سوگند مرد خیاط برای اثبات بی گناهی

جامعه ۲۴ -تابستان سال‌۹۷، به مأموران کلانتری‌۱۶۹ مشیریه خبر رسید جسد مرد جوانی در یکی از خیابان‌های اطراف پیدا شده است. با اعلام این خبر مأموران به آدرس محل کشف جسد رفتند و با جسد مرد جوانی روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو کشته شده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت مشخص شد جسد متعلق به مردی افغان به نام برکت ۳۲ ساله است که در یک ساختمان نیمه کاره مشغول کار بوده است.

تحقیقات برای یافتن عامل یا عاملان قتل آغاز شد تا اینکه در بررسی فهرست مکالمات مقتول مأموران به رد پای یکی از دوستان او به نام یحیی رسیدند و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند.

یحیی بعد از دستگیری تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در مراحل بعدی بازجویی با اقرار به قتل دوستش با انگیزه اختلاف مالی راهی زندان شد.

با اقرار‌های متهم، کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب متهم در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه‌دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت و بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیای‌دم که پدر و مادر مقتول بودند یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و درخواست قصاص کردند.

بیشتر بخوانید:عاقبت جوان محکوم به حبس ابد از مرخصی تا پای چوبه دار

در ادامه متهم در جایگاه ایستاد، اما خلاف اظهاراتش جرمش را انکار کرد و در دفاع از خود گفت: در اداره پلیس تحت فشار‌های بازجویی به قتل اعتراف کردم، اما حالا حقیقت را می‌گویم. باور کنید قاتل نیستم.

او ادامه داد: من و برکت هر دو اهل افغانستان بودیم. من در یک کارگاه خیاطی کار می‌کردم، اما برکت شغل ثابتی نداشت و هر جا نیاز به کارگر بود مشغول کار می‌شد. مدتی قبل با هم تصمیم گرفتیم به ترکیه برویم و در آنجا مشغول کار شویم. برکت چند بار در این باره در واتساپ برایم پیام فرستاد، اما من خیلی به ارسال پیام در واتساپ وارد نبودم برای همین هر بار که می‌خواستم پیام‌های برکت را بخوانم از دوستانم کمک می‌گرفتم. همین بهانه‌ای شد که دوستانم از اوضاع ما خبر داشته و شماره برکت را داشته باشند.

او در خصوص آخرین تماس با مقتول نیز گفت: آخرین بار با دوستم تماس گرفتم تا همدیگر را ببینم و در مورد رفتن به ترکیه صحبت کنیم، اما وقتی سر قرار رفتم او سر قرار نیامد. فردای آن روز بود که فهمیدم کشته شده‌است. باور کنید از اینکه چه کسی یا کسانی و با چه انگیزه‌ای او را به قتل رسانده‌اند اطلاعی ندارم.»
متهم در آخر گفت: «من فقط به خاطر آخرین تماس با مقتول بازداشت شده‌ام. حالا باید روز و شب را در زندان بگذرانم و این برایم خیلی سخت است. از دادگاه تقاضا دارم کمکم کنند تا هر چه زودتر آزاد شوم.

با دفاعیات متهم سرانجام هیئت قضایی رأی به برگزاری مراسم قسامه داد تا اولیای‌دم ۵۰‌نفر از بستگان نسبی خود را به دادگاه احضار کنند تا قسم بخورند که متهم قاتل است.

به این ترتیب پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه از آنجایی‌که اولیای‌دم نتوانستند ۵۰‌نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند، متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه حاضر شد و مقابل هیئت قضایی ۵۰‌بار سوگند خورد که بی‌گناه است و قاتل نیست.

بعد از سوگند قاتل بر بی گناهی خود، هیئت قضایی با اعلام ختم جلسه جهت صدور رأی وارد شور شد.