
شخصیت خودشیفته چه علائمی دارد؟
بارها با واژه خودشیفته برخورد کرده ایم؛ خودشیفتهها را معمولا به خودپسندی میشناسند افرادی که در ذهن خودشان را مشهور و مهم میدانند. در این مطلب با خودشیفتهها و روشهای برخورد با آنها آشنا میشویم.
جامعه ۲۴- شادی مکی: خودشیفتهها افرادی خودمحور هستند که فکر میکنند مرکز جهان بوده و هستی حول محور آنها میچرخد. افراد مبتلا به خودشیفتگی دوست دارند مرکز توجه بوده و مدام مورد تحسین قرار بگیرند. آنها به صورت اغراقآمیزی درباره محسنات و موفقیتهای خود صحبت میکنند و خود را بزرگتر و مهمتر از سایرین میدانند. آنها دوست دارند کنترل و مدیریت امور را به دست بگیرند.
شخصیت خودشیفته را به افسانهای یونانی متصل میکنند که خواندن آن خالی از لطف نیست. میگویند: نارسیس یا نارسیسوس چنان عاشق و شیفته چهره خود بود که وقتی به آب نگه میکرد و تصویر خویش را میدید، دیگر نمیتوانست چشم از خود بردارد. او آنقدر در کنار آب میماند و در عشق خویش گرفتار میشد که در آخر لاغر و ضعیف شد و در کرانه همان رودخانه مرد و در همان محل گلی سبز شد که آن را نارسیس یا به زبان ما نرگس نامیدند. علت ربط دادن این افسانه با گل نرگس به دلیل آن است که نارسیس فقط چشم به خویش دوخته بود.
افراد خودشیفته دائما در رفتارها و تصمیمات خود، روشهایی را به کار میگیرند که این تصویر ذهنی را تقویت کند.
در علم روانشناسی خودشیفتگی یا نارسیسیسم نوعی اختلال روانی است که براساس خصیصههای روانی و شخصیتی با عشق و خودشیفتگی بیش از اندازه به خود شناسایی میشود. فروید عقیده داشت که افراد با ویژگیهای خودشیفتگی به دنیا میآیند، او نخستین کسی بود که خودشیفتگی را با روانکاوی توضیح داد.
اگرچه در ظاهر به نظر میرسد اعتماد به نفس خودشیفتهها بالاست، اما در حقیقت این افراد دارای اعتماد به نفس کاذب بوده و عزت نفس پایینی دارند آنها برخلاف آنچه نشان میدهند خود را دوست ندارند.
خودشیفتهها این خصلت خود را یک اختلال نمیدانند و برای کاهش و درمان آن اقدام نمیکنند.
افراد خودشیفته روابطی سطحی با سایرین برقرار میکنند. آنها علاقهای به شناخت و درک احساسات دیگران ندارند آنها در تشخیص احساسات نیز ضعف دارند. این افراد قادر به برقراری روابط صمیمانه با دیگران نیستند و در روابطی که تایید نشوند نمیمانند. این افراد به سرعت سراغ افراد جدید میروند. شیوع این اختلال در مردان بیش از زنان است.
اهمیت درمان شخصیت خودشیفته یا نارسیست
درمان شخصیت خودشیفته یا نارسیست اهمیت زیادی دارد، زیرا این اختلال نهتنها بر زندگی فرد مبتلا، بلکه بر روابط او با دیگران تأثیر منفی میگذارد. افراد دارای ویژگیهای خودشیفتگی معمولاً احساس برتری، نیاز به تحسین مداوم و نداشتن همدلی نسبت به دیگران دارند. این ویژگیها میتوانند باعث مشکلات جدی در روابط عاطفی، خانوادگی و کاری شوند، زیرا دیگران احساس میکنند که دائماً نادیده گرفته میشوند یا مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. درمان میتواند به این افراد کمک کند تا الگوهای رفتاری مخرب خود را بشناسند و راههایی برای بهبود روابطشان بیابند.
یکی از دلایل مهم برای درمان این اختلال، افزایش آگاهی فرد از تأثیر رفتارهایش بر دیگران است. بسیاری از افراد نارسیست متوجه نمیشوند که رفتارهایشان باعث آسیب عاطفی به دیگران میشود. درمان، بهویژه رواندرمانی، میتواند به آنها کمک کند تا با درک بهتر احساسات خود و دیگران، رفتارهایشان را تغییر دهند. علاوه بر این، بسیاری از افراد دارای شخصیت خودشیفته در اعماق وجود خود احساس ناامنی و ترس از طرد شدن دارند که پشت نقاب اعتمادبهنفس پنهان شده است. درمان میتواند به آنها کمک کند تا با این احساسات عمیقتر روبهرو شوند و روشهای سالمتری برای پذیرش خود بیابند.
اهمیت دیگر درمان، جلوگیری از مشکلات بلندمدت مانند افسردگی، اضطراب و انزوای اجتماعی است. افراد خودشیفته اغلب زمانی که دیگران از آنها فاصله میگیرند یا وقتی که موفق به جلب تحسین موردنظرشان نمیشوند، دچار مشکلات روانی شدیدتری میشوند. درمان میتواند به آنها بیاموزد که چگونه عزتنفس خود را بدون وابستگی به تأیید دیگران بسازند و احساس ارزشمندی واقعی را تجربه کنند.
