
مصائب معلمان شرکتی؛ از سوختبری تا شاگردی در مغازه
بار اصلی جبران کمبود معلم در آموزش و پرورش بر دوش معلمان خریدخدمتی است؛ چراکه طرح بهکارگیری معلمان خریدخدمتی یا نیروهای برونسپار از سال ۱۳۹۳ برای تامین معلمان موردنیاز در مناطق محروم رقم خورد و این معلمان با وجود مشکلات در زمینه دریافت حقوق، بیمه و امنیت شغلی در مناطق محروم همچنان سر کلاس درس حاضر میشوند و تدریس میکنند.
براساس آخرین آمار که سال گذشته از سوی آموزش و پرورش اعلام شد، ۲۱ هزار و ۷۰۰ معلم خریدخدمت در کل کشور تدریس میکنند که بیشتر آنها در شهرستانها و مناطق روستایی حضور دارند. عبید ملکرئیسی، یکی از این ۲۱ هزار و ۷۰۰ معلم است که این روزها بهدلیل درخواست مرخصی مجبور به استعفا از شغل خود شده است. او از شرایط ناعادلانه دریافت حقوق گله دارد و از معلمهای خریدخدمتی صحبت میکند که بهدلیل شرایط سخت اقتصادی مجبور هستند تا سوختبری، شاگردی مغازه و... را بهعنوان شغل دوم خود دنبال کنند.
ملکرئیسی بهدلیل بیماری مادرش مجبور شده چند روزی در محل کار حاضر نشود و زمانی که این درخواست را با مسئول آموزش منطقه مطرح کرد، با برخورد نامناسب این مسئول روبهرو شد: «به من گفت که تو اصلا معلم نیستی که بخواهیم به تو مرخصی بدهیم. من به آنها گفتم که من مرخصی بدون حقوق و بیمه میخواهم، اما باز هم موافقت نکردند و گفتند که خرید خدمات، معلم نیست. این حرفها و تحقیرها باعث شد تا استعفا بهعنوان تنها راه برایم باقی بماند.»
هویت ما را بهعنوان معلم قبول ندارند
به رسمیت نشناختن معلمهای خریدخدمتی از سوی آموزش و پرورش دردی است که بر جان این دسته از معلمها نشسته است: «در ساختار اداری آموزش و پرورش بهعنوان معلم شناخته نمیشویم و هویت حقوقی ما را قبول ندارند. این مشکل تنها محدود به من نیست. بهخاطر دارم در روزهای شروع کارم، یکی از معلمهای خریدخدمتی بهدلیل تصادف فوت کرد، بعد از فوت او نهتنها هیچ حق و حقوقی به خانوادهاش تعلق نگرفت، بلکه حتی مدیران آموزش و پرورش و مدرسه حاضر نشدند یک بنر تسلیت برای این معلم نصب کنند. حتی در زمان دولت قبل که قرار بود به معلمها اینترنت رایگان بدهند، زمانی که ما وارد سامانه شدیم، دیدیم که اینترنت رایگان برای آموزش به ما تعلق نمیگیرد. نداشتن هویت یکی از مهمترین مشکلات این معلمهاست. اگر آنقدر صلاحیت ندارند که بهعنوان معلم شناخته شوند، چرا چند هزار دانشآموز را به آنها میسپارند؟»
بیشتر بخوانید: یک اقدام ویژه برای حقوق فرهنگیان خرید خدمت
نداشتن پوشش بیمهای مناسب، مشکل دیگر معلمان خریدخدمتی است؛ بهعنوان مثال ملکرئیسی با وجود ۴ سال سابقه تدریس تنها یک سال و ۴ ماه بیمه دارد: «بعضی ماهها تنها ۱۰ روز یا ۱۵ روز برای ما بیمه رد شده بود و در تابستان و ایام نوروز نیز بیمه نداریم.»
افزایش حقوق، اما بدون ثبات
براساس گفته این معلم سابق، اعتراضهای اخیر معلمهای خریدخدمتی نسبت به وضعیتشان موجب شد تا بخشی از پرداختها وضعیت بهتری پیدا کند، اما تضمینی وجود ندارد که این روند به ثبات برسد: «سال گذشته حقوقها به همان ۴ میلیون تومان مصوب وزارت کار رسید و مبنای۲۴ ساعت کار درنظر گرفته شد، اما دیوان محاسبات مخالفت کرد و گفت که قانون کار باید برای این معلمان لحاظ شود. بهدلیل اینکه قانون کار ۴۴ ساعت در ماه درنظر گرفته شده بود، باز هم حقوقها کاهش پیدا کرد و نصف شد.
