روان مشاوره روانشناسی
کد خبر: ۴۵۹۹۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۳ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴

۵ نشانه که می‌گوید از شریک عاطفی‌تان دل کنده‌اید

اگر احساس می‌کنید دیگر تمایلی به تلاش برای حفظ رابطه ندارید و شریک عاطفی‌تان دیگر شما را شاد نمی‌کند، ممکن است در حال جدا شدن احساسی از او باشید!

۵ نشانه که می‌گوید از شریک عاطفی‌تان دل کنده‌اید

جامعه ۲۴- گاهی ممکن است شریک زندگی‌تان شما را اذیت کند یا رفتاری داشته باشد که آزاردهنده به نظر برسد، اما وقتی به‌طور مداوم شروع به تمرکز وسواس‌گونه روی تفاوت‌هایی می‌کنید که پیش‌تر آنها را پذیرفته و حتی دوست داشتنی می‌دانستید، ممکن است نشانه‌ای از بروز یک مشکل عمیق‌تر باشد. در چنین وضعیتی، ممکن است افکار منفی به ذهنتان راه یابد؛ حتی به جدایی فکر کنید، چیزی که تا پیش از این هیچ‌گاه در ذهن نداشتید. رفتار شما هم ممکن است در حضور شریک عاطفی‌تان تغییر کند؛ بی‌میلی، بی‌تفاوتی یا حتی خشونت رفتاری جای مهربانی‌های گذشته را بگیرد.

این تغییرات می‌تواند نشانه‌ای باشد از اینکه در حال دل کندن از شریک زندگی خود هستید. ممکن است با وجود تلاش بسیار، دیگر نتوانید برای حفظ رابطه انرژی بگذارید. چیز‌هایی که زمانی به‌راحتی برایتان اتفاق می‌افتاد، حالا خسته‌کننده و طاقت‌فرسا شده‌اند. ویژگی‌هایی که زمانی آنها را بامزه یا منحصر‌به‌فرد می‌دانستید، اکنون به‌نظرتان نقص‌های شخصیتی جدی می‌آیند. دل کندن از عشق معمولاً یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. این وضعیت با احساس راحتی بیش از حد یا رکود در رابطه فرق دارد؛ چرا که در حالت دوم، همچنان ممکن است تمایل داشته باشید در کنار شریک‌تان باشید. اما وقتی از عشق فاصله می‌گیرید، ممکن است حتی تحمل حضور او را هم نداشته باشید.

۱. دیگر با مهربانی با او رفتار نمی‌کنید

وقتی از عشق دور می‌شوید، واکنش‌های شما به اشتباهات شریک‌تان تغییر می‌کند. دیگر مانند گذشته با گذشت و درک رفتار نمی‌کنید. کار‌های ساده‌ای که پیش‌تر برای او انجام می‌دادید، مانند پیگیری حالش، حمایت عاطفی یا آرامش دادن، کم‌کم کاهش یافته و در نهایت کاملاً متوقف می‌شود. این رفتار‌ها تنها مربوط به خستگی یا یک روز بد نیست، بلکه روندی است تدریجی که در طول روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها شکل می‌گیرد. در نهایت، بی‌تفاوتی جای محبت را می‌گیرد و تحقیر جای تحسین. صمیمیتی که زمانی میان شما و شریک‌تان وجود داشت، ناپدید می‌شود.

۲. مدام از او انتقاد می‌کنید

روان‌شناسان زوج‌درمان‌گر برجسته، جان و جولی گاتمن، انتقاد دائمی را یکی از «چهار نشانه‌ی نابودی رابطه» می‌دانند. در چنین شرایطی، لحن شما نسبت به شریک‌تان تغییر می‌کند. ممکن است از حالت شوخی یا انتقاد سازنده فاصله گرفته و به خرده‌گیری بی‌وقفه روی بیاورید. گاهی از کلمات توهین‌آمیز نیز استفاده می‌کنید، حتی اگر آگاهانه این قصد را نداشته باشید.


بیشتر بخوانید: همه چیز درباره حسادت‌های عاشقانه


برخی رفتار‌های اجتماعی ناخوشایند مانند بی‌توجهی به بهداشت فردی یا خودمحوری می‌توانند حساسیت شما را بیشتر کنند. اما اگر نتوانید این مسائل را با احترام و صداقت مطرح کنید، به مرور عزت نفس شریک‌تان را خدشه‌دار می‌کنید. او ممکن است حالت دفاعی به خود بگیرد، فاصله بگیرد یا حتی نشانه‌های آشکار ناراحتی را نشان دهد. در نهایت، ممکن است احساس کند دوست‌داشتنی نیست یا امنیت عاطفی ندارد.

۳. در برابر او حالت دفاعی به خود می‌گیرید

وقتی از عشق فاصله می‌گیرید، حتی ساده‌ترین جملات شریک‌تان ممکن است برایتان تهدیدآمیز باشد. واکنش‌های شما ممکن است تند، تهاجمی یا آمیخته به عصبانیت باشد، در حالی که در گذشته نسبت به همان رفتار بی‌تفاوت بودید. این واکنش می‌تواند ناشی از تمایل ناخودآگاه شما به محافظت از خود باشد. ممکن است بیشتر بحث کنید، کمتر انعطاف‌پذیر باشید یا هرگونه بازخوردی را رد کنید، چرا که دیگر احساس نمی‌کنید این رابطه ارزش تلاش یا پذیرش دارد.

از نگاه شریک شما، این رفتار گیج‌کننده و دردناک است. او ممکن است احساس کند باید با احتیاط کامل رفتار کند تا مبادا با واکنش منفی مواجه شود. این حالت می‌تواند ارتباط را مختل کرده و حتی باعث شود او احساس کند که در رابطه‌اش جای امنی برای بروز احساسات ندارد.

۴. نسبت به او بی‌تفاوت شده‌اید

وقتی از عشق فاصله می‌گیرید، دیگر از نظر عاطفی در کنار شریک‌تان حضور ندارید. صحبت‌های روزمره او برایتان بی‌اهمیت می‌شود. از گفت‌و‌گو‌های ساده پرهیز می‌کنید یا حتی در مشاجرات عمداً سکوت می‌کنید تا او را نادیده بگیرید. این بی‌تفاوتی می‌تواند نشانه‌ای باشد از اینکه دیگر علاقه‌ای به ادامه ارتباط ندارید. شاید از گفت‌و‌گو درباره احساسات‌تان ناراحت می‌شوید یا ترجیح می‌دهید به سادگی از تنش‌ها دوری کنید. گاهی حتی ممکن است از واکنش‌های عاطفی شریک‌تان بترسید و ترجیح دهید خودتان را عقب بکشید.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۵ توسط استر لیو و مایکل رالوف نشان داد سکوت تعمدی می‌تواند ناشی از خستگی عاطفی یا فرسودگی ذهنی بر اثر فکر کردن مکرر به یک تعارض باشد. اگر درگیری حل‌نشده‌ای ذهن شما را مشغول کرده باشد، ممکن است به‌طور ناخودآگاه شریک‌تان را با بی‌توجهی مجازات کنید. شاید این بی‌تفاوتی ریشه در کینه‌های قدیمی داشته باشد. شاید زمانی احساس کرده‌اید نادیده گرفته می‌شوید، به شما بی‌احترامی شده یا ارزش‌تان در رابطه درک نشده، اما به‌جای حل این احساسات، آنها را سرکوب کرده‌اید.

۵. دیگر از بودن با او هیجان‌زده نمی‌شوید

در این مرحله، از نظر احساسی قطع ارتباط کرده‌اید. دیگر احساس نزدیکی نمی‌کنید. شور و شوق اولیه نسبت به ویژگی‌های خاص او، علایق مشترک یا حتی حضور فیزیکی‌اش از بین رفته است. از تماس عاطفی یا فیزیکی اجتناب می‌کنید و تمایلی برای نشان دادن محبت ندارید. شاید حتی تصور کنید اگر در یک رابطه نبودید، می‌توانستید با فرد دیگری آشنا شوید. این فاصله احساسی می‌تواند اضطراب و ناراحتی جدی در شریک‌تان ایجاد کند.

شما و شریک‌تان ممکن است در یک چرخه معیوب گرفتار شوید؛ یکی درخواست محبت و توجه می‌کند و دیگری عقب‌نشینی. در این چرخه، ادامه رابطه تنها به ناراحتی هر دو نفر دامن می‌زند.

آیا می‌توان دوباره عاشق شد؟

شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که آیا امکان دارد دوباره عاشق همان فرد شوید؟ پاسخ مثبت است، اما به شرطی که هر دو نفر از نظر شخصیتی همخوانی داشته باشند و برای ترمیم رابطه تلاش کنند. در وهله نخست، باید نسبت به احساسات‌تان آگاه باشید. سپس با شریک‌تان صحبت کنید، صادق باشید و احساسات‌تان را بدون سرزنش با او در میان بگذارید. اگر او همچنان شما را دوست دارد، ممکن است به بازسازی رابطه تمایل نشان دهد، اما این کار نیازمند باز بودن، پذیرش و گفت‌و‌گو‌های سازنده است.

در صورتی که مطمئن هستید دیگر نمی‌توانید با او خوشحال باشید و امیدی به بهبود رابطه ندارید، شاید وقت آن رسیده باشد که با احترام و صداقت، مسیر جدایی را در پیش بگیرید. ادامه دادن بدون صداقت، نه‌تنها از زندگی شما می‌کاهد، بلکه فرصت‌های شریک‌تان را نیز از بین می‌برد. در نهایت، این شما هستید که باید تصمیم بگیرید: آیا این ارتباط ارزش جنگیدن دارد یا باید برای همیشه رها شود؟

منبع: فرارو
دیدگاه کاربران
آخرین اخبار
پربحث ترین
پربازدید ترین
آخرین اخبار