حوادث جنایی
کد خبر: ۷۶۸۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۵ ۱۶ مرداد ۱۴۰۰

دردسر خونین ۶ ساله گم‌شدن کفش در عروسی

شش سال پیش گم شدن کفش‌های پسر جوان در یک جشن عروسی سبب شد تا او پس از مشاجره با یک پدر و پسر به قتل برسد. هر چند مأموران پلیس ورامین مرد میانسال را بازداشت کرده‌اند، اما تلاش آن‌ها برای بازداشت پسر وی همچنان ناکام مانده است.

دادگاه کیفری

جامعه ۲۴ - تابستان سال‌۹۴، مأموران پلیس ورامین از درگیری خونین در مراسم جشن عروسی در شهر پیشوا باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند یکی از مهمانان مراسم که پیام نام داشت و در آن درگیری زخمی شده به بیمارستان منتقل شده‌بود. مأموران از چند نفر از مهمانان مراسم تحقیق کردند و دریافتند پیام به خاطر گم‌شدن کفش‌هایش با پدر و پسری به نام یعقوب و امید درگیر و با ضربات چوب و آجر به سرش راهی بیمارستان شده است.

تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه خبر رسید پیام بر اثر خونریزی مغزی فوت کرده‌است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و پدر و پسر تحت تعقیب قرار گرفتند. با تلاش مأموران یعقوب ۵۷‌ساله بازداشت شد، اما پسر او به مکان نامعلومی گریخته بود و پلیس نتوانست ردی از وی به دست آورد.
مرد میانسال تحت بازجویی قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: آن شب همراه پسرم به جشن عروسی رفته بودیم. بعد از تمام شدن جشن پیام متوجه شد کفش‌هایش نیست. او همه جا را گشت، اما کفش‌هایش را پیدا نکرد. او که خیلی عصبانی بود شروع به داد و فریاد کرد و بعد به من و پسرم نگاهی انداخت و گفت کفش‌هایش را که نو بود ما برداشته‌ایم. جلو رفتم و گفتم اشتباه می‌کند و بعد کفش‌هایم را نشانش دادم و گفتم نیازی به پوشیدن کفش‌های او نداشتیم. سپس خواستم آرام باشد، اما او قانع نشد و دست بردار نبود. پیام از شدت عصبانیت شروع به فحاشی کرد به همین خاطر پسرم با او درگیر شد. در حالی‌که درگیری بالا گرفته بود من از شدت عصبانیت جشن را ترک کردم و از مراسم بیرون آمدم.


بیشتر بخوانید: قاتل مرد ایرانی به جلسه محاکمه نیامد


متهم ادامه داد: دقایقی گذشت که با میانجیگری چند مهمان به مراسم برگشتم، اما دیدم پیام خونین روی زمین افتاده‌است. من ضربه‌ای نزدم و بی‌دلیل بازداشت شدم. حالا هم پسرم از ترس فرار کرده‌است و نمی‌دانم به کجا پناه برده و از او بی‌خبرم.

بعد از این توضیحات تلاش‌ها برای یافتن پسر جوان ادامه داشت، اما بعد از گذشت شش‌سال از حادثه از آنجایی‌که ردی از وی به دست نیامده‌بود، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه‌دوم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه مادر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: پسرم آن شب به خاطر گم‌شدن کفش‌هایش درگیر شده‌بود. متهم و پسرش با بی‌رحمی پسرم را با ضربات آجر و چوب به سرش کشتند. حالا امید فرار کرده است و پدرش نیز اطلاعی از او به پلیس نداد تا دستگیر نشود. داغ پسرم مرا پیر کرد، اما من مادرم و می‌دانم داغ فرزند سخت است. به همین خاطر به شرط پرداخت دیه از خون پسرم گذشت می‌کنم.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار مشارکت در قتل بار دیگر ماجرا را شرح داد و گفت: باور کنید در قتل نقشی نداشتم و بی‌گناه شش‌سال در زندان هستم. در آن درگیری افراد دیگری هم حضور داشتند و احتمالاً فرد دیگری به مقتول ضربه زده‌است و پسرم نیز بی‌گناه است. او وقتی فهمید پیام فوت کرده‌است از ترس فرار کرد و خودم نیز بازداشت شدم. فرصتی نشد تا دنبالش بگردم و او را پیدا کنم و در این سال‌ها از او بی‌خبرم. درخواست گذشت دارم و باور کنید قاتل نیستم.

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار