قتل، پایان رابطهپنهانی با زنمتاهل
مردجوان وقتی حاضر به پایاندادن به رابطهاش با زن متاهل نشد در قراری شبانه با ضربههای چاقوی او کشته شد.
جامعه ۲۴- ساعت۸ ششمآذر امسال مردی از خانهاش در یکی از خیابانهای محله صادقیه تهران خارج و با جسد مردی در داخل خودروی پرایدی روبهرو شد.
با اطلاع ماجرا به پلیس، ماموران راهی محلشده و مشاهده کردند مرد ۴۰ساله به صندلی بستهشده و با ضربههای چاقو که به شکم و قفسه سینهاش اصابتکرده به قتل رسیده است و داخل خودرویش پر از پاوربانکهای مختلف بود.
با هماهنگی قضایی ماموران ادارهدهم پلیسآگاهی تحقیقات از اهالی را آغاز کردند، اما کسی او را نمیشناخت که از طریق شمارهپلاک خودروی هویت او شناسایی شد. با تحقیق از مادرش متوجه شدند، خانوادهاش ساکن شهرستان هستند و پسر ۴۰ساله مجرد و در تهران کاروزندگی میکرده است.
او علاوه براینکه راننده اینترنتی بوده در زمینه فروش و پخش پاوربانک هم فعالیت داشته و به خانوادهاش گفته بود که به زنی برای ازدواج علاقهمندشده و بهزودی قصد دارد آنها را با این دختر آشنا کند.
با افشای این موضوع، ماموران احتمال دادند این زن بتواند سرنخ کشف راز این قتل باشد، اما کسی از او نامونشانی نداشت چرا که گوشی مقتول به سرقت رفته بود. باگذشت یکماهونیم از ماجرا، روزهای پایانی هفتهگذشته ماموران پیبردند گوشی مقتول در مغازه تعمیر گوشی در حوالی میدانآزادی فعال شده است. با تحقیق از مغازهدار معلوم شد نگهبانی آنرا برای تعمیر آورده است.
او شناسایی و در تحقیقات گفت ۶آذر امسال، گوشی را حوالی صادقیه تهران یافته است. ماموران گوشی را بررسی و توانستند خانه آن زن را در حوالی محل کشف جسد و رهاکردن گوشی پیدا کنند. دو روز پیش او همراه شوهرش و برادر نوجوان خود که مهمانشان بود، بازداشت شد. فرزند ۲ماههاش نیز تحویل اقوامشان شد.
متهم زن در جریان تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: دو سال قبل من و شوهرم دعوا و اختلاف داشته و در صدد جدایی بودیم. در همان سال یک روز بهعنوان مسافر سوار خودروی مقتول شدم. شوهرم زنگ زد و تلفنی با او دعوایم شد. چند روز بعد مرد راننده با من تماس گرفت و با من حرف زد و جویای احوالم شد که این آغاز آشناییمان شد. این ارتباط ادامه داشت تا اینکه متوجه شدم باردارم و دیگر نمیتوانستم از شوهرم جدا شوم. ماجرا را با مرد راننده در میان گذاشته و خواستم ترکم کند، چون دیگر نمیتوانستم از شوهرم جدا شوم، اما ترکم نمیکرد.
چندماه قبل فرزندم به دنیا آمد، اما باز هم مرا ترک نکرد. آن شب با او قرار گذاشتم، اما از ترسم که دعوا بالا نگیرد چاقویی با خودم بردم تا او را بترسانم، اما آن مرد حاضر به ترکم نبود. دعوایمان بالا گرفت و با ضربههای چاقو او را زدم و بعد گوشیاش را برداشته و در خیابان انداختم که کسی نفهمد آخرینبار با من ملاقات داشته است. روز بعد متوجه مرگششده و از ترس خودم را تسلیم نکردم.
مصطفی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دراینباره به جامجم گفت: پس از این اعترافات، تحقیقات از این زن و دو عضو خانوادهاش ادامه دارد.