حوادث برگزیده
کد خبر: ۲۳۰۸۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ ۰۱ دی ۱۴۰۰

ماجرای ارتباط شوهر بهاره با زنان غریبه

با آن که بیشتر از چند سال از ازدواجم نمی‌گذرد و صاحب یک پسر خردسال هستم دیگر نمی‌توانم رفتار‌های ناشایست و ارتباط‌های نامتعارف همسرم با دختران و زنان غریبه را تحمل کنم

ماجرای ارتباط شوهر بهاره

جامعه ۲۴-  زن ۲۰ ساله تبعه خارجی به نام بهاره در حالی که بیان می‌کرد قصد طلاق از همسرم را دارم چرا که او نه تنها حرمت خانواده‌ام را نگه نمی‌دارد بلکه همه را کتک می‌زند، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد توضیح داد: کودک خردسالی بودم که به همراه خانواده‌ام از افغانستان به مشهد مهاجرت کردیم و در حاشیه شهر ساکن شدیم.

من هم بعد از آن که مقطع ابتدایی را در مشهد گذراندم دیگر ترک تحصیل کردم و به امور خانه داری پرداختم. خلاصه ۱۶ ساله بودم که قدیر به خواستگاری‌ام آمد، اما پدرم به او پاسخ منفی داد چرا که معتقد بود من باید با هموطن خودم ازدواج کنم.

پدرم به خانواده قدیر گفت: ما خانواده‌ای مهاجر هستیم و شرایط بسیار متفاوتی داریم به همین دلیل ازدواج دختر من با یک پسر ایرانی فرجامی نخواهد داشت، اما خانواده قدیر به اصرار خود ادامه می‌دادند و هربار فرد دیگری از آشنایانمان را واسطه می‌کردند تا این که بالاخره پدرم به این ازدواج رضایت داد، اما تاکید کرد که توان تهیه جهیزیه را ندارد و شیربها نیز دریافت می‌کند چرا که این موارد جزئی از آداب و رسوم ما به شمار می‌رفت. با وجود این، خانواده قدیر همه شروط را پذیرفتند و مدعی بودند اگر دو جوان عاشق یکدیگر باشند دیگر حتی تفاوت فرهنگی و مذهبی نیز در زندگی آن‌ها تاثیری نخواهد داشت.

این گونه بود که من و قدیر با هم ازدواج کردیم، ولی خیلی زود متوجه شدم که همسرم قبل از من، زن جوانی را به عقد موقت خودش درآورده بود و با زنان و دختران دیگری نیز ارتباط داشت و چون خانواده اش از این ماجرا بسیار نگران و ناراحت بودند، تلاش کردند مرا به عقد پسرشان درآورند تا از انحراف و هوس بازی دست بردارد! از سوی دیگر نیز همسرم تعادل روحی و روانی نداشت و مدام پرخاشگری می‌کرد.


بیشتر بخوانید: عکس و فیلم های داخل گوشی بهارک را پیش همسرش رسوا کرد


وقتی ماجرای ارتباط قدیمی با زنان و دختران دیگر را برای خانواده اش بازگو کردم مادرش مرا به بارداری تشویق کرد و مدعی شد اگر فرزندی به دنیا بیاورم قدیر نیز سربه راه خواهد شد. من هم پذیرفتم و فرزندم "الیاس" به دنیا آمد، اما حدود دو ماه قبل فهمیدم که او دوباره زن جوانی را به عقد موقت خودش درآورده است.

این بار وقتی به او اعتراض کردم ناگهان با چهره‌ای خشمگین به خانه پدرم آمد و همه ما را کتک زد. دیگر کاری از دستم ساخته نبود وپدرم نیز به خاطر متلاشی نشدن زندگی من سکوت کرد. با وجود این چند روز قبل قدیر سرگرم جست وجو در فضا‌های مجازی بود و با این ادعا که خواهرم به او تهمت زده است که با دختر دیگری ارتباط دارد، خواهرم را زیر مشت و لگد گرفت و به شدت کتک زد.

او اکنون تبعه خارجی بودن ما را دستاویزی برای فحاشی و کتک کاری هایش قرار داده است و ادعا می‌کند که من در شأن او نیستم.

برچسب
دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار