اختلال ژنتیکی یوزها را تهدید میکند؟
براساس آخرین اعلام سازمان حفاظت محیطزیست فقط ۲۰ قلاده یوزپلنگ آسیایی در کشور وجود دارد که با کوچک شدن جمعیت، درونآمیزی آنها افزایش و به مرور در تولههای آنها اختلال ژنتیک ایجاد میشود، عاملی که به نظر میرسد تولههای تازه متولد شده "ایران"، یوز در اسارت توران را تهدید میکند.
جامعه ۲۴- سال ۱۳۹۶ بود که یوزپلنگ ماده ۸ ماههای از وان حمام خانهای در تهران کشف شد این توله به حدی لاغر و نحیف بود که نشان میداد زمانی که در اختیار قاچاقچیان بود شرایط نگهداری و تغذیه مناسبی نداشت، بعد از آن به پارک پردیسان تهران منتقل شد و زندگی جدیدش را در کنار دو یوزپلنگ دیگر به نامهای کوشکی (یوز نر) و دلبر (یوز ماده) در سایت نگهداری و تکثیر پردیسان آغاز کرد؛ نام این یوزپلنگ زیبا را ایران گذاشتند؛ در ابتدا برای قبول کردن مکان جدید بدقِلِقی میکرد و غذا نمیخورد، اما بعد از مدتی خرگوش و مرغی که برایش آماده کرده بودند را بطور کامل خورد و پس از آن ورق جدیدی از دفتر زندگی این گربهسان باز شد؛ حالا همان یوز درمانده و ضعیف به ناجی نسل خود تبدیل شده به طوری که در ۱۰ اردیبهشت با به دنیا آوردن سه توله یوز تا حدودی خیال همگان را از لحاظ تامین ژنوم این گونه ارزشمند راحت کرد.
یوزپلنگ گونهای در خطر انقراض است، زمانی بیشتر مناطق آفریقا و گستره وسیعی از آسیای مرکزی و شبه قاره هند جولانگاه این حیوان زیبا و عضلانی بود، اما امروزه جمعیت آن به شدت کاهش یافته به طوری که گونه آسیایی آن فقط در ایران یافت میشود از این رو به آن یوزپلنگ ایرانی میگویند، البته این مساله هم چندان جای خوشحالی ندارد، چون چندی پیش معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده بود که وضعیت یوزپلنگهای ایرانی بحرانی است، حسن اکبری گفته بود که سرشماریها نشان میدهد ۲۰ قلاده یوزپلنگ در هفت استان سمنان، کرمان، یزد، خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی که زیستگاه اصلی آنهاست تا به امروز مشاهده شده است.
سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حفاظت از حیات وحش از چند سال پیش در صدد برآمد تا از انقراض این گربه سان ارزشمند جلوگیری کند بر این اساس با ایجاد مرکز تکثیر یوزپلنگ در اسارت در پارک پردیسان اقدام به نگهداری سه یوزپلنگ کوشکی، دلبر و ایران کرد، اما چند سال تلاش برای زادآوری این گونهها در اسارت نتیجه نداد و در نهایت در فروردین ماه سال ۱۳۹۹ تصمیم بر این شد که این یوزها به زادگاه خود یعنی پارک ملی توران در استان سمنان برگردانده شوند تا زادآوری به صورت طبیعی انجام شود.
هر چند این انتقال مخالفان و موافقان زیادی داشت، اما در نهایت تلاشها نتیجه داد و اواخر بهمن ماه بود که سازمان محیط زیست اعلام کرد به احتمال زیاد ایران باردار است و اگر درست باشد ۱۰ اردیبشهت ماه ۱۴۰۱ تولهها به دنیا خواهند آمد؛ این خبر درست از آب درآمد و ۱۰ اردیبهشت ماه ایران با عمل سزارین صحرایی سه توله تحویل حیات وحش داد تا خیال دوستداران محیط زیست و حیات وحش تا حدودی از خطر انقراض این گربه سان ارزشمند راحت شود.
البته در همان ابتدای تولد، مادر تولههایش را نپذیرفت و آنها در آغوش نگرفت از این رو تولهها دستی گرم شدند و شیر خوردند، چندین بار تلاش شد تا تولهها به مادر برسند، اما نشد و اکنون هم به اعتقاد دامپزشکان و متخصصان دیگر امکان پذیرش تولهها از سوی مادر تا حد زیادی ممکن نیست، اما مساله دیگری که در این میان موجب بهت همگان شد تعیین جنسیت تولهها بود، در ابتدا اعلام شد که هر سه توله ماده اند، اما در ۱۵ اردیبهشت ماه اعلام شد که هر سه توله نر هستند.
همان زمان سرپرست اداره کل محیط زیست استان سمنان گفته بود که پس از بررسیهای لازم و علمی عنوان شد که تشخیص جنسیت گربه سانان مخصوصاً یوزپلنگ در روزهای اول تولد بسیار سخت و حساس بوده و اندامهای تناسلی آنها به راحتی قابل تشخیص نیست که با رشد حیوان، تعیین جنسیت مرحله به مرحله آسانتر خواهد بود.
بهرام علی ظاهری اظهارداشت: در بازدید بعدی به همراه دامپزشکان حاذق و مجرب، مجدداً توله یوزها مورد معاینه قرار گرفتند و مشخص شد تولهها نر هستند.
بیشتر بخوانید: احتمال وجود اختلال ژنتیکی در توله یوزهای ایران
موضوع ناراحت کنندهتر در این گیر و دار، اما تلف شدن یکی از تولهها بود، ۱۴ اردیبهشت ماه سازمان محیط زیست اعلام کرد که یکی از توله یوزها تلف شده است، هر چند این اتفاق در دنیای حیات وحش شاید دور از انتظار نباشد، اما از آنجا که چشم امید به این تولهها دوخته شده بود این خبر شاید موجب سکوت چند دقیقهای در میان دوستداران محیط زیست و شاید هم جامعه عمومی شد، همان زمان پزشک معتمد مرکز تکثیر یوز آسیایی اعلام کرده بود که "این توله از زمان تولد ضعیف بود و در این چهار روز افزایش وزنی نداشت و بعد از کالبدشکافی، علت تلف شدن، ناهنجاری مادرزادی ریه سمت چپ و چسبندگی ریه تعیین شد. "
بهرنگ اکرامی گفته بود: تولههای دوم و سوم از زمان تولد افزایش وزن خوبی داشته و تیم اجرایی و علمی مرکز تکثیر یوز آسیایی به صورت شبانه روزی تمامی رفتارها و تغذیه توله یوزهای دوم و سوم و یوز ماده را بعد از جراحی رصد و پایش میکنند.
بعد از آن اظهارنظرهای متعددی در خصوص علت تلف شدن توله یوز مطرح شد که یکی از آنها اختلال ژنتیکی بود، در واقع بهرنگ اکرامی دامپزشک متخصص مامایی و بیماریهای تولید مثل گفته بود که مسئله مهم در این زمینه هشدار وجود اختلال ژنتیک در این گونه است که معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره معتقد است که وقتی جمعیت یک گونه بسیار کاهش مییابد درون آمیزی زیاد میشود که این مساله به مرور موجب بروز اختلال ژنتیکی در جمعیت آن گونه میشود.
