
آتشافروزیهای سیستماتیک در جنگلهای زاگرس/ ریههای ایران در خطر نابودی
مرگ تدریجی جنگلها در مناطق زاگرسی ابعاد گستردهتری یافته است، روزی نیست که آتش قلب درختان این مناطق را شعلهور نکند و حیات وحش این مناطق را تبدیل به اجسادی وحشتزده و خشکیده نکند. با این حال نه خبری از تجهیزات هست و نه پیگیریهای قضایی و امنیتی برای شناسایی مجرمان. جامعه ۲۴ ریشه این آتشافروزیها را مورد بررسی قرار داده است.
جامعه ۲۴، شادی مکی: تداوم آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور به ویژه در منطقه زاگرس نهتنها باعث از دست رفتن هزاران هکتار از اراضی زنده و جنگلی و زنده کشور شد که جان گونههای جانوری ساکن در این مناطق را نیز تاراج کرد. تصاویر دلخراش از سوختن جانوران ساکن در این مناطق شاهدی بر این مدعاست.
به گفته مدیر کل منابع طبیعی استان فارس از ابتدای سال جاری تاکنون ۴۱۴ آتش سوزی تنها در استان فارس رخ داده است. با این حال، اما نه آماری دقیق از میزان خسارات وارده بر جنگلها موجود است و نه تاکنون فکری برای پیشگیری از این آتشسوزیها شده است، آتشسوزیهایی که تداوم و گسترش آن میتواند زمینهساز تغییرات آب و هوایی خسارت بار در کشور شود.
در چنین شرایطی مسئولیت اطفاء حریق جنگلها را به جای نیروهای متخصص و یگانهای ویژه آموزش دیده برای این شرایط، مردم دلسوز محلی و فعالان محیط زیست با دستان خالی انجام میدهند. درحالیکه تاکنون تعدادی از همین افراد در اثنای مبارزه با آتش و حفاظت از جنگلها جان خود را از دست دادهاند. سازمان محیط زیست به عنوان متولی حمایت از سرمایه طبیعی و محیط زیستی کشور در کنار سازمانها جنگلها با بیتفاوتی نسبت به این ماجرای ترسناک گوشهای نشسته و سعی در کمرنگ جلوه دادن بلایی دارند که ریههای طبیعی پیکره کشور را تهدید کرده و بخشی از آن را برده است.
بیشتر بخوانید: مرگ جنگلهای زاگرس ادامه دارد / هواپیمای آتشنشان ایرانی در ترکیه و آبرسانی با الاغ سهم جنگلهای گرگرفته ایران
گزارشهای بیاساس عیسی کلانتری در مجلس
بهمن ایزدی، کارشناس محیط زیست و پژوهشگر در حوزه بوم شناختی کشور دراینباره به جامعه ۲۴ میگوید: «این آتشسوزیها اکثرا به دلیل دخالتهای انسانی رخ میدهد. حدود ۹۰ درصد آتشسوزیها عمدی و ۱۰ درصد آنها سهوی است. گاهی هم به دلیل صاعقه آتشسوزی ایجاد میشود که چنین مواردی نادر است، اما آتشسوزیهای عمدی به صورت هوشمندانه انجام میشود.»
«متاسفانه بخش دولتی ذیربط تا به حال آمار صحیحی از آتشسوزیها و میزان رویشگاهها و جنگلهای سوخته ارائه نداده و عمدتا در ارائه آمارها سعی میکنند عددها را دست پایین بگیرند و بحران آتشسوزیهای عمدی را بهخصوص در مقابل مدیران بالادستی کماهمیت جلوه دهند؛ لذا همین امر سبب شده که ما سرجمع آمار درستی از آتشزدن رویشگاههای زاگرس در پهنه ۱۱ استان زاگرسنشین کشور نداشته باشیم. به عنوان مثال تنها در سال جاری در استان فارس در بیش از یکصد مورد آتش زدن، حدود ۴۰ هزار هکتار از مراتع و اراضی جنگلی سوخته است، اما آمارها کمتر از این ارائه میشود و در سایر نقاط کشور هم روال به همین شکل است.»
«گویا برخی نمیخواهند آتشزدنها را به عنوان یک بحران در سطح کشور نشان بدهند. این موضوع پیامدهای منفی بسیاری دارد و طبعا دوایری مانند ادارات کل مدیریت بحران که از جمله وظایفشان اطفای حریق است به همین دلیل آمادگی و تجهیزات لازم برای مقابله با بحران آتش سوزی جنگلها را جدی نمیگیرند و همچنین بحران آتش زدن رویشگاههای زاگرس تحت پوشش بایسته خبری قرار نمیگیرد. به نظر میرسد یکی از علل اصلی اینکه جریانات یا افرادی که جنگلها را به آتش میکشند به کار خود ادامه داده و بخش وسیعتری از رویشگاههای زاگرسی را از بین ببرند، کمتوجهی یا بیتوجهی بخش دولتی ذیربط در خصوص بحران آتشسوزیهای رویشگاههای حیات بخش زاگرس است که دست عاملین جنایتکار آتش زدن زاگرس را باز میگذارد.»
(عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست معتقد است خرید تجهیزات اطفای حریق برای جنگلها توجیه اقتصادی ندارد. عملکرد این سازمان تاکنون به چه میزان با این اعتقاد رئیس سازمان محیط زیست هماهنگ بوده است؟): «ایشان هر بار به نحوی از انحاء اظهارات غیرکارشناسی و خلاف واقع داشتهاند. سال گذشته ۱۲ خرداد ماه بود که بیش از یکماه بود که آتش زدن رویشگاههای زاگرس شروع شده بود و به همین دلیل کمیسیون تلفیق مجلس نشستی با حضور کلانتری و رئیس سازمان جنگلها و مراتع، کارشناسان و نمایندگان مجلس و نمایندگان نیروهای مردمی ساکن در زاگرس برگزار کرد تا میزان و دلایل آتش زدن جنگلهای زاگرس را مورد بررسی قرار داده و به تصمیم درستی برای مقابله با آتش در این مناطق برسند.»
«در همان نشست سه بار رئیس جلسه آقای قاضی زاده هاشمی به مدیریت سازمان مراتع تذکر داد که به صورت تاپیک در خصوص وضعیت جنگلهای کشور صحبت نکنید و بگویید کدام مناطق زاگرس آتش گرفته؟ این آتشسوزیها به چه میزان بوده و مشکلات مربوط به تقویت مقابله با آتش در این مناطق چیست؟ با اینحال این سازمان نتوانست پاسخ خاصی به این سوالات بدهد، اما وقتی نوبت به آقای کلانتری رسید ایشان هم گفت مساله خاصی نیست نگران نباشید، رسانهها موضوع را بزرگ کردهاند. ایشان عنوان کردند که ۲۰ هکتار از جنگلهای خاییز آتش گرفته و خاموش شده است و ما نیازی به تجهیزات اطفاء حریق و بالگرد ویژه برای این کار نداریم، مردم خودشان از پس اطفاء حریق برمیآیند. این درحالی بود که همان زمان و از چند روز قبل از آن منطقه خاییز در حال سوختن بود؛ و روز قبل از آن یعنی ۱۱ خرداد هم رئیس گارد حفاظت از محیط زیست در گزارش اعلام کرده بود که بیش از هزار هکتار از منطقه خاییز آتش گرفته و همچنان هم آتش در حال پیشروی است.»
«این اظهارات غیر مسئولانه کلانتری موجب برانگیخته شدن خشم و اعتراض تمام شرکتکنندگان و نمایندگان مجلس شد. من نیز در همان جلسه یک به یک جواب سخنان ایشان را دادم. جالب آنکه ایشان در گفتارشان بارها از عبارت نگران نباشید استفاده کردند. من در پاسخ به اظهارات غیر منطقی وی ابتدا ارزشهای طبیعی رشته کوه زاگرس و رویشگاههای آن و تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن بر زندگی ۱۱ استان زاگرس نشین کشور که تقریبا نیمی از کشور را در بر میگیرد بازگو کردم و عنوان کردم ۴۰ درصد از ذخیره گاه آب شیرین کشور در زاگرس موجود است. ما در زاگرس ۶ میلیون هکتار جنگل و رویشگاه داریم که حدود ۷۰ درصد گونه غالب در این مناطق را بلوطهایی با قدمتهای ۴۰۰، ۵۰۰ سال تشکیل میدهند. به همین دلیل هم باید تحت حفاظت ویژهای قرار بگیرند زیرا اقتصاد معیشتی مردم توسط این منابع طبیعی تامین میشود.»
«همچنین در این جلسه راهکارهای مقابله با این آتشسوزیها را عنوان و این سوال را مطرح کردم که اگر به جای پیرزنان و پیرمردان عشایری بودید که با سوز جگر آتش گرفتن این مناطق را میبینند بازهم میگفتید مسالهای پیش نیامده و نگران نباشید؟ اگر جای خانواده افرادی باشید که برای حفاظت از محیط زیست زاگرس جان شریفشان را از دست دادهاند باز هم میگفتید نگران نباشید؟ همچنین عنوان کردم که محیطبان شما یک کفش و لباس مناسب برای انجام وظایفش ندارد چه برسد به مقابله با آتش، آنان باید لباسهای مناسب مقابله با آتش در این شرایط را داشته باشد. وقتی شما که مسئول حفاظت از محیط زیست و رویشگاههای کشور هستید کارتان را به درستی انجام نمیدهید چه توقعی از مردم دارید و چرا مردم باید به جای شما کار کرده و با دست خالی با آتش مبارزه کنند و جانشان را از دست بدهند.»
بیشتر بخوانید: مرگ در جنگلهای سردشت شعله میکشد/ حمایت قدرتهای در سایه از تخریبگران محیط زیست
«شوربختانه همان روزی که ما این جلسه را داشتیم یکی از کنشگران محیط زیست به نام البرز زارعی در راه مقابله با آتش در ارتفاعات گچساران سوخت و بعد از مدتی در بیمارستان جان عزیز خود را از دست داد. در واقع این نوع نگاهها که در آن هیچگونه مسئولیت و پاسخگویی متعهدانه به مردم و حتی بدنه دولت وجود ندارد آسیبزاست. به دلیل فقدان سیستم جدی ارزشیابی عملکرد مدیران در دولت، کمتر مشاهده شده که عملکرد مسئولانی که سرمایهها و منابع پایه اصلی کشور برای محافظت به دستشان سپرده شده مورد مداقه و ارزیابی جدی قرار بگیرد. در نتیجه ضرباهنگ تخریب و تصرف منابع پایه کشور روز به روز شدت میگیرد و سلامت استمرار زندگی زیستمندان بوم ناحیههای مختلف کشور با مشکلات متنوع و عدیدهای روبرو شده و میشود.»
احتمال وجود اتاق فکر پشت آتشافروزیها در زاگرس
«آتشسوزیهای زاگرس به صورت سریالی و به شکل مخرب و نوین انجام میشود تا جایی که این موضوع به صورت یک بحران درآمده است. این مساله مقطعی نیست از اردیبهشت ماه سال ۹۹ شروع شد و همچنان هم ادامه دارد. تنها در زمان ترسالی ما آتشسوزی نداشتهایم، اما در تمام ماههای خشک آتشسوزی داشتهایم.»
«به نظر من این آتشافروزیها سیستماتیک بوده و به یکدیگر مربوط است و دقیقا یک مطالعه اقلیم شناسی و یک اتاق فکر پشت این ماجرا وجود دارد. به این معنا که دقیقا میدانند کدام مناطق را آتش بزنند که با از بین رفتن رویشگاههای آن، بقیه نواحی رویشی و جنگلهای رشته کوه زاگرس خود به خود دچار اضمحلال سیستم متعادل اکولوژی و بیولوژیکی شوند و در نتیجه با بروز بیماریهای متعدد توسط انواع آفات از بین بروند. زاگرس (ابَرسِن) از مهمترین رشته کوههای اصلی کشور است که با استقرار ریخت پیکره خویش از آذربایجان غربی و کردستان در جهت شمال غرب- جنوب شرق و با دارا بودن ارتفاع ۴۴۳۵ متر از سطح دریا، نقش بسیار موثری در جذب سامانه هوایی مهاجر و چرخندی به کشور ایفا میکند.»
«در رشته کوه زاگرس دو جریان هوایی عمده وجود دارد. جریان مدیترانهای دارای هوای مرطوبی است که از شرق مدیترانه با گذر از کشور ترکیه و از ناحیه آذربایجان غربی و کردستان وارد رویشگاههای ما در ناحیه زاگرس میشود که متاثر از آن در وهله نخست جنگلهای پُرپشت آذربایجان غربی و کردستان را در بر میگیرد و در ادامه به سمت جنوب شرق این آب و هوا بیشترین تاثیرات خود را تا استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد و فارس میگذارد.»
«جنگلها و رویشگاههایی که در قسمت کردستان و آذربایجان غربی وجود دارند نسبت به سایر قسمتهای رویشی زاگرس شادابتر، مرطوبتر و سرسبزتر هستند، علت اینکه این رویشگاهها در قیاس با سایر نقاط زاگرس سرسبزتر هستند، واقع شدن آن نواحی در جبهه ورودی هوای خنک شرق مدیترانه و در نتیجه برخورداری از رطوبتی بالاست. از جانبی دیگر وجود رویشگاههای سر سبز و نسبتا مرطوب رویشگاههای شمال غرب زاگرس، به گونهای، جاذب جریانات هوایی چرخنده مدیترانهای هستند؛ بنابراین آتش زدنهای مکرر و سریالی مناطق رویشی ارتفاعات کردستان و آذربایجان غربی بی ارتباط با شرایط اقلیمی خاص آن اکوسیستم نیست.»
«از طرف دیگر شرایط اقلیمی ارتفاعات شمال شرق خوزستان، بیشتر مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد، بخشهایی از چهارمحال و بختیاری و همچنین ارتفاعات جنگلی استان فارس، به صورت رشتههای موازی و کوهستانهای مرتفع با ارتفاعات گوناگون که تا بیش از سه هزار متر از سطح دریا استقرار یافته اند، از نظر اقلیمی درواقع یک پهنه با ارزش را تشکیل میدهند.»
«بنابراین نقش رویشگاههای جنوب شرق زاگرس در مناطق یاد شده در ایجاد شرایط متعادل اقلیمی کشور به ویژه در زاگرس بسیار پررنگ است به این معنی که این رویشگاههای سپر در برابر ورود بیش از حد جریانهای هوایی گرم و خشک عربستان و سودان که از نواحی جنوب، جنوب غربی و جنوب شرقی کشور وارد ناحیه زاگرس میشوند، مقاومت میکنند. رویشگاههای مناطق مذکور با تعدیل ورود هوای گرم و خشک مانند فیلتر عمل کرده و از غلبه بیش از اندازه هوای گرم و خشک عربستانی و سودانی بر ریخت پیکره زاگرس به سوی نواحی میانی و شمالی آن جلوگیری میکنند.»
«همچنین برای اینکه ابرها و جریانات هوایی مدیترانه بارور شوند تلاقی هوای گرم و خشک عربستان و سودانی با جریانات هوای مدیترانه باید انجام شود، اما به شکل کنترل شده، لذا تمامی ارتفاعات جنگلی استقرار یافته در استانهای یاد شده چرخند جریانهای هوایی را به نحوی کنترل میکنند که این تلاقی در حد مورد نیاز انجام شود و نه بیشتر، کنترل جریانهای هوایی خشک و گرم سودانی، عربستانی توسط ارتفاعات جنگلی در نواحی استانهای فارس، کهگیلویه و بویر احمد، چهارمحال بختیاری و فارس باعث میشود که بارشهای خوبی با استقرار حداکثری چرخندهای مرطوب مدیترانهای در پهنه زاگرس ایجاد شود.»
«لذا وقتی که جنگلهای زاگرس درهمین نواحی به دلیل آتش زدنهای مکرر از دست برود و زون حفاظتی مناطق یاد شده در فرآیند تعدیل آب و هوای سایر رویشگاههای زاگرس از بین برود، هوای گرم و خشک عربستانی و سودانی بیش از حد معمول بر رویشگاههای نواحی مختلف زاگرس غالب شوند، این مساله باعث میشود که رویشگاههای گیاهی در ناحیه میانی تا شمال غرب زاگرس، تنها با غلبه هوای گرم و خشک و به دلیل از دست رفتن رطوبت لازم، با به هم خوردن نظام چرخندی جریانات هوایی با کاهش ریزشهای سالیانه مواجه و بدون اینکه به آتش کشیده شوند، از دست بروند. در این شرایط درختان جنگلی به ویژه درختان بلوط زاگرس بیمارتر و به انواع آفات کشنده مانند بیماری مهلک و سرطانی لورانتوس که به خشکیدگی جنگل منجر میشود، مبتلا شوند.»
«چند سالی است که در برخی از مناطق رویشی زاگرس شاهد انواع بیماری در جنگلها به ویژه در درختان بلوط هستیم، زیرا در دشتهای متعدد اطراف زاگرس برای توسعه اراضی کشاورزی شروع به حفر چاههای متعدد کردهاند و همین موضوع موجب شده تا خط تراز مرطوب متناسب لایههای زیرین خاک که ریشههای درختان به ویژه بلوطها وابسته به آن است در شیب منفی و افت قرار گیرند و فرآیند آن باعث شده که جنگلهای این گونه نواحی ضعیف و بیمار گردند و بسیاری از مناطق در شرایط اضمحلال قرار گیرند.»
«بنابراین شرایط موصوف با آتش زدن جنگلها ویرانی جنگلهای زاگرس را تسریع کرده و بخش وسیعی از زاگرس را به سمت بیابانی شدن مطلق پیش میبرد. در این صورت مردم مجبور به مهاجرت از جایی میشوند که طی قرون و اعصار خانه آبا و اجدادیشان بوده است؛ لذا وقتی از نظر بوم شناختی و شاخصهای اقلیمی به بحران آتش زدنهای زاگرس نگاه کنیم متوجه میشویم که بیشترین آتش زدنها در همین نواحی حساس صورت میگیرد. به نظر میرسد که این ماجرا از یک اتاق فکر هوشمندانه برخوردار است که قصد دارد با از بین بردن رویشگاههای زاگرس، به تعادلات طبیعی بوم ناحیههای مختلف زاگرس آسیب وارد کند و منابع پایهای زاگرس را که استمرار حیاتمان وابسته به آن است را از بین ببرد و در نهایت با بیابانی شدن زاگرس و متعاقبا به هم خوردن تعادلات اجتماعی، اقتصادی زاگرسنشینان، کوچ اجباری زیستمندان آن را تسهیل کنند.»
سازمانهای امنیتی و دستگاه قضایی به آتش سوزیهای زاگرس ورود کنند
«من همواره تاکید داشتهام که سازمانهای امنیتی و دستگاه قضایی کشور باید به این موضوع ورود کرده و واکاوی کنند که ریشه این مشکلات چیست و از کدام ناحیه ضربه میخوریم. اتاق فکر این ماجرا کجاست؟ وظیفه ما این است که از خاک و آب مان در کنار سایر نهادهای مربوطه از گسترش آتش در زاگرس جلوگیری کنیم، اما قانونا پیگیری قضایی بحران آتش زدن زاگرس نه در تخصص ماست و نه مجاز به ورود به چنین مباحثی هستیم؛ بنابراین تا دیرتر نشده، از بخش قضایی و امنیتی کشور تقاضا داریم که در مقام مقابله با بحران آتش زدن زاگرس از ارزشهای منابع پایه کشور حراست کنند.»
(آیا در جلسه سال گذشته مجلس که حضور داشتید از بعد اقلیم شناسی، موارد و خطرات موصوف را تذکر دادید؟:) «خیر به این دلیل که کمتر از ۲ ماه بود که این آتشافروزیها شروع شده بود. اما حالا به این نتیجه رسیدهام که این اقدام به صورت هوشمندانه انجام میشود و نیاز به پیگیری نهادهای متخصص قضایی و امنیتی دارد.»
(برخی معتقدند که این جنگلسوزیها در راستای تسلط به زمینها و ویلاسازی است؛ شما با این نظر موافقید؟): «این ماجرا مربوط به گذشته بود و در برخی از نقاط چنین کاری انجام شد اما آتشسوزیهایی که از سال گذشته در گستره وسیع و ارتفاعات رویشی و صعب العبور صخرهای انجام میشود، قابلیت کشاورزی و ویلاسازی و... ندارند و قابل تردد نیستند. این آتش سوزیها ظرفیت و جنسیت متفاوتی نسبت به گذشته دارند و عاملان آن قصدشان از بین بردن استوانههای زیستی کشور در زاگرس است.»
«قابل یادآوری است که با گسترش آتش زدنهای زاگرس از سال گذشته، سازمان جنگلها و مراتع کشور، مصوبهای را گذراند که اگر منطقهای از مناطق رویشی و جنگلها آتش گرفت در آینده به هیچ وجه واگذار نمیشود. اما باز هم میبینیم که با وجود این قانون جنگلها را آتش میزنند که نشان میدهد موضوع تصاحب جنگل در میان نیست. چند روز پیش تنها در عرض چند دقیقه دو نقطه مرتفع که در فاصله ۳۰ کیلومتری ما قرار داشتند ناگهان شعلهور ولی با کمک دوستان اطفاء شدند، لذا عمدی بودن این ماجراها کاملا مشخص است، بنابراین باید این بحران با اجرای طرح ملی جامعی مقابله شود.»
(آیا تابهحال قوه قضائیه به این ماجرا ورود کرده است؟): «در منطقه چوگان استان فارس طی یک آتشافروزی حدود ۱۵ هزار هکتار زمین جنگلی سوخت. یک نفر را به عنوان مشکوک بازداشت کردند که سوابق بدی هم داشت. او را معرفی کردند به دادسرا، اما قاضی اعلام کرده که باید چند شاهد در دادگاه حضور یافته و اعلام کنند که لحظه برافروختن آتش او را دیدهاند که در نهایت بعد از مدت کوتاهی آزاد شد. اگر قرار باشد در مقابله با بحران آتش زدنها برخورد جدی شود، لازم است که دستگاه قضایی به طور در بر گیرنده، علت آتش زدنها و اتاق فکر آن را در داخل و یا خارج از کشور شناسایی کند لذا برای تحقق این مهم باید با کمک نیروهای امنیتی، بحران موصوف را پیگیری کنند تا آن نیروها با استفاده از روشهای خودشان عاملان و انگیزههای آنان را در بروز این حوادث مشخص کنند.»