کد خبر: ۸۳۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۰

عقب‌نشینی دریای شمال ساحل‌خواری را افزایش داده است

کاهش آب در خزر و عقب نشینی ساحل باعث شده است تا ساحل خواری در سه استان شمالی افزایش یابد. بیشترین ساحل خواری را نهادهای دولتی و نظامی انجام داده اند.

خط ساحل خزر

جامعه ۲۴ -  بزرگترین دریاچه جهان در شمال از نفت رنج می‌برد و در بخش ایرانی از فاضلاب. بیشتر شهر‌های شمالی هنوز به یک سیستم فاضلاب متصل نیستند؛ حتی رشت. این روند سبب شده بخش‌هایی از خزر درگیر آلودگی‌های میکروبی باشد. این میان در کنار آلودگی‌های شهری و صنعتی و کشاورزی، عقب‌نشینی دریا و تهدید فک‌های خزری و آبزیان دیگر که شرایط دریای کاسپین را بغرنج‌تر کرده، مشکلی، چون ساحل‌خواری، خطر دیگری برای خزر شده است. با هر عقب‌رفت دریا که به گفته بعضی کارشناسان به ۱۸ متر هم می‌رسد، سودجویان جلو آمده و زمین‌های بیشتری از نوار ساحلی شمال را غصب کردند.

در دسامبر ۲۰۲۰ مقاله‌ای با عنوان «طرف دیگر سطح تراز آب دریاها» در نشریه نیچر چاپ شد که نتایج پژوهش‌های آن نشان می‌دهد بر اساس سناریو‌های مختلف، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن حاضر ۹ تا ۱۸ متر پایین خواهد‌آمد، این پژوهش که توسط جمعی از دانشمندان آلمانی و هلندی انجام شده می‌گوید که دریای خزر با «فاجعه» روبه‌رو است. براساس این گزارش در طول سه دهه گذشته سطح دریای خزر مقداری افت کرده، اما تبخیر زیاد آب، یخ نبستن دریای خزر طی زمستان در مناطق شمالی و تعادل نداشتن در میزان آب‌های ورودی باعث می‌شود که تا پایان قرن حداقل ۹ متر از سطح آب دریا کاهش یابد و این رقم حتی می‌تواند به ۱۸ متر هم برسد.

۳۴ درصد خزر خشک می‌شود

با توجه به اینکه آب‌های بخش روسیه و ترکمنستان خزر کم عمق است، با افت ۹ متری آب حدود ۲۴ درصد از مساحت سطح دریا کوچک می‌شود و اگر ۱۸ متر آب افت کند، ۳۴ درصد از سطح دریای خزر خشک می‌شود.

به گفته محمدرضا فاطمی، کارشناس محیط زیست دریایی این خشک شدن و کاهش سطح آب بیشتر در منطقه آذربایجان و ارمنستان خواهد بود. او  می‌گوید: پایین رفتن آب در بخش ایرانی به علت شیب زیاد کمتر خواهد بود، اما در ترکمنستان و ارمنستان این کاهش حجم آب بیشتر خواهد بود.

این کاهش حجم آب، اما باعث بروز پدیده‌ای در شمال کشور شده که حمیدرضا غفارزاده، عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست و انرژی، مطالعات توسعه شهری، و حفاظت خزر از آن به عنوان ساحل‌خواری یاد می‌کند.


بیشتر بخوانید: نکاتی درباره مخاطرات آلودگی نفتی در آب


او  می‌گوید: هر چه دریا عقب می‌رود، سودجویان جلو می‌آیند. سال‌ها قبل سطح آب به قدری بالا می‌رفت که در پل‌ها و بندرگاه‌ها و به خصوص در جزایر تالاب انزلی خانه‌ها زیر آب می‌رفت. اما از سال ۲۰۰۵ سطح دریا عقب رفته و هر چه سطح ساحل آزاد شده مردم این زمین‌ها را گرفته‌اند و ویلا ساخته‌اند.
طبق قانون حریم دریای خزر ۷۰ متر محدوده ساحلی است، محدوده‌ای که باید آزاد شود و به مالکیت عام در بیاید.

با این همه فاطمی معتقد است که بیشتر از مردم، دولت و برخی نهاد‌ها در این رابطه تخلف داشته‌اند: «بیشتر نهاد‌های دولتی و نظامی محدوده ساحلی را اشغال کرده‌اند. شرکت نفت و… اراضی زیادی دارند و این میان دولت حتی حریف خودش هم نمی‌شود. ورود مردم به ساحل را ممنوع اعلام کردند و بخش‌هایی را به صورت اختصاصی درآورند. این رویه منجر شده تا یکپارچگی محدوده ساحلی از بین رفته و با پایین رفتن آب دریای خزر دچار مشکلات بیشتری باشیم.

پایین رفتن آب خزر پدیده‌ای طبیعی است که هر ۲۰ تا ۲۵ سال تکرار می‌شود، اما بروز دو پدیده این چرخش طبیعی را مختل کرده و باعث پایین رفتن بیشتر آب دریا شده. این کارشناس محیط زیست دریایی می‌گوید: ما دو پدیده و چالش بزرگ در دریای خزر داریم که اولین آن کاهش آب دریای خزر است که بخشی از آن به علت افزایش تبخیر ناشی از گرمایش جهانی و بخشی دیگر به علت کاهش ورودی آب شیرین به دریای خزر است. در بخش اول بین نیم تا یک درجه هوا گرم‌تر و میزان تبخیر بیشتر و آب از این حوزه خارج می‌شود. عامل دوم نیز به خاطر ساخت بیش از ۵۰ سد در روسیه و کاهش ورود آب شیرین به دریای خزر است.