حسن اکبری درباره احتمال اختلال ژنتیک در توله یوزهای ایران در پاسخ به اینکه ایران یوز ماده از یک منزل در تهران و فیروز یوز نر از توران گرفته شد چطور امکان اختلال ژنتیک در تولههای آنها وجود دارد گفت: اینطور نیست، وقتی جمعیت یک گونه کوچک میشود و از یک حدی پایینتر میآید خودبخود درون آمیزی اتفاق میافتد، مثلا در توران که ۲۰ خانواده یوزپلنگ وجود ندارد؛ در مجموعه توران و میاندشت ۳ تا ۴ خانواده یوز رصد شدهاند بنابراین وقتی تعداد یوز کم است حتما درون آمیزی اتفاق میافتد و این تبادل ژن در حد محدودی داخل همان جمعیت اتفاق میافتد و اثرات درون آمیزی ظاهر میشود.
وی درباره اینکه آیا ممکن است این دو تولهها هم اختلال ژنتیک داشته باشند؟ افزود: نمیشود گفت اختلال ژنتیک، درون آمیزی مساله بلند مدتی است و قاعده کلی آن این است که وقتی جمعیت از یک حد آستانه پایینتر میآید درون آمیزی افزایش مییابد، وقتی این اتفاق میافتد دچار یکنواختی ژنی میشویم به این معنی که آن جمعیت یوزی که داریم ژنهای کافی برای مقابله با تمام تهدیدات محیطی را ندارند یعنی فرض کنید که ممکن است در یوزپلنگ ژنهایی وجود داشته که مقاوم به خشکی، انواع بیماری، عوامل محیطی نامساعد مانند خشکسالیهای طولانی بودند، اما امروزه جمعیتی که ما داریم دیگر آن ژنها را ندارند بنابراین ابزار کافی را برای مقابله با تهدیدات محیطی ندارند.
وی ادامه داد: این مساله درباره گوزن زرد ایرانی هم صدق میکند، در واقع این گونه اگر چه به لحاظ تعداد تا حدودی قابل قبول است در واقع الان نزدیک به ۲۵۰ راس گوزن زرد در کشور داریم، اما درون آمیزی در آنها به شدت بالا است، چون تمام این ۲۵۰ راس از ۶ راس گوزن زرد تکثیر شده اند بنابراین از نظر تعداد گوزن زرد خوب است، اما از نظر ژنتیکی همان ۶ راس گوزن زرد هستند یعنی ما به اندازه ۶ راس گوزن زرد تنوع ژنتیکی داریم.
اکبری اظهار داشت: این تجربه را درباره گورخر در سایت گوراب یزد هم داشتیم ابتدا که از طبیعت میآیند تنوع ژنی خوبی دارند و زادآوریشان خیلی خوب است، اما بعد به مرور که دچار درون آمیزی میشوند به شدت تولید مثلشان پایین میآید درباره جبیر در سبزوار در حیات وحش شیراحمد نیز همین تجربه را داشتیم. اکنون هم با همین مساله درباره جمعیت یوزپلنگها مواجه شده ایم، یعنی ما یک جمعیت کوچک یوز داریم که تنوع ژنتیکی پایینی دارند وقتی تنوع ژنی پایینی دارند دیگر توان مقابله با انواع تهدیدات را ندارند بعضی وقتها این تنوع ژنتیکی پایین باعث میشود ژنهای مغلوب ظاهر شود و اختلالات ژنتیکی بروز کند یعنی مثلا حیوان فلج به دنیا بیاید یا یک نقص مادرزادی داشته باشد.
چندی پیش نتیجه تحقیقی نشان داده که بود که تغییر اقلیم تا حدی در تعیین جنسیت نوزدان متولد شده در حیات وحش تاثیر میگذارد یعنی مثلا در لاک پشتها موجب شده که تعادل جنس نر و ماده به هم بخورد؛ با توجه به اینکه هر سه توله یور نر به دنیا آمدند آیا این مساله در جنسیت یوزها هم تاثیر خواهد داشت؟ اکبری در پاسخ به این موضوع گفت: این مطالعه را ندیدم، اما نمیشود درباره طبیعت با این صراحت قضاوت کرد یعنی نمیتوان هیچ فرضیه و نظریهای را با قطعیت با یکبار نرزایی یک مادر به طور قطعی عنوان کرد، همه اینها فرضیههایی است که میتواند یکی از دلایلش باشد، طبیعتا تجربهای که درباره بقیه گونهها داریم؛ وقتی که تنوع ژنتیکی پایین میآید و درون آمیزی اتفاق میافتد قدرت تولید مثل بسیار کمتر میشود که این قدرت میتواند از طریق نرزایی، تعداد تولههای کمتر و چرخه زایمان طولانیتر باشد، یعنی قدرت تولید مثل زمانی که درون آمیزی وجود داشته باشد و تنوع ژنتیکی پایین باشد بسیار پایین است.
وی اظهارداشت: چند ماه پیش اعلام کردیم که نتیجه رصد یوزها در سال ۱۴۰۰ نشان داد که احتمالا سه قلاده یوز ماده در طبیعت وجود دارد که این نشان میدهد تعداد این جمعیت به ویژه مادهها بسیار کم است حالا فرض بر این باشد که به جای ۳ قلاده مثلا ۵ قلاده یوز ماده در طبیعت داشته باشیم در واقع تفاوت این عدد فقط در میزان نگرانی است وگرنه نگرانی جدی درباره وضعیت یوز وجود دارد.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست درباره اینکه آیا "ایران" هنور توان زادآوی دارد؟ به علت سزارین مشکلی برای حیوان پیش نیامده است گفت: معمولا بعد از سزارین در یک بازههای زمانی حیوان مجددا مورد معاینه قرار میگیرد و اگر مشکلی باشد ممکن است دامپزشک دارویی تجویز کند، اما ظاهرا که بر اساس نظر دامپزشکان مشکل خاصی در جراحی سزارین وجود نداشت و امید به بارداریهای بعدی وجود دارد.
وی درباره امکان حضور این تولهها در طبیعت افزود: به هر حال ژنهای این گونه برای ما مهم است اینطور نیست که گونه نر ارزشی ندارد حتی اگر ماده هم باشند اینکه به طبیعت برگردند اگر محال نباشد خیلی دشوار است، در برنامههایی که قبلا اعلام کردیم گفتیم که تلاش میکنیم به شرایط نیمه اسارت یا نیمه طبیعی برگردند، بنابراین یوزی که در اسارت بزرگ میشود و تغذیه دستی میشود برگرداندن آن به طبیعت خیلی سخت است تازه اینها یوزهایی هستند که مادرشان هم در اسارت بوده و شکار و زندگی در طبیعت را بلد نیست، این تولهها باید بخشهایی از زندگی در طبیعت را از مادرشان یاد بگیرند و تجریه کنند که این در شرایط اسارت فراهم نیست.
اکبری تاکید کرد: از همان ابتدا هم گفتیم که اولویت ما حفظ یوز در طبیعت است، اما از سایت تکثیر هم به عنوان یک ظرفیت برای حفظ ژنوم گونه استفاده میکنیم در صورتی که موفقیت آمیز بود تلاش میکنیم به سمت تکثیر در شرایط نیمه اسارت برویم، به هر حال بزرگ کردن تولهها در اسارت هر چقدر هم تلاش شود با یک سری مشکلات همراه است بنابراین اگر این تولهها زنده بمانند دو قلاده یوز نری هستند که هم از ژن آنها و برای تکثیر میشود استفاده کرد، در واقع با توجه به اینکه فیروز پدر این تولهها تقریبا مسن است از این تولهها برای نسلهای بعد میتوان استفاده کرد، هم اینکه اگر برنامههای ما برای شرایط نیمه اسارت به نتیجه برسد هم در انجا میتوان از این یوزها کمک گرفت.
وی ادامه داد: در این مسیر دو مساله وجود دارد یکی اینکه نحوه ادامه شرایط تکثیر و همچنین محل آن در قالب یک گروه کارشناسی باید بررسی شود که این گروه را تشکیل دادیم و جلساتش برگزار میشود و به زودی به نتیجه خواهد رسید، چون به هر حال مسائل متنوعی مطرح است برخی معتقدند اگر شاید در توران بیشتر از این روی مساله تکثیر انرژی بگذاریم از زیستگاههای طبیعی مانند توران که مهمترین و تنها زیستگاه طبیعی مهم در کشور است؛ تا حدوی غافل میشویم و این یک ضربه است، اما در عین حال هم جابجا کردن آن هزینه سنگینی برای ما دارد که با توجه به اینکه اعتبارات ما هم محدود است باید بخشی از اعتباراتی که برای حفاظت است را به ناچار باید برای تکثیر هزینه کنیم.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: اینها مسائلی است در آن کمیته کارشناسی بررسی و به تمام آنها جواب داده میشود، ما تجربه پرورش یوزپلنگ در شرایط نیمه اسارت را در کشور نداشتیم، برای موفقیت بیشتر باید از اقداماتی که در کشورهای آفریقایی صورت گرفته الگوبرداری و شرایط را برای این هموار کنیم.
وی تاکید کرد: نکته مهم این است که باید ببینیم این تولهها بقا پیدا میکنند که حداقل یک ماه تا ۴۵ روز زمان نیاز است تا حدودی سیستم ایمنی این تولهها قوی شود و اطمینان بیشتری از بقایشان فراهم شود و تا آن زمان سعی میکنیم یک سری برنامهها را برایشان مدون کنیم.
اکبری درباره معرفی تولهها به مادر گفت: نظر دامپزشک معتمد که مدیریت تخصصی موضوع بر عهده اش است در مشورت با دامپزشکان و دیگر متخصصان به نظر میرسد این است که با توجه به شرایطی که ایران دارد دیگر مساله معرفی را با جدیت پیگیری نمیکنند و معتقدند که بر اساس اطلاعاتی که وجود دارد و شرایط آب و هوایی که بوده و دور ماندن تولهها به علت بارندگی و سردی هوا دیگر امکان پذیرش تولهها توسط مادر وجود ندارد.
وی درباره اینکه، چون روند زایمان طبیعی نبوده و شاید مادر درکی از به دنیا آمدن بچهها ندارد میتواند دلیل عدم پذیرش تولهها از طرف مادر باشد افزود: این مساله هم بی ارتباط نیست بالاخره تاثیرگذار است، اما مسائل دیگری هم وجود دارد، یکی اینکه این اولین تجربه زایمان ایران است، نکته دیگر این است که تمام مراحل جفت گیری، دوران بارداری و زایمان در اسارت بوده و در شرایط طبیعی در طبیعت رخ نداده است، نکته مهم دیگر این است که خود مادر هم تولهای بود که فرایندهای طبیعی بلوغ را در طبیعت طی نکرد؛ در واقع از منزلی در تهران کشف شد، یعنی مادر بخشی از دوران بلوغش را کنار مادر خود نبوده بلکه در اسارت گذرانده است همه اینها بر شرایط کنونی تاثیر گذار بوده و از طرفی هم به نظر میرسد سزارین هم بی تاثیر نبوده است.
اکبری در پاسخ به این سوال که آیا یوزپلنگ با هم خون خود جفت گیری میکند توضیح داد: معمولا در طبیعت حیوانات مکانیسمهایی وجود دارد برای اینکه این اتفاق نیفتد، اما زمانی که جمعیت گونه خیلی کم شود به حدی که دیگر تعدادشان از حد معمول پایینتر بیاید خواه ناخواه ممکن است این اتفاق رخ دهد، مثلا در جمعیت طبیعی خیلی از گونهها به سن بلوغ میرسند مادر معمولا گونههای نر را از گروه بیرون میکند، اما زمانی که جمعیت خیلی کم باشد و حیوان در شرایط اسارت باشد ممکن است این مسائل اتفاق بیفتد.