فهم درستی از واقعیتهای بومشناختی سرزمین وجود ندارد
بحرانهایی که در محیط زیست با آن مواجهیم، تبدیل به بحرانهای اساسی زندگی انسانها شده تا جایی که در برخی از استانهای کشور، این بحرانها به جایی رسیده که زندگی روزمره مردم را مختل کرده است.
جامعه ۲۴ - فصل، فصل انتخابات است و شعار و وعده و وعید. از میان عدهای که آماده رییسجمهور شدن بودند ۷ نفر را مناسب کرسی ریاستجمهوری دانستند و وارد میدان رقابت کردند. کمتر از ۱۰ روز دیگر یکی از این ۷ نفر رییسجمهور کشور میشود و سکان را به دست میگیرد. آنچه در این روزها و هفتههای اخیر از رادیو و تلویزیون و روزنامه و فضای مجازی میبینیم و میشنویم وعده و برنامه است که از سوی کاندیداها به گوش مردم میرسد. با توجه به اوضاع بد اقتصادی هر ۷ نفر هم و غمشان را گذاشتهاند بر اصلاح وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و لاغیر. نگاه تک بعدی به مقوله اقتصاد، موضوعات مهم دیگری را از نظر دور نگه داشته که شاید این اغفال برای آنها بسیار گران تمام شود.
اما آنچه در این میان برای رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری مهم و حیاتی است، اشراف به اهم موضوعات و داشتن نگاه و نظر درباره آنهاست نه تمرکز بر یک موضوع و تکرار و تکرار آن. پس از طی شدن دومین مناظره و بعد از آنکه شاهد گفتگوهای کاندیداها در شبکههای مختلف صداو سیما بودیم، متاسفانه شاهد آن هستیم که این ۷ کاندیدا هیچ برنامهای برای موضوعاتی، چون محیط زیست ندارند؛ موضوعی که رسیدگی به آن از اوجب واجبات است و اغفال نسبت به آن از هیچ مقام مسوولی پذیرفته نیست. بحرانهایی که در محیط زیست با آن مواجهیم، تبدیل به بحرانهای اساسی زندگی انسانها شده تا جایی که در برخی از استانهای کشور، این بحرانها به جایی رسیده که زندگی روزمره مردم را مختل کرده است. با این حال موضوع محیط زیست همچنان برای مقامات حاضر و چه آنها که خود را برای ورود به بالاترین مقام اجرایی کشور آماده کردهاند همچنان موضوعی فانتزی است.
بیشتر بخوانید: حفظ جان یا محیط زیست؟
اسماعیل کهرم، مشاور رییس سابق سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است، مقوله محیط زیست برای کاندیداهای ما اولویت ندارد. او در این خصوص به «اعتماد» گفت: درکشورهای اروپایی و امریکایی یکی از دغدغههای اصلی نامزدها بحث محیط زیست است. کسانی که میخواهند رییسجمهور شوند، اعلام میکنند که برای این مساله چه برنامههایی دارند. مثلا آقای بایدن، رییسجمهور منتخب امریکا، مساله استخراج نفت از آلاسکا (همان مسالهای که آقای ترامپ رویش تاکید داشت) را به تعویق انداخت. اما چون در ذهن کاندیداهای ما مساله محیط زیست اولویت ندارد اصلا مطرح نمیکنند، چون به آن فکر نمیکنند. فقط مساله اقتصاد را مطرح کردهاند، آن هم، چون رهبری گفته اقتصاد را دریابید، شروع کردند به هم پاس دادن. آن هم فقط صورت مساله را میدانند، راهحلی برایش ندارند. حتی باید بگویم در میان این ۷ نفر کسی نیست مشاوری داشته باشد که یک کلمه راجع به محیط زیست بلد باشد و اولویت و شناختی برایش قائل باشد.
او با اولویتبندی مسائل محیط زیست گفت: اولین مساله در محیط زیست، شناخت زمین است. یعنی مقرراتی وضع کنیم در همان جهت اصل پنجاهم قانون اساسی و مساله زمین با داشتن کارشناسان متبحر حل شود. مساله دوم، پوشش گیاهی است؛ ما اگر الان آب نداریم به خاطر این است که چندین برابر ظرفیت زمین، چراکننده ریختیم و آنها هم پوشش گیاهی و علوفه را از بین بردند. آب از این سو میآید و از سوی دیگر میرود و قطرهای به سفره آب زیرزمینی نمیرسد. مساله سوم ما جنگلهاست. ما داریم شدیدا جنگلهایمان را از دست میدهیم. چندی پیش در آلمان کنفرانسی بود و من هم شرکت کرده بودم. یک کارشناس جیپیال (تشکیلاتی که ماشینها را به ماه میفرستد و عکس میگیرند) از امریکا آمده بود. سر صحبت با ایشان باز شد. ایشان به من گفت ما سابقا در ناسا میگفتیم، میخواهیم کرات دیگر را مطالعه و ملاحظه کنیم. الان به این نتیجه رسیدیم که بهترین کار این است که از آن بالا مراقب زمین باشیم. مثلا ما یک ماهواره داریم که پوشش گیاهی جنگلها را بررسی میکند و هر دو روز یک بار زمین را دور میزند. ما به این نتیجه رسیدیم که ایران سالانه یک تا یک و نیم درصد جنگلهایش را دارد از دست میدهد. اگر یک درصد از دست بدهد ۱۰۰ سال دیگر و اگر یک و نیم درصد باشد در عرض ۷۵ سال هیچ جنگلی چه هیرکانی چه غیرهیرکانی باقی نمیماند.
کهرم با اشاره به فرسایش خاک در مناطق مختلف کشور گفت: مساله چهارم فرسایش خاک است. ما در سواحل داریم خاک را از دست میدهیم، در مراتع داریم خاک از دست میدهیم. خاک دارد نابود میشود. ما داریم ۱۷۵ میلیارد تن در سال خاک از دست میدهیم؛ خاکی که یک بند انگشت آن (یک سانت) بین ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ سال طول میکشد، تشکیل شود. ما یکی از رکورددارهای فرسایش خاک در جهانیم، همیشه یا اولیم یا دوم. اگر دوم باشیم اول سودان است که میگویند باد که میآید به اندازه یکدهم یا یکبیستم دریای مازندران ما پر از گرد و خاک میشود. اگر مسالهای به نام ریزگرد داریم در اثر نبودن آب است. اگر مساله کمآبی یا بیآبی داریم به خاطر این است که پوشش گیاهی نداریم که آب را مهار کند. ۲ سال پیش در شمال ایران در آققلا سیل آمد و روان شد و مقدار زیادی خاک را شست و از بین برد، چون پوشش نبود که اگر بود جلوی حرکت آب را میگرفت و آب یواشیواش به عمق زمین نفوذ میکرد.
مواظب باشید دچار اهواز زدگی نشوید
پای مشکلات محیط زیست کشور که به میان میآید، پای اهواز هم وسط است؛ شهر ریزگردهایی که همیشگی شدهاند و انگار قصد رفتن هم ندارند. مردم استان خوزستان سالهاست با این معضل زیستمحیطی مواجهند و تاکنون هم راهحل موثر و راهگشایی برای این مشکل اساسی در نظر گرفته نشده. کهرم با اشاره به این مساله گفت: علاوه بر اینها خیلی از مسائل موجب ایجاد مشکلات ثانویه میشوند. تحقیقی که کاوه مدنی در انگلیس انجام داده بود در خصوص ریزگردهای این شهر اعلام کرده بود «هرجا ریزگرد هست در اثر بیآبی است.» آنچه فاجعهبار است این است که در حال حاضر مساله اهواز تبدیل شده به تکست دانشگاهی. در اثر کمبود آب، کامپیوتر از کار افتاد، سفره آب زیرزمینی به صفر رسید، برق از کار افتاد، ذرات معلق در هوا غیر از اینکه هوا را تیره و تار کرد سیستمهای انتقال برق را از کار انداخت و اهواز برگشت به ۳۰۰ سال پیش. این شد تکست دانشگاهی. همه گفتند مواظب باشید دچار اهواز زدگی نشوید.
خشکسالی بحثی است که این روزها بیش از گذشته قابل لمس است. کهرم معتقد است به دلیل همین قابل لمس بودن، مردم بیشتر درباره خشکسالی حرف میزنند تا مسائل دیگر. او میگوید: ما شاهد ایجاد فروچالهها و فرونشستن دشتها هستیم. قضا و قدر هر دو در خشکسالی ایران دخیل است. ما بیش از آنچه باید آبهای سطحی را مصرف کردیم، سدهای فراوان زدیم و از سفره آب زیرزمینی برداشت کردیم. باید انتظار این مساله را هم میداشتیم. ۳ ایرانی در کانادا تحقیقی در زمینه اصلاح سیستم کشاورزی و دامپروری کردند که نشان میداد ما در ایران به اندازه ۳ برابر کشور آب مصرف کردهایم. اینها را یک رییسجمهور باید بداند و حداقل باید اخطارش را به مردم بدهد. به جای دانستن اینها آقایان شعار خودکفایی میدهند. آقای کلانتری ساز خودکفایی گندم را زمان آقای خاتمی کوک کرد. ایشان خاک تمام سطوح شیبدار ایران را از بین برد. در حالی که در صفحات شیبدار نباید شخم بزنید، نباید تراکتور برانید. اما ایشان برای اینکه بگوید ما از نظر گندم خودکفا شدیم این کار را کرد و این کار ما را فقط برای یک سال خودکفا کرد. وقتی سطح شیبدار را شخم بزنید و برداشت کنید، باران که بیاید، تمام خاک را میشوید و خاک زنده که بین ۲۵ تا ۳۰ سانت است را از بین میبرد و سطوح شنی به شن میرسد. این خاک باروتی یا همان خاک حاصلخیز دارای انواع موجودات زنده، کرمهای حلقوی، نماتودها و قارچهاست که به ریشه غذا میدهند. آنها که از بین بروند شن میماند که قابل کشت نیست. این خاک حاصلخیز را در ازای یک سال خودکفایی از دست دادیم. سال بعد از امریکا و بنگلادش و همه جا گندم وارد کردیم.
وعدههای ضد محیط زیستی میشنویم
محمد درویش دیگر کارشناس محیط زیست با اظهار تاسف از اینکه هیچ کاندیدایی به مباحث محیط زیستی ورود نکرده است به «اعتماد» گفت: متاسفانه در برنامه ارایهشده توسط ۷ کاندیدای پذیرفته شده از سوی شورای نگهبان برای ورود به انتخابات ساختمان پاستور نه تنها برنامه محیط زیستی مدونی نمیبینیم حتی در سخنانشان در مناظرههایی که اتفاق افتاده و در میتینگهای انتخاباتی شاهد این هستیم که برخی از وعدههایی که داده میشود، آشکارا با ملاحظات محیطزیستی در تضاد است و نشاندهنده این است که فهم درستی از واقعیتهای بومشناختی سرزمین و مشکلات موجود ندارند. بزرگترین بحرانی که در کشور با آن مواجهیم ورشکستگی اکولوژیکی کشور است. کشور ما در طول ۱۴ سال گذشته ۷۴ میلیارد مترمکعب بیشتر از آبی که وارد آبخوانها شده، برداشت کرده است. این باعث شده تا ما با رکورد فرونشست زمین در کره زمین به میزان ۵۴ سانت در سال در بخشهایی از استان فارس مواجه شویم. در استان تهران این رقم به ۳۶ سانت در سال در جنوب غربی پایتخت رسیده. در اصفهان، یزد، اردبیل، سواحل خلیج فارس، میناب و همدان با بحران فرونشست زمین و شکلگیری فروچالهها روبهرو هستیم. پدیدهای که برای درمانش اگر همین امروز تراز ایران مثبت شود به دستکم ۵۰ هزار سال زمان نیاز داریم. من ندیدم کسی این بحران را به رسمیت بشناسد و برایش راهکار ارایه دهد. بعضیها عنوان میکنند حتی ما میتوانیم غذای ساکنان دیگر کشورهای منطقه را هم تامین کنیم. این نشان میدهد از واقعیتهایی که در توان اکولوژیکی کشور هست، دور هستند. ما باید به سمت کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک برای تولید پول پایدار برویم نه اینکه این تلقی را ایجاد کنیم برای اینکه بتوانیم پول تولید کنیم باید مانعی به اسم محیط زیست و منابع طبیعی را از سر راه برداریم. متاسفانه در دیالوگ اغلب کاندیداها چنین مطالبی دیده میشود.
درویش همچنین با اشاره به فرسایش خاک به عنوان مسالهای حیاتی در محیط زیست گفت: موضوع بعدی بعد از آب و فرونشست زمین که جا دارد کاندیداها به آن بپردازند، فرسایش خاک است؛ هم فرسایش بادی و هم آبی که میانگینش به ۲ میلیارد تن در سال رسیده است. این رقم یک دوازدهم کل فرسایش خاک در جهان است آنهم برای کشوری که فقط یک درصد خاک جهان را دارد و به نسبت وسعتش ۸ برابر بیشتر درگیر این موضوع است. خاکی که هر سانتیمتر مکعبش ۸۰۰ سال زمان لازم دارد تا شکل بگیرد و متاسفانه هیچ برنامهای از سوی هیچ کاندیدایی برای مهار فرسایش خاک ندیدیم. موضوع بعدی بیایانزایی است که منجر به افت کارایی تولید، افت حاضلخیزی خاک، افزایش شوری آب و متروکه شدن روستاها میشود. بازهم متاسفانه هیچ برنامهای از سوی کاندیداها در این زمینه ندیدیم. از نگاه درویش، نابودی تنوع زیستی کشور، افزایش آلودگی هوا که باعث شده سالانه ۴۰ هزار نفر جان خود را از دست بدهند، مدیریت زباله، وضعیت تاسفآور پسماند، ورود شیرابهها به سفرههای آب زیرزمینی و افت کیفیت منابع آب نیز از دیگر بحرانهای جدی منابع آب و محیط زیست ایران است که کاندیداها دربارهشان سکوت کردهاند.
او در پایان گفت: اینکه بخواهیم برای ۵۰۰ میلیون نفر غذا تولید کنیم و در مناطق کویری و بیابانی کشاورزی راه بیندازیم مشخصا راه به جایی نمیبرد و محیط زیست و منابع طبیعی را از جایی که در آن هستند بیشتر به عمق بحران میبرد.