وضعیت اقتصادی مردم اسفناک است
آلبرت بغزیان اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران در واکنش به اظهارات شب گذشته رئیسجمهورگفت: اثر تحریمها؛ کاری کرده که خانه و خودرو برای مردم به یک رویای دست نیافتنی تبدیل شده است. طبقه متوسط، طبقههای میانی هستند. این طبقه کم درآمد یعنی یک تا چهار همیشه هشتشان گرو نهشان است، از سویی طبقه بالای هشت هم مرزهای رفاه را جابهجا کرده و به نوعی کارخانهدار هستند و از برندههای تورم هستند. میرسیم به طبقه متوسط که بنده به طبقه متوسط میگویم "میلیاردر فقیر" یعنی خانه 3 میلیاردی دارد اما پول تعمیرات و رنگش را ندارد! این طبقات در حال حرکت به سمت طبقات پایین هستند. به صورت کلی جامعه در حال تبدیل شدن به سمت دو طبقه فاز ثروتمند و فقیر است. جامعه ما به حدی دچار رکود شده است که مستاجر برای پرداخت کرایه خانه وام دریافت میکند!
جامعه ۲۴- شب گذشته حجت الاسلام ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در گفتوگو با صداوسیما گزارشی ۱۰۰ روزه از عملکرد دولت خود ارائه داد؛ گفتوگوی تلویزیونی «رئیس دولت» بیشتر حول مباحث اقتصادی میگذشت. وی شب گذشته مدعی شد، "اقتصاد کشور از رکود خارج شده و ثبات اقتصادی فراهم شده است" از سوی دیگر رئیس جمهور مدعی شد: " به هیچ عنوان بودجه ۱۴۰۱ و اقتصاد کشور را به مذاکره گره نمیزنیم. هیچ بن بستی نداریم، انسدادی احساس نمیکنیم"
دکتر آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران گفتوگویی انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*آقای بغزیان! نظر شما در خصوص عملکرد ۱۰۰ روزه دولت ابراهیم رئیسی چیست؟
از زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمده تغییر چندانی در سیاست گذاریهای کلی اقتصاد رخ نداده است، یکسری شعار و وعده داده شد که همگی فعلاً در حد حرف باقی مانده است. متاسفانه با توجه به وضعیت بورس ما شاهد هیچ تغییر مثبتی نشدیم، در خصوص بازار ارز ما مشاهده کردیم از زمان رو کار آمدن این دولت دلار از ۲۴ هزار تومان به ۳۰ هزار رسیده، به لحاظ کالاهای اساسی ما نه تنها شاهد هیچ ثبات قیمتی نبودهایم بلکه از سویی دیگر زمزمههایی از افزایش قیمت این کالاها به گوش میخورد، بازار خودرو و لوازم خانگی هم در هالهای از ابهام قرار دارد. به نظر میرسد یک حالت پایشی در کشور ایجاد شده، اما شاهد بهبود شرایط نبودهایم یعنی مثل اینکه ما فقط شاهد بازی کردن یک بچه در لبه پلهها باشیم و هیچ اقدامی در راستای دور کردن او از این محل انجام ندهیم! امیدوار هستیم که این پایش یک حالت تحکمی داشته باشد. مهمترین قضیهای که در کشور اهمیت دارد نرخ ارز است. در حال حاضر بانک مرکزی در کشور به یک نهاد منفعل تبدیل شده است و کارش صرفا آمار دادن و اعلام نرخ کردن شده است! دولت در خصوص لایحه کسری بودجه هم بیشتر حالت شعاری برخورد میشود؛ چون کسری بودجه یک منشایی دارد که هنوز مدیریت نشده است.
*آقای رئیس جمهور بارها دستور بررسی داده اند؛ برخی معتقدند این رویکرد "گفتار درمانی" است به اعتقاد شما تا کی این گفتار درمانی میتواند مردم را قانع کند؟
این" تا کی" را ما نباید پاسخ بدهیم این سوال را باید آقایانی که در راس هستند پاسخ دهند. رکودی که ما شاهدش هستیم به دلیل افزایش هزینهها است نه افزایش تقاضا و خریدار! به اعتقاد بنده پایه اساسی وضعیت ما در آینده نرخ ارز است و عامل اثرگذار در این نرخ، مذاکرات است؛ بنابراین ما وقتی دیدیم مذاکرات به یک مرحله تصمیم گیری نرسید، شاهد تاثیر آن بر روی قیمت دلار شدیم! سوالی که در حال حاضر مطرح است این است که چرا بانک مرکزی مدیریت ارزی ندارد؟
*شب گذشته آقای رئیسی در بخشی از سخنان خود اذعان کردند که مسئله اقتصاد کشور ربطی به برجام و تحریمها ندارد! نظر شما در این باره چیست؟ آیا واقعا اقتصاد ایران ارتباطی به برجام ندارد؟
همه مشکلات ما از برجام و تحریم نیست. ما شاهد خود تحریمیها، اختلاسها، احتکارها و افزایش طمعی هستیم که هر روزه شاهد افزایش قیمت دلبخواهی در سطح همه کالاهاییم؛ این که به تحریم ربط ندارد. اگر منظور ایشان این است که تحولات اخیر ربطی به برجام ندارد که بله درست است، اما کاهش ذخایر ارزی، کاهش فروش نفت و کاهش تولید خودرو قطعا به برجام ربط دارد. الان شما از تولیدکنندگان داخلی کشور بپرسید که چرا تولید خودروی خود را افزایش نمیدهید میگویند به دلیل تحریم کشورهای دیگر به ما قطعات نمیدهند! چرا باید قیمت یک خودروی ساده ایرانی به ۲۰۰ میلیون تومان برسد؟! افزایش قیمت پراید ۳۰ میلیونی به ۱۷۰ میلیون قطعا ناشی از تاثیرات تحریم و برجام است. باید آقای رئیسی توضیح میدادند که پس این تورمهای اخیر ناشی از چیست؟ مسلما نتیجه مذاکرات وضعیت اقتصاد کشور را بهبود میبخشد. آقای رئیسی! قیمت مسکن چرا بالا رفته است؟ قطعا این تحریمها اثرگذار بوده است که خرید خانه و خودرو به یک رویای دست نیافتنی تبدیل شده است. در این شرایط حتی ازدواج هم به یک رویای بزرگ تبدیل شده است!
بیشتر بخوانید: رئیس دفتر رئیس جمهور: باجدیت وارد مذاکرات شدیم
*آقای همتی رئیس سابق بانک مرکزی گفته بودند که دولت تا پایان آبان ۸۰ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده، به اعتقاد شما این روند چه تاثیری بر اقتصاد ایران داشته و به طور کلی چرا دولت مجبور به چاپ پول شد؟
تاثیر منفی آن که مشهود است ما نباید دنبال تاثیر این پول چاپ شده باشیم، چون مشخص است چه تاثیر منفیای دارد. ما باید به دنبال چرایی این اتفاق باشیم که آن هم دو دلیل دارد یک کاهش درآمدها و دوم افزایش هزینهها است. افزایش هزینههای دولت ناشی از تورم است. دولت سال گذشته بیسکویت ساقه طلایی را برای کارمندش ۴ هزار تومان میخرید امسال همان بیسکویت را ۸ هزار تومان میخرد این سادهترین شکل آن است. اگر الان از دولت بپرسیم که چرا پول چاپ میکنی میگوید این کسری بودجه را به چه شکل جبران کنم؟ مثل قبل با بورس اموال مردم را به جیب بزنم؟ مبحثی که در اینجا شکل میگیرد این است که چرا درآمدهای دولت کاهش یافته است و جواب آن مشخص است به دلیل تحریمها است. شرکای ما به راحتی نمیتوانند نفت ما را خریداری کنند. ما با دور زدن تحریمها در حال پرداختن هزینههایی به مراتب بیشتر هستیم. ما حتی شاهد این قضیه هستیم که کشورهای دیگر در ازای فروش نفت نمیتوانند به ما پول بدهند و در ازای آن به ما کالاهایی میدهند که ما اصلا به این کالاها نیاز نداریم! احیای برجام یکی از مهمترین راههای اصلی است که درآمدهای ارزی کشور افزایش یابد.
*به نظر شما در شرایط کنونی ایران ما هنوز دارای طبقه متوسط در جامعه هستیم؟
طبقه متوسط به چه معناست؟ اگر ما بیایم گروههای درآمدی را از یک تا ده طبقه بندی کنیم؛ طبقه متوسط، طبقههای میانی هستند. این طبقه کم درآمد یعنی یک تا چهار همیشه هشتشان گرو نهشان است، از سویی طبقه بالای هشت هم مرزهای رفاه را جا به جا کرده و به نوعی کارخانهدار هستند و از برندههای تورم هستند. میرسیم به طبقه متوسط که بنده به طبقه متوسط میگویم "میلیاردر فقیر" یعنی خانه ۳ میلیاردی دارد، اما پول تعمیرات و رنگش را ندارد! این طبقات در حال حرکت به سمت طبقات پایین هستند. به صورت کلی جامعه در حال تبدیل شدن به سمت دو طبقه فاز ثروتمند و فقیر است. جامعه ما به حدی دچار رکود شده است که مستاجر برای پرداخت کرایه خانه وام دریافت میکند!