دانشآموزان فاقد شناسنامه ایرانی محروم از آموزش و بالندگی/ هیچکس از فاقد شناسنامهها حمایت نمیکند
در سالهای کرونایی شاهد ناامیدی تعداد کثیری از دانشآموزان تنگدست از ادامه تحصیل در کلاسهای درس آنلاین بودیم، ناامیدی که علت آن فقر و نداشتن ابزار حضور در کلاسهای درس آنلاین بود، اما حقیقت آن است که گروهی دیگر از دانشآموزان نسل به نسل ناامید از تحصیل و پویایی در موطن خود هستند دانشآموزانی که از ابتداییترین حقوق خود یعنی داشتن شناسنامه و هویت محروم بوده و در عمل حضور یا عدم حضور آنها بر سر کلاسهای درس تفاوت چندانی در ارتقای زندگی آینده آنها ندارد.
جامعه ۲۴، شادی مکی: به روزشمار آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ رسیدهایم؛ با وجود شرایط کرونایی بسیاری از دانشآموزان شوق و ذوق لازم برای حضور در کلاسهای درس آنلاین را ندارند، اما چاره دیگری هم فعلا نیست. سال تحصیلی گذشته سه میلیون دانشآموز به دلیل عدم دسترسی به گوشی هوشمند و تبلت از چرخه آموزش خارج شدند.
اما در این بین دانشآموزان دیگری هم هستند که به دلایلی به جز فقر یا مشکلات فرهنگی خانوادهها از گردونه تحصیل عقب میمانند یعنی دانشآموزان فاقد اوراق هویت که در دو گروه فرزندان اتباع بیگانه و ایرانیان فاقد شناسنامه جای میگیرند.
از اوایل دهه گذشته بود که نگرانیها برای ادامه تحصیل فرزندان اتباع خارجی که به صورت غیرقانونی وارد ایران شده بودند به اوج خود رسید و رسانهها و فعالان اجتماعی مطالبهگری در این حوزه را آغاز کردند. سرانجام مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند، ثبتنام کودکان لازمالتعلیم حتی اگر شناسنامه نداشته باشند در مدارس الزامی است و وزارت آموزش و پرورش موظف است پس از شناسایی این کودکان آنها را ثبتنام کند، این درحالی بود که در عمل همچنان ثبت نام این کودکان با مشکلات بسیاری مواجه بود.
سال ۹۳ توجه رهبر انقلاب نیز به این موضوع جلب شد؛ ایشان در آن زمان با تاکید بر لزوم عدالت آموزشی تصریح کردند که کودکان بدون شناسنامه و اتباع خارجی باید تحت آموزش در مدارس قرار گیرند و هیچ کودکی، حتی مهاجرانی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل باز بمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند.
محمد بطحایی، مشاور وقت سرپرست وزارت آموزش و پرورش نیز عنوان کرد: «ثبتنام دانشآموز بدون شناسنامه در مدرسه منعی ندارد، اما برای دریافت کارنامه باید شناسنامه وجود داشته باشد. تا پیش از آن، دانشآموزان بدون شناسنامه فقط یک سال میتوانستند در مدرسه حضور داشته باشد که این موضوع در سال ۹۲ اصلاح شد و به دو سال افزایش یافت. این تصمیم آموزشوپرورش به این جهت بود که دانشآموز تا زمان دریافت شناسنامه از تحصیل بازنماند.»
در این سالها ابلاغیهها و شیوه نامههایی برای نحوه ثبت نام دانشآموزان مهاجر صادر شد با این حال همچنان فعالان اجتماعی از سختگیریها درباره ثبتنام این دانشاموزان سخن میگویند. دانشآموزان ایرانی فاقد اوراق هویت، اما شرایط بدتری دارند. آنها تنها یک کشور دارند یعنی سرزمین آبا و اجدادیشان ایران، به هیچ سرزمین دیگری هم نمیتوانند پناه ببرند. اما در کشور خود از این حق ابتدایی محرومند، کمتر کسی هم صدای آنان میشود. در واقع معمولا مشکلات آنها با مشکلات دانشآموزان مهاجر همپوشانی میشود و مشکلات آنها کمتر به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد، برای این کودکان کشور مبدا و مقصد یکی است و هیچ سرپناه دیگری به جز وطنی که آنها را نادیده میگیرد وجود ندارد.