در نهایت، درمان میتواند کیفیت زندگی افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته را بهبود بخشد و به آنها کمک کند که روابط سالمتر و معنادارتری داشته باشند. هرچند تغییر این ویژگیها دشوار است، اما با تلاش، تعهد و همراهی یک درمانگر متخصص، امکان بهبود و ایجاد روابط متعادلتر وجود دارد.
صفات افراد مبتلا به خودشیفتگی
- نادیده گرفتن دیگران و نگرش ابزاری به سایرین برای رسیدن به اهداف خود
- عدم احساس شرمساری از بازی با احساسات دیگران و سوءاستفاده از آن
- تصویر ذهنی منحرف شده از خود
- خود را بی نقص دانسته و ایرادهای خود را نمیپذیرند؛ در واقع انتقاد پذیرنیستند. واکنش این افراد به انتقاد خشم یا بی اعتنایی است.
- احساس برتری نسبت به دیگران. این افراد با تحقیر سایرین سعی میکنند این احساس خود را تغذیه کنند.
- آنها باور دارند که باید خواستههایشان بی چون و چرا برآورده شود.
چه کسانی جذب خودشیفتهها میشوند؟
افراد دارای اعتماد به نفس پایین و افرادی که خود را حقیر میدانند جذب افراد خودشیفته میشوند، با این کار آنها در ارتباط با یک خود شیفته تمایلات خود آزارانه و مازوخیسمی خود را برآورده میکنند و از آن طرف فرد خودشیفته با تحقیر کردن مداوم احساس برتری خودش را تقویت میکند.
اختلالات مرتبط با خودشیفتگی
خودشیفتگی مزایایی دارد، مثلا قوای ذهنی فرد افزایش پیدا میکند به این معنی که در شرایط استرس زا عملکرد خوبی از خود نشان میدهد و در مدرسه و محل کار حرفه ایتر عمل میکند. احساس خود ارزشمندی زیاد باعث میشود فرد با انگیزهتر و جسورتر از دیگران باشد.
خودشیفتگی با افسردگی در ارتباط است به ویژه افراد خودشیفته با افزایش سن بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی میشوند چرا که زیبایی و جوانیشان رو به افول است درحالیکه حس رضایتمندی این افراد از خودشان وابسته به تحسین دیگران است و اگر این تحسین را دریافت نکنند ناامید میشوند.
طرد شدن از سوی دیگران از جمله فشارهای روانی شایعی است که افراد خودشیفته با آن مواجه شده و هر چه بیشتر آنها را به سمت افسردگی سوق میدهد.
بیشتر بخوانید:
میسوفونیا یا صدابیزاری چیست و چگونه با افراد مبتلا به آن زندگی کنیم؟
با ترس بیمارگونه یا فوبیا آشنا شوید
علل خودشیفتگی
ابتلا به این اختلال میتواند ریشه در کودکی افراد داشته باشد، به این معنی که خودشیفتهها غالبا موفقیت هایشان در کودکی توسط والدین نادیده گرفته شده یا کوچک شمرده شده است.
نقطه مقابل این وضعیت هم میتواند علت ابتلای فرد به اختلال خودشیفتگی باشد یعنی والدین از کودکی به فرد القا کرده اند که او خاص است و به این ترتیب کودک همواره مرکز توجه بوده است ریسک ابتلای تک فرزندان به این اختلال بیشتر است. همچنین افرادی که والدینشان مبتلا به این اختلال بوده اند نیز بیش از سایرین در معرض ابتلا به خودشیفتگی قرار دارند.
برخی معتقدند با توجه به اینکه تمایل به فردنگری و سلبریتی شدن در جهان رو به افزایش بوده، افراد سعی میکنند در فضای مجازی خود را بهتر از آنچه هستند نشان دهند این اختلال رو به افزایش است.
درمان خودشیفتگی
روان درمانی و دارو درمانی از روشهای رایج برای درمان این اختلال هستند، اما روان درمانی این افراد مشکل است به این دلیل که فرد خودشیفته باید با درمانگر خود ارتباط برقرار کند و برای این موضوع نیز باید از تمایلات خودشیفتگی دست بردارد.
با افراد خودشیفته چگونه برخورد کنیم؟
اگر با فرد یا افراد خودشیفته در زندگی سر و کار دارید لازم است نحوه مواجهه مناسب با آنها را بیاموزید تا از آسیبهای احتمالی آنان به خود در امان بمانید. در این راستا استفاده از روشهای زیر میتواند مفید باشد.
فریب رفتار خودشیفتگی آنها را نخورید: افراد خودشیفته درابتدا بسیار فریبنده و جذاب بوده و این تصور را ایجاد میکنند که میتوانند اشتیاق ما به احساس مهم بودن و احساس زندهبودن را اغنا کنند.
-مطلع باشید که آنها نمیتوانند نیازهای شما را برآورده کنند.
- به رفتار فرد خودشیفته با بقیه دقت کنید.
- در برخورد با افراد خودشیفته خوش بین نباشید.
- به جای تمرکز بر فرد خودشیفته برای تحقق رویاهایتان تلاش کنید.
مطلع باشید که خودشیفتهها نمیتوانند شما را ببینند و روابط متقابل برقرار کنند. آنها متوجه نیستند که شما هم مانند آنها از برقراری رابطه انتظاراتی دارید. به همین دلیل خودشیفتهها همواره به صورت حق به جانب عمل میکنند.