بعد از تجمعات اخیر معلمان شاهد هستیم که برای مهر، آبان و آذر علیالحساب برای معلمهای خریدخدمتی نزدیک به ۴ میلیون تومان حقوق واریز کردند، اما، چون مصوبه خاصی وجود ندارد و نمایندگان مجلس هم تنها شفاهی این موضوع را پیگیری کردند، ممکن است که این روند ادامه پیدا نکند و این افزایش حقوق فقط به این دلیل باشد که تا حدودی اعتراضها کاهش یابد.»
ماشین سوختبری، سرویس معلمان است
«در استان سیستان و بلوچستان نزدیک به ۴ هزار معلم خریدخدمت فعال هستند و براساس گفته مدیرکل استان به بیش از ۱۲ هزار معلم دیگر نیاز است.» ملکرئیسی با گفتن این آمار از شرایط سخت همکارانش برای کار میگوید: «سوختبرها سرویس معلمهای خریدخدمتی در استان هستند. وضعیت درآمدی بسیاری از این معلمها آنقدر سخت است که مطلع شدهام برخی از همکارانم خودشان سوختبر شدهاند. بعضیها هم به شاگردی برای مغازهها مشغول شدهاند یا در بخش تأسیسات کار میکنند.»
سود اصلی در جیب مؤسسات پیمانکاری
طرح «خرید خدمات آموزشی» این امکان را به مؤسسات خصوصی و پیمانکاری میدهد که سرانه آموزشی دانشآموزان - که اغلب در مناطق محروم تحصیل میکنند- را دریافت کنند و به این ترتیب تمام هزینههای آموزش ازجمله پرداخت حقوق معلمان از طریق این پیمانکارها انجام میشود. براساس گفته یکی دیگر از معلمان خریدخدمتی «دولتها در تلاش هستند تا هزینههای خود را کاهش بدهند؛ چون با حقوق یک معلم که در آموزش و پرورش استخدام است، میتوانند حقوق چند معلم خریدخدمتی را پرداخت کنند. در این میان سود اصلی پرداختها به جیب مؤسسات پیمانکاری میرود؛ چون سرانه آموزشی اول به این مؤسسهها پرداخت میشود و من بهعنوان معلم حتی برای گرفتن یک ماژیک و تخته باید به این مؤسسهها مراجعه کنم. این مؤسسات سود اصلی را میبرند و معلم خریدخدمتی که کار اصلی را انجام میدهد، نه حقوق مناسب دریافت میکند و نه امنیت شغلی دارد.»
ناعادلانهبودن شرایط معلمهای خریدخدمتی موضوعی است که هرازگاهی پایش به نطقها و تذکرهای نمایندگان مجلس نیز کشیده میشود. نصرالله پژمانفر، نماینده مشهد در مجلس، چندی پیش در جلسه علنی اعلام کرده بود: «هرچند وزارت آموزش و پرورش بهمنظور رفع مشکل این افراد اعلام کرده که حداقل حقوق کارگری به آنها پرداخت و بیمه آنها واریز شود، اما این کار وزارت آموزش و پرورش به مثابه این مثل است که «اومد ابروش رو درست کنه، زد چشمش رو هم کور کرد»؛ چراکه دستگاههای نظارتی به این اقدام ایراد گرفته و مطرح کردهاند اگر منظور حقوق کارگری است، پس این افراد باید ۴۴ ساعت در هفته خدمت کنند؛ درحالی که سایر معلمان در هفته ۲۴ ساعت خدمت میکنند. باید شرایطی فراهم شود که تمامی نیروهای خریدخدمت نیز مانند سایر معلمان فعالیت کنند.»
براساس گفته این نماینده مجلس «هماکنون دریافتی معلمان خریدخدمت بهدلیل موضوع مذکور حدود ۲ میلیون تومان یا کمتر از این عدد است که این موضوع ظلم به آنهاست. علاوه بر تأخیر ۳ تا ۴ ماهه در پرداخت حقوق نیروهای خریدخدمت باید به این نکته نیز توجه شود که جمعیت این قشر زیاد نیست.»
حالا هم چند روزی است که معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش از رایزنی برای حل مشکلات خرید خدمت معلمان خبر داده است؛ اتفاقی که هر چند بارقههای امید را در دل این دسته از معلمان روشن کرده، اما براساس گفته ملکرئیسی بسیاری از این صحبتها در حد همان حرف باقی میماند و تا زمانی که این دستورها و رایزنیها، مکتوب و ابلاغ نشوند، نباید منتظر اتفاق خاصی بود.