چرا آمار کرونا از سد ۱۰۰ رد نمیشود؟
چرا آمار فوتیهای روزانه کرونا به زیر ۱۰۰ نفر نمیرسد؟ این پرسشی است که از نیمه فروردین امسال تاکنون مطرح میشود، بدون اینکه پاسخ روشنی به آن داده شود. پیش از این سخنگوی قبلی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده بود که در هفته دوم آبان، تعداد فوتیهای روزانه به زیر ۵۰ نفر میرسد و حالا در نوزدهمین روز این ماه، همچنان شمار فوتیها بالای ۱۰۰ نفر ثبت میشود.
جامعه ۲۴- هر چند که روز گذشته، با جان باختن ۱۱۲ بیمار، کمترین میزان مرگهای کرونا، پس از ۱۲۹ روز (دوازدهم تیر) ثبت شد، اما نوسان در شمار مرگها و ابتلا، همچنان کشور را در وضعیت هشدار قرار داده است. فوتیهای زیر ۱۰۰ نفر آخرین بار در دوازدهم فروردین ماه، با جان باختن ۹۴ نفر ثبت شد، پس از آن، اما آمارهای روزانه، روی خوش به خود ندید. همه اینها در شرایطی است که از آن زمان تاکنون، جمعیت قابل توجهی واکسینه شدهاند، با این حال هنوز با رسیدن آمارها به زیر ۱۰۰ نفر فاصله وجود دارد.
دلایل کاهش نیافتن شمار مرگهای کرونا را علیرضا ناجی، استاد ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری با همشهری در میان میگذارد. او، از دست دادن زمان مناسب تزریق واکسن کرونا، تکمیل نشدن دایره واکسیناسیون، تاخیر در تزریق دوز سوم، کمرنگ شدن رعایت پروتکلهای بهداشتی، بازگشایی مکانهای عمومی، ارائه اطلاعات نادرست، نبود نظارت بر اجرای محدودیتهای کرونایی و ضعفهای مدیریتی و در آخر افزایش شهرهای قرمز را از دلایل کاهش نیافتن مرگهای کرونا میداند و در گفتگویی توضیحهای بیشتری میدهد.
آمار مرگهای کرونا، نسبت به پاییز سال گذشته و بهار امسال، کاهش قابلتوجهی داشته است، اما نکته اینجاست که از ابتدای پاییز تاکنون شمار فوتیها از یک عدد پایینتر نرفته و بهطور مداوم دچار نوسان است. چرا با وجود تزریق بیش از ۹۵ میلیون دوز واکسن، همچنان بالای ۱۲۰ نفر در روز، فوتی کرونا ثبت میشود؟
برای کنترل کرونا، پیشگیری مهمترین موضوع است، در این مورد هم ۲ مولفه نقش مهمی دارند؛ یکی اقدامات غیردرمانی است و دیگری واکسیناسیون که در ایران در مورد هر دوی آنها تعللهایی داشتهایم و همین موضوع مشکلات زیادی ایجاد کرده است.
اقدامات غیردرمانی شامل راههای پیشگیری از انتقال ویروس، یعنی زدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی است که در تمام این مدت، هیچکدام از آنها درست و اصولی رعایت نشده است. مثلا در هر بار تعطیلی بهدلیل قرنطینه، مردم اغلب با رفتن به سفر و مهمانی، هیچ توجهی به شرایط قرنطینه نکردند، البته مسئولان هم میتوانستند با وضع قوانین بهطور جدی این شرایط را کنترل کنند، که این اتفاق نیفتاد. هماکنون، مردم موارد بهداشت اجتماعی را رعایت نمیکنند و از این نظر در بیشتر مواقع در سطح پایینی قرار داشتیم. مواردی مثل استفاده از ماسک و رعایت فاصله ازجمله مواردی است که مردم دیگر به خوبی آنها را رعایت نمیکنند، هرچند که در دورهای مردم رعایت میکردند، اما با خروج از هر پیک، مردم دوباره پروتکلهای بهداشتی را رها کردند؛ بنابراین یکی از دلایلی که سبب شده تا آمار مرگهای ما کاهش قابلتوجهی نداشته باشد، همین موضوع بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی است.
مردم به درستی توجیه نشدهاند که هدف از رعایت پروتکلهای بهداشتی چیست. اگر اینها رعایت میشد، با گذشت بیش از ۲۱ماه از شیوع بیماری، نباید تا این میزان فوت و ابتلای کرونا ثبت میشد. یکی از دیگر دلایل، سهلانگاری در سطح مدیریتی با اعمال نشدن نظارتهاست. وضع قانون بدون توجه به شرایط رعایت، اغلب نمیتواند نتیجه خوبی داشته باشد. نظارت بر آموزش و توجیه مردم برای رعایت پروتکلها در کنار واکسیناسیون، میتواند منجر به مهار بیماری شود.
