ناسزا‌های حمید عصبانی شدم و کنترل اعصابم را از دست دادم و به طرفش حمله کردم. او از من قوی هیکل‌تر بود وقتی حمله کرد برای دفاع از خودم میله آهنی را از روی زمین برداشتم و سه ضربه به سرش زدم. او خونین روی زمین افتاده بود که فرار کردم. قصد داشتم به افغانستان برگردم، اما از سوی مأموران دستگیر شدم.»


با اقرار‌های متهم در حالی‌که تلاش برای شناسایی اولیای دم بی نتیجه مانده بود، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم در یکی از شعبات دادگاه محاکمه شد. او در آن جلسه با درخواست قصاص از سوی رئیس قوه‌قضائیه به قصاص محکوم شد، اما این حکم از سوی قضات دیوان‌عالی کشور نقض شد. نظر قضات دیوان بر آن بود که باید علت تامه مرگ استعلام شود و تلاش برای شناسایی اولیای‌دم صورت گیرد. به این ترتیب پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد و بعد از کامل شدن تحقیقات متهم این بار مقابل هیئت قضایی شعبه دهم قرار گرفت.

بعد از اعلام رسمیت جلسه از آنجایی‌که تلاش‌ها برای شناسایی اولیای‌دم بی‌نتیجه مانده بود، رئیس قوه با توجه به نظر کارشناسان پزشکی قانونی که علت تامه مرگ را ضربات با جسم سخت به سر مقتول اعلام کرده بودند درخواست قصاص کرد.

در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و بعد از شرح ماجرا در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید قصد قتل نداشتم. اما مقتول در کار‌ها تنبلی می‌کرد و همه کار‌های سخت گردن من بود. من از رفتار‌های او خسته شده بودم و فقط می‌خواستم تذکر بدم، اما او شروع به فحاشی کرد. با رفتار‌های او کنترل اعصابم را از دست دادم و ناخواسته مرتکب قتل شدم.»

او در آخر گفت: «از این حادثه پشیمانم و از خانواده مقتول هیچ آدرس و نشانی ندارم. وقتی به ایران آمدیم تنها بودیم و او برایم مثل برادر بود. به خاطر قتل پشیمانم و درخواست گذشت دارم.»

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار