مرگ پایان بازی کودکان/ کودکانی که با اهمال مسئولان و پدران و مادران قربانی شدند

جامعه ۲۴ - همیشه برای تفریح از خانه خارج می‌شوند، اما یک اتفاق، حادثه یا بی توجهی باعث می‌شود تا فرشتگان کوچک به خانه بازنگردند، کودکانی که آخرین بازی عمرشان را انجام داده و در همان بازی کردن جان خود را از دست می‌دهند. در آخرین حادثه حمیدالله سه ساله کودک اهل ساوجبلاغ حین بازی داخل لوله چاه آب کشاورزی گرفتار شده و جان خود را از دست می دهد. در چند سال اخیر شاهد افزایش مرگ کودکان حین بازی هستیم که مهمترین آنها را مرور کردیم. 

برق گرفتگی کودک ۶ ساله در پارک رازی

آخرین کودکی که هنگام بازی جان خود را از دست داد، امیرعلی ۶ ساله بود. او شامگاه ۱۹ خرداد برای بازی به پارک رازی در جنوب تهران رفت، اما دقایقی بعد جنازه او از داخل پارک خارج شد. پسر ۶ ساله حین دوچرخه سواری به سمت یک چراغ روشنایی پارک می‌رود و دستش را به تیر برق می‌زند، اما یکباره او دچار برق گرفتگی شده و روی زمین می‌افتد. عموی امیرعلی و حاضران در پارک هرچه برای نجات او ماساژ قلبی و عملیات احیا را انجام می‌دهند فایده ندارد و پسر بچه جانش را از دست می‌دهد.

هوتگ جان یحیی را گرفت

خانواده یحیی بار‌ها به او گفته بودند که به سمت هوتگ نرود، هربار او برای بازی از خانه خارج می‌شد خانواده اش به او تاکید می‌کردند که اگر به سمت هوتگ رفته و داخل آن بیفتد کسی نمی‌تواند او را نجات دهد، برای همین همیشه مراقبش بودند، اما اینبار پسر سه ساله همراه همبازی هایش به سمت هوتگ رفت و داخل آن سقوط کرد. بچه‌ها به سمت خانه یحیی رفتند تا به خانواده اش خبر دهند. وقتی پدر یحیی به محل حادثه رسید یک مرد افغان کودک را از داخل عمق سه متری هوتگ خارج و مشغول نجات او بود، اما متاسفانه دقایقی بعد این کودک جان خود را از دست داد.

سقوط داخل کانال آب

مرداد ماه سال گذشته خبر سقوط یک کودک چهار ساله درون کانال آبیاری کشاورزی در ری به آتش‌نشانی اعلام شد. آتش‌نشانان برای کمک به علی داخل کانال رفته و جست‌وجو را آغاز کردند.

بیشتر بخوانید: ادامه سریال مرگ کودکان در هوتگ

اطلاعات اولیه نشان می‌داد در نزدیکی منطقه مسکونی، کانال آبی برای آبیاری زمین‌های کشاورزی قرار دارد و پسربچه هنگام عبور از کنار این کانال درون آن افتاده است. آتش‌نشانان در سه‌ نقطه کارگاه مهار ایجاد کردند و ساعتی بعد جسد بی‌جان علی در نزدیکی قیامدشت از آب گرفته شد. آب، جسد کودک را از ری تا قیامدشت با خود برده بود.

سرقت مرگبار دریچه فاضلاب

۱۱ دی سال گذشته سقوط یک کودک سه‌ساله به چاه فاضلاب در فلاورجان به آتش‌نشانی این شهر اعلام شد. با حضور آتش‌نشانان مشخص شد سارقان درپوش فاضلاب را سرقت کرده‌اند و پسربچه سه‌ساله هنگام عبور از کوچه درون چاه ۶متری افتاده است، ساعتی بعد پیکر نیمه‌جان کودک با تلاش فراوان از چاه فاضلاب خارج شد، اما به علت شدت جراحات جانش را از دست داد.

سقوط از بالکن

۳۰ اردیبهشت سال گذشته زنی هراسان با اورژانس تبریز تماس گرفت و از سقوط فرزندش از ارتفاع خبر داد. مادر کودک در حالی‌که بی‌تابی می‌کرد به نیرو‌های اورژانس گفت فرزندم در بالکن خانه مشغول بازی بود، اما با سروصدای همسایه متوجه شدم فرزندم سقوط کرده و به خیابان افتاده است. نیرو‌های اورژانس وقتی باحال وخیم کودک ۱۰ساله روبه‌رو شدند عملیات احیا را آغاز کردند و او را به بیمارستان رساندند. ساعتی بعد کودک به علت شدت جراحات جانش را از دست داد. همسایه‌های کودک در مورد سقوط او گفتند او مشغول بازی در بالکن خانه‌شان بود که ناگهان به لبه بالکن آمد و با از دست دادن تعادلش سقوط کرد و جان باخت.

تفریح ابدی

از چابهار راه افتادند تا برای دیدن دختر خانواده به نیکشهر بروند، پسر‌ها خوشحال بودند که خواهرشان را می‌بینند. نزدیک نیکشهر به اصرار بچه‌ها، پدر تصمیم گرفت در منطقه دینارکلگ کنار رودخانه استراحت کنند.

دختر خانواده هم وقتی فهمید خانواده‌اش به آنجا رفته‌اند همراه همسر و پسر چهارساله‌اش به استقبال‌شان رفت. بچه‌ها در آب بازی می‌کردند و پدر و داماد مشغول درست کردن کباب بودند، اما دقایقی بعد متوجه غیبت بچه‌ها در آب شدند.

تراژدی شروع شد و با حضور امدادگران هلال‌احمر، جسد عماد ۱۱ساله، امیرحسین هشت‌ساله، امیرمحمد شش‌ساله و عماد چهارساله از آب بیرون آورده شدند. چهار کودک جان خود را از دست دادند تا تفریح تابستانی به عزایی ابدی تبدیل شود. پدر ۴۵ساله که داغ سه فرزند و یک نوه‌اش را دیده، می‌گوید: «باگذشت چند ماه از حادثه نه حال همسرم خوب است و نه دخترم، هنوز بی‌تابی می‌کنند. دخترم فقط پارسای چهارساله را داشت و هنوز بی‌تاب پسرش است. من ۱۶سالگی ازدواج کردم و تعدادی دیگر فرزند دارم، اما مرگ سه پسر و نوه‌ام باعث شد در ۴۵سالگی تمام موهایم سفید شود و داغ سه فرزند و یک نوه برایم همیشه تازه باشد.»

اسکله قاتل

۱۸ شهریور سال گذشته نگهبان اسکله خورشهاب بوشهر مشغول رنگ زدن تیر برق شد. دو فرزند ۱۰ و پنج‌ساله‌اش هم در نزدیکی پدر در ساحل مشغول بازی بودند. فاطمه و علی اصغر به هم آب می‌پاشیدند و صدای خنده‌شان اسکله را پرکرده بود. چند دقیقه بعد پدر متوجه شد هیچ صدایی از بچه‌ها نمی‌آید. نگران به لب ساحل رفت، اما اثری از دختر و پسرش نبود. هرچه آن‌ها را صدا زد، کسی جواب نمی‌داد.

ساعتی بعد جسد دو کودک مرد نگهبان روی آب آمد. با کمک گروه‌های امدادی اجساد از آب بیرون آمد، ولی فاطمه و علی اصغر دیگر نفس نمی‌کشیدند.

مرد نگهبان که فقط همین دو فرزند را داشت و به تومور مغزی مبتلاست در مورد حادثه می‌گوید مشغول کار بودم که متوجه شدم کودکانم در ساحل نیستند. فاطمه و علی‌اصغر به درون آب‌رفته و در چاله‌ای که برای شست‌وشوی لنج‌ها ایجادشده بود، افتادند و جانشان را از دست دادند.