جوان اخراجی از آلمان صحنه جنایت میدان قیام را بازسازی کرد
پسر جوانی که مدتی قبل یکی از دوستانش را در میدان قیام تهران به قتل رساندهبود پس از اعتراف صحنه قتل را بازسازی کرد.
جامعه ۲۴- ساعت۹ شب جمعه۱۵ مرداد امسال قاضی مصطفی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری۱۱۶ مولوی از قتل پسر جوانی در نزدیکی میدان قیام در جنوب تهران با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه روبهروی فروشگاه زنجیرهای با جسد پسر ۲۱سالهای به نام محسن روبهرو شدند که با اصابت ضربات متعدد چاقو به بدن و گلو به قتل رسیدهبود. نخستین بررسیها نشان داد قاتل یکی از دوستان محسن به نام علی است که هنگام فرار در حالی که لباس خونی بر تن داشته است از سوی رهگذران دستگیر و تحویل مأموران پلیس میشود.
یکی از دوستان مقتول که شاهد قتل بود به تیم جنایی گفت: محسن و علی با هم دوست و بچه یک محل بودند. امروز محسن با من بود که علی با او تماس گرفت و با هم قرار ملاقات گذاشتند. محسن گفت که قرار است دوستش علی بستهای به او بدهد که به یکی از دوستان مشترکشان به نام حمید برساند و او هم بسته را با خود به شهرستان ببرد.
شب من محسن را با موتورسیکلتم به محل قرار رساندم. آنها با هم حرف میزدند که به داخل کوچهای رفتند و ناگهان دقایقی بعد محسن خونین در حالی که دستش را به گردنش گرفته بود از داخل کوچه بیرون آمد و علی هم خودش را به او رساند و چند ضربه با چاقو به او زد. من به کمکش رفتم که علی فرار کرد و با داد و فریاد من رهگذران او را دستگیر کردند.
پس از این مأموران از متهم بازجویی کردند که وی گفت: ۹ساله بودم که همراه خانوادهام به کشور آلمان رفتم، اما آنجا به خاطر ارتکاب جرائم مختلف به حکم دادگاه اخراج شدم و به ایران برگشتم. من با محسن دوست بودم و شب حادثه هم با هم قرار گذاشتیم که درباره موضوعی با هم حرف بزنیم و خبر ندارم که چه کسی او را به قتل رساندهاست.
مأموران پلیس در ادامه دوربینهای محل حادثه را بازبینی کردند که مشخص شد لحظه حادثه علی با چاقو به محسن حمله میکند و حتی زمانی که او خونین روی زمین میافتد وی دوباره با چاقو او را میزند و بعد فرار میکند. با بهدست آمدن این اطلاعات و اظهارات شاهدان، متهم دوباره بازجویی شد تا اینکه در نهایت چند روز قبل به قتل اعتراف کرد.
وی گفت: من و محسن با هم دوست بودیم و یک دوست مشترک هم به نام حمید داشتیم. من قرار بود بستهای به حمید بدهم که او هم به شهرستان برساند و به همین خاطر آن روز با تلفن همراه حمید چند باری تماس گرفتم، اما خاموش بود. از آنجایی که حمید یکبار با تلفن محسن با من تماس گرفته بود و من فکر کردم این شماره هم متعلق به او است، آن را به نام شماره دوم حمید در گوشیام ذخیره کردهبودم. آن روز وقتی شماره اول خاموش بود به شماره دوم هم تماس گرفتم که محسن گوشی را برداشت و گفت شماره متعلق به خودش است و تازه فهمیدم که اشتباه کردهام. به محسن گفتم قرار است امانتی به حمید برسانم و او گوشی اش خاموش است و از او خواستم با هم قرار بگذاریم و من امانتی را به او بدهم و او هم به حمید برساند که قبول کرد و سر قرار آمد.
وقتی محسن پیش من آمد درخواست کرد امانتی را به او بدهم، اما من فراموش کرده بودم که محسن ناراحت شد و به من توهین کرد. وی ادامه داد: خیلی عصبانی شدم که ناگهان چاقویم را از جیبم بیرون آوردم و چند ضربه به او زدم و فرار کردم که خیلی زود مردم مرا دستگیر کردند.
متهم پس از اعتراف به حادثه خونین صحنه قتل را بازسازی کرد. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه قاتل به دستور بازپرس جنایی برای بررسی سلامت روحی و روانیاش در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت.