ربودن مرد برج ساز به خاطر طلب ۵۰ میلیاردی
مرد برج ساز که برای پس گرفتن طلب ۵۰میلیارد تومانی گروگان گرفته شدهبود در جریان عملیات پلیس از دست آدمربایان مسلح نجات پیدا کرد و عاملان حادثه بازداشت شدند.
جامعه ۲۴-چند روز قبل همسر مرد برجسازی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گمشدن ناگهانی شوهرش شکایت کرد.
وی گفت: شوهرم برج ساز و پولدار است. امروز مثل همیشه برای انجام کارهایش ازخانه خارج شد و دیگر بازنگشت. وقتی دیر کرد با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما تلفنش خاموش بود و الان نگران او هستم و احتمال میدهم برای او اتفاقی رخ دادهباشد.
با شکایت زن میانسال تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی به دستور قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن مرد پولدار وارد عمل شدند.
در حالی که مأموران پلیس هیچ ردی از مرد برجسازی پیدا نکردهبودند همسر وی دوباره به اداره پلیس رفت و گفت: دقایقی قبل مردی با تلفن همراه من تماس گرفت و گفت شوهرم را گروگان گرفته است و باید برای آزادی او ۵۰میلیاردتومان به آنها بدهم. من صدای شوهرم را میشنیدم که میگفت آدمربایان او را شکنجه میدهند.
با بهدست آمدن این اطلاعات مأموران پلیس به یکی از اعضای خانواده مرد برجساز آموزش دادند و وی را به محل قرار با آدمربایان فرستادند.
بیشتر بخوانید: محاکمه پدر و همسر چهارم به اتهام قتل زینب کوچولو
از سوی دیگر مأموران پلیس محل قرار را در نزدیکی میدان آزادی تحت نظر گرفتند که مشاهده کردند دو مرد آدمربا با خودروی بنز گرانقیمتی گروگان را به محل قرار آوردهاند تا پس از گرفتن ۵۰میلیاردتومان گروگان را تحویل خانوادهاش بدهند. در چنین شرایطی مأموران به سرعت وارد عمل شدند و دو مرد مسلح را خلع سلاح کردند و مرد برجساز راکه دست و پایش با طناب بسته شدهبود نجات دادند.
شاکی پس از آزادی گفت: روز حادثه در کافهای در خیابان مطهری با یکی از دوستانم قرار ملاقات داشتم. پس از صحبت با دوستم از کافه بیرون آمدم که ناگهان چند مرد مسلح راه مرا سد و به زور مرا سوار خودروی بنزی کردند. آنها تهدید کردند اگر در برابر آنها مقاومت کنم مرا میکشند و ساعتی بعد هم مرا به خانه باغی در اندیشه بردند و زندانی کردند.
آدمربایان سهروز مرا شکنجه دادند و حتی با سیگار تمام بدنم را سوزاندن. آنها یک روز مرا به دفترخانهای بردند و ششبرگ وکالتنامه از من امضا گرفتند و امروز هم مرا برای گرفتن ۵۰میلیارد تومان از خانوادهام به این خیابان آوردند و دستگیر شدند.
یکی از آدمربایان که نمایشگاه خودروهای گرانقیمت دارد پس از دستگیری گفت: من و شاکی با هم دوست بودیم و او دروغ میگوید که مرا نمیشناسد. دوسال قبل چند قطعه زمین به او فروختم و قرار بود پس از ساخت و ساز پول مرا پرداخت کند، اما بدهیاش را پرداخت نکرد. هر روز بهانهای میآورد که تصمیم گرفتم او را بربایم و طلبم را وصول کنم.
روز حادثه پنجنفر اجیر کردم و او را ربودم و فکر نمیکردم خانوادهاش شکایت کنند. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران در تلاشند تا همدستان آدمربایان را بازداشت کنند.