ارمند، جان ۳ برادر را گرفت/ برادران قربانی نجات یکدیگر شدند

جامعه ۲۴ -  درحالی که به گفته اهالی روستای بُردبَر شهرستان خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری، در سال‌های‌گذشته افراد زیادی قربانی شنا در رودخانه ارمند شدند، اما مسؤولان شهرستان، اقدامی برای جلوگیری از شنای افراد انجام ندادند تا ظهر روز جمعه ۲۱ خردادماه که رودخانه با گرفتن جان سه برادر بُردبَری در یک لحظه، بار دیگر نام خود را سرزبان‌ها انداخت. مصطفی، هادی و محمد حبیبی بردبری، نام سه برادر جوانی است که ظهر روز جمعه و تنها در چند دقیقه در رودخانه ارمند غرق شدند.

خبر این حادثه، هنوز هم برای اهالی روستای بردبر و مردم محلی رودخانه ارمند، قابل هضم نیست. عده‌ای از مردم و اهالی فضای مجازی، مسؤولان را مقصر وقوع این حادثه می‌دانند که هنوز درمحل حادثه حصار و علائم هشداری نصب نکرده‌اند، برخی دیگر نیز می‌گویند باید چند غریق نجات در اطراف این رودخانه مستقر باشند تا اگر حادثه‌ای رخ داد، به سرعت وارد عمل شوند.

بیشتر بخوانید: غرق شدن یک زن ۴۵ ساله در رودخانه هراز

خانواده حبیبی به شدت از این حادثه شوکه شده‌اند و هنوز هم باور نمی‌کنند مصطفی و هادی و محمد از دنیا رفته باشند. محمد حبیبی، یکی از بستگان آن‌ها در مورد این حادثه  می‌گوید: آن‌ها ساعت ۸ یا ۹ صبح روز جمعه برای تفریح به سمت رودخانه ارمند حرکت کردند. این خانواده چهار پسر داشتند و یک دختر که روز حادثه دخترشان همراه‌شان نبود. این رودخانه حالت فریبکارانه‌ای دارد. یعنی از دور این‌طور به نظر می‌آید که بیش از 1.5 متر عمق ندارد، اما پس از وارد شدن متوجه عمق زیاد آن می‌شوید. پس از این‌که خانواده جایی حوالی رودخانه اتراق‌کردند، ابتدا محمد ۲۹ ساله برای شنا وارد آب شد که پس از مدت کوتاهی ناگهان به سمت گردآب (جایی که آب به صخره می‌زد و می‌چرخید) کشیده شد.

هادی و مصطفی که متوجه وضعیت غیرعادی برادرشان محمد شده بودند، به سمت رودخانه دویدند. مصطفی ۲۷ ساله ابتدا وارد آب شد، اما او هم گرفتار و به زیر آب کشیده شد. پس از او، این بار هادی ۲۵ ساله که از همه جوان‌تر بود، به داخل آب پرید تا برادرانش را نجات دهد، اما هادی هم گرفتار امواج رودخانه شد. حبیبی ادامه می‌دهد: خانواده که از همان فاصله شاهد وقوع حادثه برای سه پسرشان بودند، از مردم و اهالی ارمند درخواست کمک کردند. خبر حتی به بردبر هم رسید و بسیاری برای کمک به سه برادر، خودشان را به رودخانه ارمند رساندند. در یک لحظه، ارمندپر شد از آدم‌هایی که می‌خواستند هر سه برادر را نجات دهند. آن‌ها متاسفانه مدت زیادی زیر آب بودند که نیم ساعت پس از حادثه، جنازه دو نفر از برادر‌ها و ۳۰ دقیقه بعد، جسد نفر سوم هم پیدا شد.

راهکاری برای جلوگیری از مرگ مسافران

صفدر بهرامپور یکی از افرادی که در محل حادثه بود، در مورد این حادثه  توضیح می‌دهد: ساعت حوالی ۱۲ ظهر جمعه بود که پسرم به من زنگ زد وگفت سه نفر داخل آب گرفتار شده‌اند و به‌کمک نیاز دارند. پسر خودم هم برای شنا به ارمند رفته و یکی از شاهدان حادثه بود. پس از اطلاع از این حادثه، خود را به محل رساندم. قیامتی بود. تا من برسم، اهالی شهرک سونک که جزو بخش سپیدار است، دو نفر از آن‌ها را از آب بیرون کشیده بودند.

جایی‌که این سه برادر گرفتار آب شدند، ۹ متر عمق دارد و بسیار خطرناک است. وقتی به محل حادثه رسیدم، اورژانس هم آمده بود و با وجود تلاش بسیار نتوانستند آن دو نفر را احیاء کنند و جنازه‌ها را داخل آمبولانس‌گذاشتیم. برادر سوم هنوز ته آب و داخل چرخاب در حال چرخیدن بود. هیچ‌کس جرات نمی‌کرد وارد آب شود و پیکرش را از آب بگیرد، اما من وارد آب شدم و او را بیرون کشیدم. وضعیت بسیار غمباری آنجا وجود داشت. پدر و مادر آن سه نفر می‌خواستند خودشان به دل آب بزنند. می‌گفتند وقتی بچه‌های‌مان غرق شده‌اند، چرا ما باید زنده باشیم. به سختی توانستم جلوی آنها را بگیرم. من خودم فرزند دارم و به خوبی حال والدین این سه برادر را درک می‌کنم. این حادثه بسیار دردناک بود و شب بسیار بدی را گذراندم.

آن‌طور که بهرامپور توضیح می‌دهد، از سال‌گذشته تاکنون حدود ۲۰ نفر در قسمت عمیق رودخانه که همین سه برادر جان خود را از دست دادند، غرق شده‌اند: مردم این منطقه به فن شنا آشنا هستند، اما گردشگران وکسانی‌که برای تفریح به رودخانه ارمند می‌آیند، از خطرات آگاه نیستند و متاسفانه غرق می‌شوند. مسؤولان هم توجهی به این مساله ندارند. اهالی برای جلوگیری از وقوع حوادث این چنینی، آمادگی هرگونه کمکی را دارند. به‌راحتی با ۲۰۰ کمپرسی حامل سنگ می‌توان این نقطه عمیق از رودخانه را پر کرد، اما متاسفانه مسؤولان به این مساله توجه ندارند.

حبیبی می‌گوید: خانواده حبیبی بسیار نجیب و مظلوم هستند. پدر آنها زحمت زیادی برای سه پسرش کشید و حالا که می‌خواست ثمره زندگی‌اش را ببیند، هر سه را از دست داد. دو نفر از برادران یعنی محمد و مصطفی ازدواج کرده و صاحب زن و بچه بودند. آن‌ها خیلی به یکدیگر و پدر و مادرشان وابسته بودند و برای زندگی و جان هم حاضر بودند هر فداکاری کنند که این اتفاق هم افتاد و هر سه برادر برای نجات آن دیگری حاضر شد جانش را بدهد.