حوادث جنایی
کد خبر: ۷۰۶۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۸ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰

عاقبت جوان محکوم به حبس ابد از مرخصی تا پای چوبه دار

جوانی که در جریان نزاع مرتکب قتل شد، بعد از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. این جوان قبلا به جرم حمل مواد مخدر به حبس ابد محکوم شده بود و در زمان ارتکاب جنایت در مرخصی به سر می‌برد.

قاتل

جامعه ۲۴ - پرونده درگیری خونین در قهوه‌خانه‌ای در شرق تهران از تابستان سال گذشته با اعلام گزارشی به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گشوده شد. به پلیس خبر دادند نزاعی درگرفته و جوانی زخمی شده است. مرد مجروح که کمال نام داشت به بیمارستان منتقل و در بررسی‌های اولیه معلوم شد ضارب او مردی به نام مهران است.

دو روز بعد از وقوع این درگیری خبر رسید کمال به‌دلیل شدت جراحات روی تخت بیمارستان جان باخته است. این‌گونه بود که عنوان پرونده به قتل تغییر کرد. پس از آن مهران شناسایی و بازداشت شد.

بررسی سوابق متهم حکایت از آن داشت که او قبلا به جرم حمل مواد مخدر به حبس ابد محکوم شده اما به‌دلیل شرایط کرونایی توانسته بود از زندان مرخصی بگیرد و این قتل را یک هفته بعد از آزادی مرتکب شد.


بیشتر بخوانید: شکایتی که با قتل پایان یافت


مهران در بازجویی‌ها به چاقوکشی مرگ‌بار اعتراف کرد. او گفت در طول عمرش دعوا زیاد کرده و بارها دست به چاقو برده و به پرداخت دیه محکوم شده اما هیچ‌وقت بی‌دلیل نزاعی را شروع نکرده و این بار نیز این مقتول بود که وارد درگیری شد و او قصد دعوا و ارتکاب قتل نداشت.

دفاعیات متهم در دادسرا برای او کارساز نبود و برگه‌های قرار مجرمیت و کیفرخواست به پرونده‌اش ضمیمه شد تا او در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه برود. مهران در دادگاه در حالی روبه‌روی قضات ایستاد که اولیای دم کمال برایش مجازات مرگ خواسته و گفته بودند راضی به گذشت نیستند.

مهران در دادگاه بار دیگر قتل را گردن گرفت و گفت: به جرم حمل مواد به حبس ابد محکوم شدم اما بعد از مدتی درخواست تخفیف دادم و با خواسته‌‌ام موافقت شد. چند روز قبل از قتل درخواست مرخصی کردم و از زندان بیرون آمدم. واقعیت این است که هدفم فرار بود و دیگر نمی‌خواستم به زندان بازگردم. روز حادثه به ملاقات برادرم رفتم؛ چون قبلا وقتی مرخصی گرفته بودم سراغ او نرفته بودم و برادرم گلایه کرده بود.

بعد از آن راهی یک قمارخانه شدم. شنیده بودم در نبود من در محله قمارخانه‌ای راه افتاده است. آنجا رفتم و گفتم باید به من باج بدهند. 500 هزار تومان گرفتم و بعد به قهوه‌خانه رفتم. در آنجا دو نفر به‌محض اینکه مرا دیدند شروع به فحاشی کردند. آنها مشروب خورده بودند البته خودم هم مشروب خورده و حال خوبی نداشتم.

گفتند می‌خواهند دعوا راه بیندازند. من هم با آنها درگیر شدم. در همین حین، کمال نیز وارد درگیری شد و ضربه‌ای به من زد. من هم او را با چاقو زدم. واقعیت این است که من هیچ اختلاف قبلی و خصومتی با کمال نداشتم. بعد از آن برادرم رسید، مرا از قهوه‌خانه بیرون برد و مقتول را به بیمارستان رساند اما او جانش ر از دست داد.

قضات بعد از شنیدن حرف‌های متهم وارد شور شدند و در نهایت او را به قصاص محکوم کردند.

دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار