حوادث برگزیده
کد خبر: ۸۰۴۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۶ ۱۹ مرداد ۱۴۰۰

کوری پایان نزاع در هیئت

پرونده مردی که به خاطر کینه قدیمی چشم یکی از بستگانش را با ضربه چوب کور کرده بود، با گواهی شاهدان حادثه دوباره رسیدگی شد.

نزاع

جامعه ۲۴- مهر سال ۹۸مردی مأموران پلیس تهران را از درگیری در یک هیئت عزاداری در محله خانی‌آباد باخبر کرد. وقتی مأموران به محل حادثه اعزام شدند اولین بررسی‌ها نشان داد در آن درگیری مردی به نام علی از ناحیه چشم زخمی و راهی بیمارستان شده است.

تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه پرسنل بیمارستان تماس گرفتند و گفتند یکی از چشمان علی بر اثر شدت جراحات تخلیه شده است. به این ترتیب پرونده با شکایت مرد میانسال تشکیل شد و او بعد از بهبود نسبی در توضیح به مأموران گفت: مدتی بود با برادر شوهر خواهرم به نام سیف اختلاف داشتم. چند بار تصمیم گرفتیم این اختلاف را حل کنیم، اما مشکلمان حل نشد تا اینکه رسید به محرم. برای عزاداری ایام محرم هیئتی داشتیم که در آن به رسم محلی افراد در دو ردیف قرار می‌گرفتند و با دست راست چوب دستی را که نمادی از شمشیر بود را به شانه‌هایشان می‌زدند.

روز حادثه هم در همان هیئت بودیم که سیف نیز آنجا بود. در حالی‌که مشغول عزاداری بودم با او چشم در چشم شدم که ناگهان او به خاطر کینه قدیمی با چوب دستی به صورتم زد و صورتم خونی شد. چند نفری که اطرافم بودند متوجه ضربه او شدند و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند، اما وقتی به بیمارستان رفتم بر اثر شدت جراحات چشم چپم را از دست دادم. به همین خاطر از او شکایت دارم.

با طرح این شکایت، سیف ۳۰‌ساله بازداشت شد. او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت جرمش را انکار کرد و گفت ضربه ناخواسته بوده‌است و قصدی نداشته‌است. با انکار متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود وی راهی زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
مرد جوان در حالی‌که با قرار وثیقه آزاد بود در اولین جلسه رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شد.
بعد از اعلام رسمیت جلسه، شاکی در جایگاه ایستاد و با طرح شکایت خود درخواست اشد مجازات کرد. او در ادامه گفت: متهم جرمش را انکار کرده‌است و می‌گوید به قصد به صورت من ضربه نزده است. من شاهدانی دارم که می‌توانند حقیقت را بگویند.

بعد از توضیحات شاکی، متهم نیز در جایگاه قرار گرفت و جرمش را انکار کرد و گفت: باور کنید ضربه‌ای که به صورت شاکی خورده‌است از روی قصد نبود. قبول دارم با هم اختلاف داشتیم، اما من او را عمدی نزدم و چوب‌دستی حین عزاداری به صورت او برخورد کرد.

در پایان هیئت قضایی پرونده را بنا به دفاعیات متهم به دادسرا فرستاد تا بعد از کامل شدن تحقیقات و احضار چند شاهد به دادگاه بار دیگر رسیدگی شود. به این ترتیب پرونده دومین بار روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی زالی شاکی بار دیگر شکایتش را مطرح کرد.

در ادامه یکی از شاهدان به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و بعد از نمایش نحوه استفاده از چوب دستی در مراسم عزاداری گفت: آن روز فاصله شاکی و متهم زیاد بود به همین خاطر ضربه نمی‌توانست اتفاقی به صورت شاکی برخورد کند. آن ضربه تهاجمی و عمدی بود.

در ادامه دیگر شاهدان نیز با تأیید این توضیحات گواهی دادند که ضربه از سوی متهم عمدی بود و اتفاقی نبوده است. در آخر با اعلام ختم جلسه هیئت قضایی وارد شور شد.

دیدگاه کاربران