نقشه مرگبار زن و مرد برای تصاحب باغ پیرزن

جامعه ۲۴-  بهمن‌سال گذشته مردی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم‌شدن ناگهانی خواهر ۷۰‌ساله‌اش به نام مهین شکایت کرد.

وی گفت: «خواهرم تنها زندگی می‌کند و خانه‌اش در یکی از خیابان‌های شمالی تهران است. وضع مالی خوبی دارد و ثروتش را در باغ و ملک سرمایه‌گذاری کرده‌است. او هر چند وقت یک‌بار ۱۰ یا ۱۵ روز به مسافرت می‌رفت و در این مدت هم با من در ارتباط بود، اما الان مدتی است خبری از خواهرم ندارم. به همین خاطر امروز به خانه‌اش رفتم، اما کسی در را باز نکرد و تلفن همراهش هم خاموش است. خیلی نگرانش هستم و برای پیداکردن خواهرم درخواست کمک دارم.»

با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه‌نهم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

بدین ترتیب مأموران پلیس با استعلام از مراکز درمانی و پزشکی قانونی تحقیقات گسترده‌ای را برای پیدا کردن زن گمشده آغاز کردند، اما در نهایت هیچ ردی از او پیدا نکردند.

مأموران در ادامه همزمان با تحقیقات میدانی از دوستان و بستگانش، مکالمات تلفنی و پیامکی وی را بررسی کردند که دریافتند مهین مدتی است با مرد جوانی به نام پرویز ارتباط کاری دارد و پرویز به عنوان مباشر کار‌های اداری او را انجام می‌دهد.

بیشتر بخوانید: زنده ماندن دزد در رگبار گلوله

از سوی دیگر مشخص شد مرد جوان روز حادثه با مهین قرار ملاقات داشته و قرار بوده با هم برای انجام کاری به یکی از شهر‌های اطراف تهران بروند.

با به‌دست آمدن این اطلاعات مأموران به محل زندگی پرویز رفتند تا از وی تحقیق کنند، اما مشخص شد مباشر زن گمشده پس از حادثه محل زندگی‌اش را به مکان نامعلومی تغییر داده است.

تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه مأموران پلیس چند روز قبل محل زندگی پرویز را شناسایی و وی را به عنوان مظنون حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
همسرم قاتل است.

مرد جوان در بازجویی‌ها مدعی شد که روز حادثه مهین سر قرار حاضر نشده و الان هم از سرنوشت او بی‌خبر است، اما بررسی‌های فنی مأموران نشان داد زن گمشده روز حادثه با پرویز دیده شده است. به همین دلیل متهم بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و در نهایت وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به قتل زن گمشده با همدستی همسرش اعتراف کرد و گفت همسرش مهین را به قتل رسانده و بعد دو نفری جسد مقتول را آتش زده‌اند.

وی در توضیح ماجرا گفت: «من مورد اعتماد مهین بودم و کار‌های اداری او را انجام می‌دادم. مهین باغ بزرگی در شهریار دارد و روز حادثه هم قرار بود همراه او به شهریار بروم و کار‌های اداری مربوط به انشعابات آب و برق آن را پیگیری کنم. آن روز همسرم همراه ما شد و سه نفری با خودروام به طرف شهریار به راه افتادیم. در میان راه به مهین گفتم من برای باغ زحمت زیادی کشیده‌ام، چون باغ بایر بود و من آبادش کردم و از او خواستم سه دانگ از باغ را به نام من بزند، اما او قبول نکرد.»

وی ادامه داد: «همسرم از من پشتیبانی کرد و همین موضوع باعث مشاجره لفظی آن‌ها شد که خودرو را نگه داشتم تا بطری آبی بخرم. وقتی از خودرو پیاده شدم همسرم و مهین درگیری‌شان بالا گرفت که مهین در را باز کرد تا از ماشین پیاده شود و در همین حین همسرم او را هل داد و زن سالخورده سرش به جدول کنار خیابان برخورد کرد و بی‌هوش شد. بلافاصله او را سوار ماشین کردیم تا برای درمان به بیمارستان ببریم، اما در میانه راه متوجه شدیم نفس نمی‌کشد و بدنش سرد شده‌است. وقتی فهمیدیم فوت کرده خیلی ترسیدیم و به طرف رباط کریم به راه افتادیم. سپس در بیابان‌های اطراف رباط کریم جسد را آتش زدیم و در آنجا دفن کردیم.»

با اعتراف مباشر مأموران پلیس همسر وی را به اتهام قتل بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.

متهم در بازجویی‌ها حرف‌های شوهرش را تأیید کرد و گفت: «روز حادثه از مهین خواستیم که نصف باغ را به نام ما بزند، اما قبول نکرد که با هم درگیر شدیم. او به من فحاشی کرد و من هم عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به جدول خورد و فوت کرد. بعد جسدش را آتش زدیم و دفن کردیم تا ردی از ما به جا نماند، اما خون او دامن ما را گرفت و دستمان رو شد.»

با نشانی‌هایی که دو متهم دادند مأموران به بیابان‌های اطراف رباط‌کریم رفتند و جسد سوخته شده زن سالخورده را کشف و برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی منتقل کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.