از دید این کارشناس این دو عامل منجر شده تا چرخه ۲۵ ساله کاهش آب دریا و برگشت آن به تاخیر بیفتد و به احتمال زیاد دیگر به وضع قبل برنگردد. اوایل دهه ۸۰ آب بالا آمد و خانه‌ها و اراضی ساحلی زیر آب رفت. طبق چرخه ۲۵ ساله چند سال قبل باید به صورت دوبار این ریتم طبیعی تکرار می‌شد، اما احتمالا به خاطر گرمایش زمین و احداث سد‌ها دیگر حجم آب به حالت قبلی خود برنگردد و روز‌به‌روز کمتر شود.

تبعات این موضوع در وهله اول گریبان تالاب‌های کشور را گرفته است. از گمیشانی که تاکنون بخش غالب آن خشک شده تا انزلی که فاصله چندانی با گمیشان شدن ندارد. فاطمی می‌گوید: مهم‌ترین تبعات این عقب رفت دریا خشک شدن تالاب‌های ساحلی است. تالاب گمیشان کامل خشک شده، خلیج گرگان و محدوده‌ای از منطقه حفاظت‌شده میانکاله هم تا یکی دو سال دیگر به طور کامل خشک می‌شود. در تالاب انزلی هم سطح آب پایین رفته؛ انزلی که تا چند سال پیش به طور میانگین ده متر آب داشت الان حدود دو متر بیشتر آب ندارد که احتمالا با پایین رفتن بیشتر آب دریا این معضل شدیدتر هم می‌شود.

سواحل شمال رها شده‌اند

این پایین رفتن سطح دریا، اما اگر برای محیط زیست آب نداشته، برای برخی نان داشته. افرادی که به هر نحو از این فرصت استفاده کرده و بخش‌هایی از نوار ساحلی دریای خزر را تصاحب کردند. از دید غفاری سواحل شمالی بی‌سر و سامان رها شده‌اند. هر سازمانی با گرفتن مجوز و رشوه به برخی از سودجویان مجوز داده. اگر دولت کاری در این راستا انجام ندهد، دیگر نمی‌تواند جمعش کند و چندی دیگر دولت با چندین هزار خانه و ویلای غیرقانونی مواجه می‌شود که صاحبانشان همه مدعی هستند و دولت هم نمی‌تواند برای آن‌ها اقدامی انجام دهد.

خط ساحلی در استان‌های گیلان، مازندران و گلستان، اما با عقب‌رفت دریا و بروز تبعات خشکسالی در جنوب شرق و غرب کشور به سمت و سویی دیگر کشانده شده. غفارزاده می‌گوید: استان‌های ساحلی از سیل جمعیت، در حال انفجار است. جمعیت این مناطق روز به روز بیشتر می‌شود. با بروز خشکسالی در جنوب شرقی و غربی کشور، مهاجرت از استان‌هایی همچون خوزستان و بوشهر که درگیر تبعات بی‌آبی شدند به سمت مازندران و گیلان افزایش یافته و تمام شالیزار‌ها تبدیل به ویلا‌های کوچک و ناهماهنگی شده که حاشیه سواحل را می‌پوشانند.

شفافیتی در لکه‌های میکروبی وجود ندارد

با بروز ساحل‌خواری دیگر مسائل و مشکلات محیط زیستی رنگ باخته‌اند. خزر اگرچه در قسمت ایرانیش آلودگی‌های نفتی ندارد، اما از آلودگی‌های میکروبی بی‌نصیب نمانده. غفاری می‌گوید: دریای خزر آلودگی بسیار شدید ندارد؛ بلکه آلودگی نقطه‌ای و نقاط بحران دارد. ما یک سری آلودگی نفتی در سواحل قزاقستان و باکو داریم، اما در ایران، چون نفت استخراج نمی‌کنیم، بحران نفتی نداریم. در بخش ایرانی خزر آلودگی میکروبی داریم. هر جایی که رودخانه بزرگی باشد، به دلیل ریختن فاضلاب شهری در آن، آلودگی میکروبی داریم. رشت هنوز فاضلاب ندارد و فاضلابش به انزلی می‌ریزد؛ چالوس و بابلسر هم همین طور.

دریا هم تا حدی قدرت جذب دارد و باقی فاضلاب همچون لکه‌هایی بخشی از دریا را گرفته: آلودگی خصوصا در دهانه رودخانه‌ها و تالاب زیاد است و این فاضلاب در نهایت به دریا می‌ریزد. این در حالی است که دریا تا حدی قدرت جذب دارد و بقیه آلودگی‌ها در آن باقی می‌ماند؛ موضوعی که همچنان شفافیتی در آن وجود ندارد و معلوم نیست که این لکه‌های آلودگی دقیقا کجا هستند.

ماهی‌ها هم از این دریا قهرشان گرفته. دیگر کمتر در بازار‌های ساحلی ماهی دریایی پیدا می‌شود، هر چه هست ماهی رودخانه‌ای است و پرورشی. غفاری علتش را در صید بی‌رویه و از بین رفتن چرخه غذایی می‌داند و می‌گوید: از سال ۲۰۰۵ در دریای خزر ماهی شانه‌دار داریم. این ماهی تک‌یاخته و تک‌سلولی است و پلانکتون‌ها را می‌خورد. این در حالی است که پلانکتون جیره ماهی کیلکا است و خود کیلکا غذای ماهی‌های دیگر. اما از ۱۶ سال پیش با ورود ماهی شانه‌دار این چرخه به هم ریخته و کیلکا کاهش یافته و در کنارش جمعیت سایر ماهی‌ها هم کم شده است.» اگر چه این کارشناس محیط زیست ماهی شانه‌دار را از عوامل کاهش جمعیت ماهی‌های خزر می‌داند، اما معتقد است که اصلی‌ترین عامل صید بی‌رویه است.

برچسب
دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار