
اگر در ابتدای آشنایی هستید، این ۲ نشانه خطر را نادیده نگیرید
ستایش غیرواقعی و انتقاد مداوم در روابط عاطفی دو نشانه هشداردهنده مهم هستند که میتوانند صمیمیت واقعی را از بین ببرند و رابطه را به سمت ناپایداری سوق دهند.
جامعه ۲۴- آیا تاکنون برایتان پیش آمده که فردی که بهتازگی با او آشنا شدهاید، شما را «بینقص» خطاب کند و مدام بگوید چه موهبتی برای زندگی او هستید؟ در آغاز یک رابطه، این حجم از توجه و تحسین میتواند خوشایند و دلنشین به نظر برسد. اما چه میشود اگر این تصویر ایدهآلی که از شما ساختهاند، زیر سؤال برود؟ اگر اشتباهی مرتکب شوید یا از دیدگاه او کمتر از حد انتظار ظاهر شوید، آیا همچنان با همان احترام و محبت با شما رفتار خواهد شد؟ حالا برعکس این موقعیت را تصور کنید. در رابطهای هستید که طرف مقابل دائماً شما را نقد میکند؛ از لباسهایتان، انتخابهای غذاییتان گرفته تا دوستانتان، هیچ چیز از انتقادهایش در امان نیست. عجیب است که برخی افراد چقدر سریع درباره دیگران قضاوت میکنند، بدون آنکه فرصت کافی برای شناخت واقعی داشته باشند. آیا میتوانید آیندهای بلندمدت را در کنار چنین فردی متصور شوید؟ هر دوی این افراطها، ستایش غیرواقعبینانه و انتقاد مداوم، نشانههایی از نبود توازن قدرت در رابطه هستند. در ادامه به بررسی این دو علامت هشداردهنده و دلایل اهمیت توجه به آنها پرداخته میشود.
۱. مشکلات ایدهآل بودن
تا حدی تحسین شدن توسط شریک عاطفی میتواند حس خوبی ایجاد کند؛ وقتی کسی مهربانی، هوش یا دیگر ویژگیهای مثبت شما را تحسین میکند، احساس تایید و پذیرش میکنید. این بازخورد مثبت میتواند کشش اولیه را تقویت کند، زیرا در مراحل ابتدایی آشنایی، افراد معمولاً تلاش میکنند تاثیر خوبی بر یکدیگر بگذارند. با این حال، ستایش بیشازحد و غیرواقعی در بلندمدت میتواند به رابطه آسیب بزند. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ در نشریه «روابط اجتماعی و شخصی» منتشر شد، زمانی که یک شریک عاطفی، دیگری را «بینقص» میبیند، ممکن است دو اتفاق رخ دهد: یا فرد ایدهآلشده تصور میکند نیازی به رشد و تغییر ندارد، یا اینکه دچار اضطراب عملکرد شده و برای حفظ این تصویر غیرواقعی، دچار استرس میشود، ویژگیهای واقعی خود را پنهان میکند و دچار ناهماهنگی درونی میشود. در نهایت، این دینامیک ناسالم، سطح رضایت از رابطه را کاهش میدهد، زیرا صمیمیت واقعی نیازمند پذیرش نقصها و ضعفهای طرف مقابل است.
گاهی شریک عاطفی با ستایش اغراقآمیز، در واقع خواستهها یا نیازهای برآوردهنشده خود را بر شما فرافکنی میکند، بدون آنکه شما را به عنوان یک انسان کامل ببیند. این تصویرسازی خیالی، به محض آشکار شدن نقصها، به سرعت به انتقاد و سرخوردگی تبدیل میشود و فرد مقابل را دچار سردرگمی و ناراحتی میکند. علاوه بر این، تحسین افراطی در ابتدای رابطه میتواند ابزاری برای دستکاری عاطفی باشد؛ ابزاری برای ایجاد وابستگی سریعتر و در نتیجه سختتر کردن خروج از یک رابطه ناسالم. نشانههایی که باید مراقب آنها باشید شامل موارد زیر است:
نادیده گرفتن یا کوچک شمردن آسیبپذیریهای شما؛ مثلاً: «تو آنقدر قوی هستی که نباید بابت این موضوع ناراحت شوی.»