از نظر شما، مدیریت شیوع کرونا در ایران، چه خطاهایی داشته است؟
تفکر ما در دوران مقابله با کرونا، علمی نبود. برای اینکه بتوانیم پیشبینیهای درستی درباره همهگیری کووید-۱۹ داشته باشیم، باید بتوانیم از اطلاعات زیادی که درسطح کشور و همچنین جهان وجود دارد بهدرستی و بهموقع استفاده کنیم. درحالیکه ما همیشه شاهد گسست مراکز تفکری و اجرایی در زمینه مبارزه با انتقال ویروس بودهایم. چون ناهماهنگی در زمینههای مختلف و تصمیمگیریهای متناقض اجازه نمیداد روند رو به پیشرفتی داشته باشیم. یعنی در تمام این مدت، وزارت بهداشت بهعنوان مغز متفکر مورد قبول واقع نشده است. درست است که ما مجبور به درنظر گرفتن ملاحظات اقتصادی در کشور هستیم، اما باید بدانیم اگر کووید-۱۹ را به خوبی کنترل نکنیم هیچگاه نمیتوانیم اقتصاد کشور را آنگونه که شایسته است مدیریت کنیم. اینها نتیجه ضعف در مدیریت سلامت کروناست که بخشی از آن بهعهده وزارت بهداشت است. به علاوه اینکه اطلاعات هم به درستی و به موقع به کمیتههای مختلفی هم که در این خصوص تشکیل میشد، نمیرسید.
بیشتر بخوانید: پیک ششم کرونا در راه و مسئولان در خواب/ تکرار راههای غلط کرونایی با بازگشاییها
پیش از این اعلام شده بود که عملکرد ویروس کرونا تا ۲ هفته بعدش، قابل پیشبینی است با این حال، اما بهطور مداوم مسئولان نظام سلامت، از نوعی غافلگیری سخن به میان میآورند. چرا چنین اتفاقی میافتد؟
مراکز اطلاعاتی پیشبینیهای لازم یا توان تحلیلهای مناسب را ندارند، مداخلات غیردرمانی در کنترل بیماری کرونا بسیار مهم است، یعنی تا قبل از واکسیناسیون، بسیاری از کشورهای موفق در پیشگیری از بیماری کرونا نشان دادهاند که با اقدامات غیردرمانی توانستهاند تا حدود زیادی انتقال ویروس را کنترل کنند. البته در کنار این اقدامات، واکسیناسیون هم موضوع بسیار مهم دیگری است که باید بهطور جدی دنبال شود.
با توجه به ظهور واریانت دلتا، میزان شیوع بالای آن و در کنار آن اجرا نشدن بموقع و درست اقدامات غیردرمانی، جامعه باید به سمت ایجاد شبکه ایمنی و رسیدن به ایمنی جمعی با واکسیناسیون کامل بیش از ۸۰ درصد جمعیت، تلاش کند. همه اینها در حالی است که با وجود سرعت گرفتن واکسیناسیون، هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به ایمنی کامل داریم. یکی از مهمترین دلایل آن هم این است که ما در کشور، بهدلیل نبود واکسن، زمان مناسب و بموقع واکسیناسیون را از دست دادیم. هم کمبود واردات داشتیم و هم تولیدات داخلی ما دچار مشکل شدند.
یعنی یکی از دلایلی که آمار مرگهای ما از ۱۰۰ نفر در روز پایینتر نمیآید، همین مسئله از دست دادن زمان مناسب برای واکسیناسیون است؟
بله، تعلل در واکسیناسیون یکی از دلایل اصلی بروز مشکلات است. هماکنون، بیماران خاص و گروههای پرخطر که در میان آنها سالمندان هم قرار میگیرند، ماههاست که دوز دوم را دریافت کردهاند و حالا باید دوز سوم را تزریق کنند، چرا که این گروه در مواجهه با پیکهای جدید با خطر بیشتری نسبت به بقیه قرار دارند؛ بنابراین باید علاوه بر اینکه سرعت واکسیناسیون را افزایش دهیم و جمعیت باقیمانده را به مراکز تزریق ببریم، تزریق دوز بوستر را هم بهطور جدی پیگیری کنیم. ما در ایران یک موج داشتهایم که چند پیک در آن رخ داده است، درحالیکه کشورهای دیگر این شرایط را نداشتند و با قرنطینه بموقع، مانع از ورود به پیکها و موجهای مختلف شدهاند. هماکنون ما بهدلیل تأخیر در اقدامات غیردرمانی و واکسیناسیون همچنان با گردش بالای ویروس مواجهیم. به همین دلیل به نسبت واکسیناسیون و گذشت بیش از ۲۱ماه از شیوع کرونا، میزان مرگهای ما بالاست، زمانی که نتوانیم ورودی ویروس کووید-۱۹ را کاهش دهیم، به همان نسبت تعداد بیشتری مبتلا میشوند و آمار مرگ بالا میرود.
