
سفر از هرات تا تهران برای بریدن گوش پسرعمو
مرد جوانی که از افغانستان به صورت قاچاق وارد ایران شده و گوشهای پسر عمویش را به خاطر کینه قدیمی بریده بود، ماجرا را شرح داد.
جامعه ۲۴- چندی قبل رهگذرانی در نزدیکی خیابان امام خمینی (ره) متوجه درگیری چهار مرد با مردی که ضایعات جمع میکرد، شدند و موضوع را به مأموران پلیس خبر دادند. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند با پیکر خونین مرد جوان افغان روبهرو شدند که دو گوشش با چاقو بریده شده و خون تمام بدن او را فرا گرفته بود.
بدین ترتیب مأموران پلیس مرد زخمی را برای درمان به مرکز درمانی منتقل کردند و تحقیقات خود را به دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دادند. مرد زخمی پس از بهبودی نسبی گفت: پسرعمویم نظیر با همدستی سه برادرش روز حادثه هر دو گوش مرا برید، چون از من و خانوادهام کینه داشتند، به همین خاطر از افغانستان به ایران آمد و گوش مرا برید.
وی ادامه داد: خواهرم چند سال قبل با یکی از پسر عموهایم ازدواج کرد، اما طولی نکشید که شوهرش فوت کرد و بیوه شد. پس از مدتی سراغ خانواده عمویم رفتیم و خواهش کردیم یکی از پسرانش با خواهرمان ازدواج کند، وگرنه او با فرد دیگری ازدواج میکند. آنها هیچ کدام قبول نکردند با زن برادر فوتشدهشان ازدواج کنند، بنابراین مدتی بعد خواهرمان با مرد دیگری از بستگان ازدواج کرد.
از آن روز به بعد خانواده عمویم از ما کینه به دل گرفتند و حتی همین موضوع باعث درگیری ما شد تا اینکه روز حادثه در حال جمعآوری زباله بودم که چهار مرد در حالی که چهرهشان را پوشانده بودند به من حمله کردند. یکی از آنها که بعداً فهمیدم پسر عمویم نظیر است، پس از ضرب و جرح زیاد گوشهایم را با چاقو برید و داخل سطل زباله انداخت، سه نفر دیگر هم فرار کردند و با صدای بلند اسم نظیر را صدا زدند و خواستند او هم فرار کند که تازه فهمیدم آنها پسرعموهایم هستند، چون با زبان افغان حرف میزدند.
در ادامه ماجرا مأموران چهار برادر افغان را بازداشت کردند که در بازجوییها نظیر به بریدن گوش پسر عمویش اعتراف کرد و گفت که دو مرد کارتن خواب را برای این کار اجیر کرده است، اما بررسیها نشان داد او دروغ میگوید و همراه سه برادرش دست به این حادثه هولناک زده است.
بیشتر بخوانید: ادعاهای عجیب عامل خانه وحشت
وی پس از اعتراف به گوشبری در ادعایی متفاوت گفت: پدرم و عمویم یک قطعه زمین ارثی در یکی از روستاهای افغانستان شریک هستند که به خاطر مقدار آب آن باهم اختلاف دارند. مدتی قبل به خاطر همین اختلاف پسرعمویم بشیر که الان گوشهایش را بریدهام با پدرش به خانه ما آمدند و پدر معلول ما را کتک زدند. لحظه درگیری زن برادرم که حامله بود برای میانجیگری وارد دعوا میشود که بشیر با پا ضربهای به شکم زن برادرم میزند و باعث سقط جنین او میشود.
او همه جا افتخار میکرد که بچه برادرم را کشته است و بعد هم برای کار به ایران آمد که تصمیم گرفتم به صورت قاچاق به ایران بیایم و او را تنبیه کنم. وقتی به ایران آمدم با برادرانم که در ایران کار میکنند سراغش رفتم و با چاقو گوشهایش را بریدم تا درس عبرتی برای او و خانوادهاش شود.
تحقیقات از متهمان ادامه دارد.