بیشتر بخوانید: ۹ عامل کلیدی برای شعلهور ساختن کشش عاشقانه در رابطه
تعریف و تمجید کلی و غیرشخصی؛ مثلاً: «تو در همه چیز فوقالعادهای» به جای تحسین یک رفتار مشخص
وادار شدن به تغییر رفتار یا پنهان کردن احساسات برای حفظ تصویر ایدهآل ساخته شده در ذهن او.
در صورت مشاهده این نشانهها، لازم است فاصلهای منطقی ایجاد کرده و مرزهای مشخصی تعیین کنید. میتوانید محترمانه به او توضیح دهید که نیاز دارید به عنوان انسانی واقعی و ناقص دیده شوید، نه نسخهای آرمانی و غیرواقعی.
۲. دام انتقاد مداوم
در مقابل کسانی که بیش از حد ستایش میکنند، افرادی هستند که بیوقفه انتقاد میکنند و هیچگاه احساس خوبی به شما نمیدهند، حتی زمانی که تلاش بسیاری برای جلب رضایتشان انجام دادهاید. انتقاد مداوم فراتر از شکایتهای گاهبهگاه یا بازخوردهای سازنده است. این رفتار به یک الگوی پایدار از کوچک شمردن، بیارزش جلوه دادن یا تمرکز وسواسگونه بر روی نقاط ضعف شما تبدیل میشود. این اظهارنظرها، چه در قالب توهینهای مستقیم باشند و چه نیش و کنایههای ظریف، به مرور زمان اعتماد به نفس فرد را تخریب میکنند و این احساس را به وجود میآورند که «هیچگاه کافی نیستید.»
بر خلاف بازخوردهای مفید که بر رفتارهای مشخص متمرکز هستند، انتقادهای مخرب معمولاً کلیگویی هستند، به شخصیت فرد حمله میکنند و بار سرزنش سنگینی دارند. جملاتی مانند «تو همیشه خرابکاری میکنی» یا «اصلاً به من اهمیت نمیدهی» نمونههایی از این نوع انتقادند. زبان بدن منفی مثل چشم غره رفتن، آههای عمیق یا طعنه و کنایه نیز میتوانند نشانههای پنهانتر تحقیر باشند.
در طول زمان، ممکن است فرد برای جلوگیری از ناراحتی شریکش، شروع به سانسور گفتار و رفتار خود کند. این روند تدریجی، اما مخرب، حس امنیت روانی را تضعیف میکند. دکتر جان گاتمن، روانشناس و کارشناس روابط، نشان داده است که الگوهای رفتاری همچون انتقاد و تحقیر از مهمترین نشانههای فروپاشی رابطه هستند. وی این رفتارها را در چارچوب «چهار سوار آخرالزمان روابط» معرفی کرده و تاکید کرده است که وقتی شکایتها به حمله شخصی تبدیل میشوند، رابطه به شدت آسیب میبیند.
ریشه چنین رفتاری ممکن است در ویژگیهای شخصیتی مانند خودشیفتگی باشد که در آن فرد با تحقیر دیگران احساس برتری میکند. گاهی نیز این رفتار از احساس عدم امنیت درونی ناشی میشود، جایی که فرد با انتقاد از دیگران، برای لحظاتی احساس قدرت یا ارزشمندی بیشتری میکند. در برخی موارد، انتقاد مداوم میتواند ابزاری برای کنترل باشد؛ با ایجاد حس ناامنی و اضطراب در طرف مقابل، فرد منتقد میتواند به راحتی احساسات و تصمیمات او را تحت تاثیر قرار دهد.
برای مقابله با این وضعیت، لازم است مرزهای روشن تعیین شود. احساسات خود را درباره رفتارهای آزاردهنده به صورت شفاف بیان کنید. اگر انتقادها ادامه پیدا کرد یا شدت گرفت، باید از خود بپرسید: «آیا این رابطه من را در مسیری که میخواهم پیش ببرم، حمایت میکند؟» رابطهای سالم باید فضایی برای رشد فراهم کند، و نباید باعث شود فرد مدام خود را زیر سوال ببرد و احساس بیارزشی کند. کاهش ارتباط عاطفی با افراد منفیگرا و در صورت لزوم، ایجاد فاصله فیزیکی، گامهایی ضروری برای بازیابی حس ارزشمندی شخصی است.