به اعتقاد شما در این وضعیت چه باید کرد؟
معیارهای رنگبندی شهرهای ما بهگونهای است که همیشه از شناسایی بموقع همهگیری، دو سه هفته عقبیم و تنها وقتی تعداد مبتلایان افزایش پیدا میکند و بیمارستانها شلوغ میشود، به تکاپو میافتیم که نتیجه آن مواجه شدن با هزینههای جانی، درمانی و اقتصادی زیادی است. در مورد واکسیناسیون هم تکنیکهایی در چگونگی انتخاب نوع واکسن وجود دارد، اینکه چه واکسنی را برای چه گروه سنی انتخاب کنیم، موضوع بسیار مهمی است که حتما باید درنظر گرفته شود. ضمن اینکه حتما باید به واکسن زمان داده شود تا بتوان تأثیر آن را مشاهده کرد.
نکتهای که وجود دارد همزمانی این موضوع با بازگشاییهاست. بازگشایی مدارس و مکانهای تجمعی از اول آذر و برگزاری کنسرتها، موضوعاتی است که در کنار کاهش رعایت پروتکلها، میتواند روی آمارها تأثیر مستقیمی داشته باشد. چطور میتوان این وضعیت را مدیریت کرد؟
درست است. با توجه به شرایط شیوع بیماری، بازگشایی همگانی و بیموقع تمام مراکز تفریحی، هنری، تالارها، سینماها، تئاتر و...، همان اتفاقاتی که در پیکهای قبلی رخ داد، تکرار میشود؛ اتفاقاتی که باعث متصلشدن پیکها به هم میشود؛ بنابراین طبیعی است که در خیزهای بلند، تعداد مرگها زیاد شود. هدف ما باید به صفر رساندن میزان مرگها و همچنین ثبت کمترین میزان بستریها باشد. کمرنگ شدن اجرای محدودیتهای کرونایی از دیگر دلایل پایین نیامدن آمار مرگهاست.
تعداد مرگهای روزانه ما باید به چه عددی برسد تا بتوان گفت شیوع، کنترل شده است؟
نمیتوان عدد خاصی را برای رسیدن به این وضعیت درنظر گرفت، تنها باید به سمت کاهش و به صفر رساندنآن رفت، آن زمان است که میتوان گفت بیماری کنترل شده است. برای رسیدن به این مرحله، پایشها باید بهطور کامل انجام شود. همچنین باید بتوانیم تعداد تستها را افزایش دهیم، موارد ابتلا را به دقت و بموقع بررسی کنیم و حتما از اطرافیان بیماران هم تست بگیریم تا در حدامکان از شیوع بیماری جلوگیری و میزان آلودگی را کم کنیم. اگر مردم به تزریق واکسن تشویق شوند و در کنار آن سایر موارد کنترل بیماری رعایت شود، میتوان امیدوار بود تا پایان امسال نتیجه خوبی از روند درمان بگیریم. ارائه اطلاعات نادرست به مردم درباره واکسن و ظهور جریانهای ضدواکسن باعث شده تا برخی گروهها در برابر تزریق واکسن، مقاومت بالایی داشته باشند؛ بنابراین آگاهسازی مردم و ارائه اطلاعات درست، میتواند بسیار نتیجهبخش باشد. ما باید در این زمینه کار فرهنگی و علمی انجام دهیم و تصمیمات قاطعی بگیریم و با تحمل فشارهای کوتاهمدت بتوانیم به آینده بهتری در این زمینه دست یابیم.
قرمز شدن شهرها چقدر در بالا رفتن آمارها نقش دارد؟
هماکنون بعضی مناطق مانند سمنان، شهر قزوین، آبیک و بعضی استانهای جنوب غربی در وضعیت قرمز هستند، این هشداری برای ماست که متوجه اشتباهات خود در این زمینه شویم. چون باید از چند هفته قبل جلوی پیشرفت موارد گرفته و اقدامات مؤثری انجام شود. در چنین مواقعی باید اقدامات بهنگامی انجام شود تا بتوان جلوی پیشروی بیماری را گرفت. تصمیم به بازگشاییهای همگانی، خلاف چنین اقداماتی است. نباید به محض بهتر شدن شرایط، تمام محدودیتها برداشته شود.