رهبر آینده افغانستان کیست؟
"ملا برادر" ۸ سال در فاصله سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ در زندان پاکستان بود و پس از آزادی به قطر رفت و ریاست دفتر سیاسی طالبان در دوحه را بر عهده گرفت. او معاون رهبر سابق طالبان بوده است.
جامعه ۲۴ - ملاعبدالغنی ۵۳ ساله معاون سابق "ملا عمر" رهبر اسبق طالبان است که در سال ۲۰۰۱ و همزمان با اشغال افغانستان از سوی آمریکا و سقوط دولت طالبان از افغانستان به پاکستان گریخت و در آنجا با جمعی دیگر ار رهبران اطلبان "شورای کویته" را تشکیل داد و ادامه فعالیتهای نظامی شبه نظامیان علیه نیروهای خارجی و دولت افغانستان را از شورای کویته رهبری کرد.
او که هم اینک ریاست دفتر سیاسی طالبان را بر عهده دارد در جریان مذاکرات صلح بین طالبان و آمریکا در قطر مشارکت کرد و با "زلمای خلیل زاد" نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان توافقنامه صلح امضا کرد. او همچنین با "مایک پمپئو" وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در قطر پشت میز مذاکره نشسته است.
او همچنین ریاست هیات گفتگوی طالبان در سفر بهمن ماه سال گذشته به تهران را هم بر عهده داشت.
" ملا برادر" که در فوریه سال ۲۰۱۰ در شهر کراچی پاکستان بازداشت شده بود و به مدت ۸ سال در زندان پاکستان بود در سال ۲۰۱۸ از زندان دولت پاکستان آزاد شد و برای اداره دفتر سیاسی طالبان به شهر دوحه قطر رفت.
طالبان طی سالهای گذشته در شهر قطر یک دفتر سیاسی تاسیس کرده بود و از این دفتر به عنوان پایگاهی برای دیپلماسی بین المللی خود با بازیگران منطقهای و جهانی استفاده میکرد و در نهایت در اثر همین رایزنیهای مستمر با ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرتهای منطقهای توانست خود را به عنوان تنها " آلترناتیو" برای دوران پس از خروج آمریکا از افغانستان نشان بدهد.
برادر در سال ۱۹۶۸ در شهرستان "دهراوود" در استان "اوروزگان" افغانستان متولد شده، اما مانند بسیاری دیگر از رهبران طالبان رشد یافته شهر "قندهار" در جنوب افغانستان است.
او با وجودی که در مدارس دینی تحصیل کرده، اما دوران تحصیلات علوم دینی خود را به منظور شرکت در جهاد نظامی علیه اشغال افغانستان از سوی ارتش شورروی سابق در دهه ۱۹۸۰ نصفه نیمه رها کرده است.
او در آن دوره به عضویت "حزب اسلامی" به رهبری "مولوی یونس" پیوست و بعدها پس از خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۹۹۴ و در شهر قندهار با همراهی ملاعمر و ۲ تن دیگر کادر رهبری اصلی گروه "طالبان" را تشکیل داد.
گفته میشود او با "حامد کرزی" رییس جمهوری اسبق افغانستان هم قبیله است. هر دوی این شخصیتهای سیاسی افغانستان از قبیله " پوپلزایی" در قندهار هستند.
او در زمان دولت سابق طالبان معاون وزارت دفاع افغانستان بود و در زمان حمله ایالات متحده آمریکا در اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان در این سمت مشغول به کار بود، اما پس از سقوط طالبان و فرار به پاکستان در کادر رهبری طالبان به سمت معاونت "ملاعمر" رهبر سابق طالبان رسید.
گزارشهای زیاد تایید نشدهای درباره مشخصات و زندگی ملا عبدالغنی برادر وجود دارد. از جمله درباره بیماری دیابت او و نیز رابطه شخصی او با ملاعمر که گفته میشود خواهران خود را به عقد یکدیگر در آورده بودند.
بیشتر بخوانید: چرا آمریکا افغانستان را تقدیم طالبان کرد؟
ملاعبدالغنی برادر طی بیش از ۲ دهه گذشته از چهرههای بین المللی گروه طالبان بوده و به نظر میرسد به کاربرد دیپلماسی عمومی برای ترمیم چهره طالبان باور زیادی دارد. او طی سالهای گذشته با نشریات غربی مصاحبه کرده و تلاش کرده مواضع طالبان را برای جامعه جهانی تشریح کند.
عده زیادی از ناظران معتقدند در راستای همین دیپلماسی عمومی است که گروه طالبان امروز به رغم عدم تغییر دیدگاهش نسبت به ضرورت اجرای احکام شریعت در جامعه، میکوشد با تغییر رویکردهایش، به مقوله قدرت نرم و تغییر دادن نگرش جامعه جهانی نسبت به این گروه اهمیت زیادی بدهد و به گمان ناظران مسایل افغانستان این هوشمندی جدید طالبان در اهمیت قایل شدن به افکار عمومی بین المللی ناشی از دیدگاههای کادر رهبری جدید این گروه به ویژه ملا عبدالغنی برادر است.
در جریان تحولات روزهای گذشته در افغانستان کمترین میزان خشونت و تنش در تصرف ایالات مختلف از سوی طالبان اتفاق افتاد و طالبان با صدور اعلامیهها و بیانیههای مختلف تلاش کرده خود را یک گروه مسئولیت پذیر و مدنی و نه مثل جنگ سالاران ۲ دهه پیش نشان بدهد.
بیانیه اخیر طالبان در زمینه ضرورت تحصیل زنان و خروج انفرادی آنها از خانه بدون همراهی یک محرم مرد، از دیگر نشانههایی است که میتوان آنها را در تلاش طالبان برای تغییر نگرش افکار عمومی جهانی و داخلی نسبت به این گروه دانست.
نحوه رفتار طالبان نسبت به زنان و اصحاب هنر از متغیرهای مهمی است که جامعه جهانی در آینده نسبت به این گروه قضاوت خواهد کرد. با توجه به سابقه بد گروه طالبان در دوره حکومت گذاشته باید منتظر ماند و دید آیا تغییرات اخیری که در رفتار طالبان مشاهده میشود تنها یک تاکتیک سیاسی برای شکستن مقاومتها در برابر سیطره این گروه بر طالبان بوده یا اینکه نشان از تغییر نگرش این گروه نسبت به شیوه حکمرانی و مقولات فرهنگی و اجتماعی دارد.