محاکمه آقای مربی به اتهام قتل
مربی حرفهای بدنسازی که در دفاع از دوستش مرتکب قتل شده بود، در دادگاه کیفری تهران به دفاع از خود پرداخت.
جامعه ۲۴- خرداد سال ۹۸ ماموران از درگیری خونین در شرق تهران باخبر شده و پس از حضور در آنجا، با جسد مرد جوانی به نام فراز روبهرو شدند که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. در تحقیقات، ضارب که مردی قویهیکل بود، شناسایی و زمانی که قصد خروج از کشور را داشت، دستگیر شد.
متهم که مربی بدنسازی است در تحقیقات گفت: مدتهاست بدنسازی میکنم و پنج مدال طلای کشور را هم گرفته بودم. دو هفته قبل از جنایت یکی از دوستانم از من ششمیلیون تومان پول قرض گرفت. وقتی برای گرفتن پول مقابل خانهام آمد، اسلحهای را امانت نزد من گذاشت. یک روز حامد به من زنگ زد و گفت با فراز و دوستانش درگیر شده است. فراز و پدرش قصابی داشتند. من راهی مغازه آنها شدم. اسلحه را نیز همراهم بردم. در میان راه دوستم کامران را دیدم و با خود بردم.
وقتی به آنجا رسیدم، فراز همراه پدر و پسرعمویش به من حمله کردند و با شمشیر به سر و دستم زدند. سر و صورتم خونین بود که اسلحه را دست گرفتم و به سمت فراز شلیک کردم. وقتی متوجه مرگ او شدم، فرار کردم. با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
بیشتر بخوانید: کوری چشم به خاطر خرید یک پاکت سیگار
در جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای دم درخواست قصاص مطرح کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: آن روز حامد تماس گرفت و گفت به دیدنش بروم تا مبلغ بدهیاش را بپردازد و اسلحهای که امانت پیش من بود بدهم. وقتی به نزدیک محل قرار رسیدم، فراز و پسرعمویش به من حمله کردند و از روی موتور افتادم. بعد هم با شمشیر و قمه مجروحم کردند. دستم را زخمی کرده و به سرم ضربه زدند. اسلحه را برداشتم و به سمت فراز شلیک کردم. حامد زمان درگیری آنسوی خیابان ایستاده بود و تماشا میکرد. او از من سوءاستفاده کرد.
قاضی: اسلحه را چطور مسلح کردی؟
متهم: من این کار را بلد نیستم و حامد آن را مسلح کرده بود.
در ادامه دیگر متهمان که در این درگیری شرکت داشتند به دفاع از خود پرداختند. وقتی نوبت به دفاع پدر مقتول رسید، قاضی گفت: در صندوق عقب خودرو شمشیر پنهان کرده بودید که نشان میدهد قصد درگیری داشتید؟ که متهم در پاسخ گفت: فقط برای حمایت از پسرم وارد درگیری شدم. پس از دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.