به گزارش جامعه ۲۴ نکته دردآور آنکه اگر این دانشآموزان موفق به ثبت نام در مدرسه هم بشوند امیدی به پیشرفت و برخورداری از حقوق سایر ایرانیان ندارند آنها بعد از فارغالتحصیلی از دوران متوسط نه مدرکی میگیرند و نه اجازه دارند که در دانشگاههای کشور تحصیلات عالیه را ادامه دهند. برای این گروه از ایرانیان داشتن شغل و بالندگی اجتماعی و اقتصادی یک رویاست.
در واقع آنها به خوبی میدانند که آیندهشان مانند والدین خود ملغمهای از ناامیدی، بیکاری یا نهایتا روی آوردن به مشاغل کاذب در حاشیه شهرهای بزرگ و بر باد رفتن آرزوهایشان بوده و با ادامه فرایند موجود و نگاههای مسئولان ذیربط به فاقد شناسنامهها تنها ارثیهشان برای فرزندانشان نیز همین بیهویتی و بازتولید فقر و ناامیدی خواهد بود. استان سیستان و بلوچستان یکی از استانهایی است که تعداد قابل توجهی از شهروندان فاقد شناسنامه را در خود جای داده است، گروهی که مشکلاتشان غیرقابل توصیف و باورنکردنی است.
آمار مشخصی از دانشآموزان ایرانی فاقد شناسنامه وجود ندارد
یونس زینالدینی، معلم، مدرس دانشگاه و کارشناس سابق مدارس غیردولتی در اداره آموزش و پرورش نیکشهر درباره مشکلات ادامه تحصیل این گروه از دانش آموزان ایرانی به جامعه ۲۴ میگوید: «ثبت نام ایرانیان فاقد شناسنامه و اتباع خارجی فاقد اوراق هویت، بر اساس دستورالعمل موجود در آموزش و پرورش بلامانع است و این افراد میتوانند با مراجعه به مدارس ثبت نام کرده و خدمات آموزشی را دریافت کنند. این شرایط تا زمان اخذ مدرک نهایی یعنی دیپلم وجود دارد، اما زمان فارغ التحصیلی برای افراد فاقد شناسنامه مدرک دیپلم و پیشدانشگاهی صادر نمیشود.»
«سیاست در این بخش بر مبنای ارائه خدمات آموزشی و فراگیری خواندن و نوشتن توسط دانشآموزان فاقد شناسنامه است، اما مشکل هویتی و مشکلات اداری ناشی از آن وجود دارد و به همین دلیل هم برای آنها مدرکی صادر نمیشود.»
«دانش آموزان ایرانی فاقد شناسنامه دو گروه هستند گروهی که والدین آنها نیز به دلایل مختلفی شناسنامه ندارند، بخشی هم افرادی هستند که والدین آنها شناسنامه دارند، اما به دلیل اعتیاد والدین یا اختلافات خانوادگی شناسنامه از بین رفته یا بعد از تولد حاضر به گرفتن شناسنامه برای فرزند نشدهاند. گاهی هم پدر قبل از تولد فرزند خانواده را ترک کرده که در این صورت هم برای فرزند اوراق هویت صادر نمیشود. این گروه از دانشآموزان در مدارس ثبت نام میشوند و اگر از طریق ثبت احوال مساله را پیگیری کنند این سازمان از طریق تحقیقات محلی نسبت به احراز هویت این افراد اقدام میکنند و با توجه به چهارچوبی که دارند راحتتر میتوانند برای این کودکان شناسنامه صادر کنند.»
«بیشترین دانشآموزان فاقد شناسنامه در مناطق روستایی هستند، در نتیجه هم وزارت آموزش و پرورش با این موضوع مرتبط است و هم آموزش و پرورش عشایر که ارگان جدایی است. این مساله باعث شده که ما آمار دقیقی از دانشآموزان فاقد شناسنامه نداشته باشیم. یعنی میتوان گفت آموزش و پرورش آمار دقیقی از این کودکان ندارد و وزارت کشور این آمار را در اختیار دارد. طبقات متوسط به بالای جامعه در استان سیستان و بلوچستان به ندرت مشکل اوراق هویتی دارند، لذا اکثر این دانشآموزان ساکن مناطق روستایی بوده و از افشار ضعیف جامعه هستند که از نظر اقتصادی بسیار ضعیف بوده و از نظر آموزشی، اجتماعی و فرهنگی هم در شرایط مطلوبی قرار ندارند؛ بنابراین خانواده این دانشآموزان پیگیری چندانی برای آموزش فرزندانشان ندارند و در اینباره که آیا فرزندشان به صورت مستمر در چرخه آموزش قرار میگیرد یا نه احساس مسئولیت زیادی ندارند.»
بیشتر بخوانید: کولاک ویروس دلتا در استانی با پایینترین شاخصهای بهداشتی/ در سیستان و بلوچستان چه میگذرد؟
«یکی از مشکلات ما آن است که بسیاری از این دانشآموزان در مدرسه ثبت نام میکنند، اما در طول سال تحصیلی در فرایند آموزش حضور ندارند و در آزمون انتهای سال برای اتمام پایه تحصیلی شرکت نمیکنند. به این ترتیب این دانشآموزان تبدیل به بازمانده از تحصیل یا ترک تحصیل کرده میشوند. ارگان یا نهادی هم وجود ندارد که به لحاظ قانونی مسئولیت داشته باشد که فراتر از مسئولیت خانوادهها موضوع آموزش این دانشآموزان را پیگیری کند. به همین دلیل هم ما در استان سیستان و بلوچستان آمار بالا و حیرتانگیزی از دانشآموزان بازمانده از تحصیل داریم که میتوان گفت تعداد آنها به بیش از ۱۵۰ هزار نفر میرسد و جمعیت بزرگی از این دانشآموزان را بچههای فاقد شناسنامه تشکیل میدهند.»
«تعداد افراد فاقد شناسنامه در مناطق مرزی و حاشیه شهرهای استان بسیار بالاست، مثلا سه فرمانداری در استان ما هستند که میتوانند برای افراد فاقد شناسنامه پرونده تشکیل داده و آنها را در چرخه دریافت شناسنامه قرار دهند. این سه منطقه شامل فرمانداری زاهدان، ایرانشهر و چابهار است. در فرمانداری، کارشناس اتباع کار، ایرانیان فاقد شناسنامه را نیز پیگیری میکند به این ترتیب که کارشناس از طریق پلیس و ضابطان مربوطه موضوع را پیگیری میکند تا زمانی که شخص، واجد شرایط دریافت شناسنامه شناخته شود.»
«در دوران استانداری آقای هاشمی در سالهای ۹۳ تا ۹۵ پیگیری زیادی درخصوص اوراق هویت افراد فاقد شناسنامه صورت گرفت و او در این حوزه دغدغهمند بود. در آن زمان نیکشهر جزو مناطقی بود که بیشترین بهره را از این موضوع برد که مهمترین دلیل آن هم بومی بودن متولیان ثبت احوال بود. آنها با راحتی بیشتری با مردم ارتباط گرفتند و اطلاعرسانی کردند و با همراهی که انجام شد و به استناد تحقیقات محلی سازمان ثبت احوال شورای تامین مجاب شد که برای این افراد شناسنامه ایرانی صادر کند.»
«در مناطقی مانند دشتیاری، کنارک، مناطق حاشیهای چابهار، مناطق مرزی استان از نوربندیان تا سراوان و حاشیه شهر زاهدان نیز آمار بالایی از فاقدین شناسنامه وجود دارد که یکی از دلایل آن مربوط به نگاه متولیان امر مانند مجموعه ثبت احوال در این مناطق است. مثلا در این مناطق کارمند بومی ثبت احوال بسیار کم است به همین دلیل هم نگاه کارمندان این نهاد به فاقد شناسنامهها در هر سن و سالی که باشند نگاه امنیتی خاصی است. از سوی دیگر خانوادههای بیشناسنامه بیبضاعت بوده و در پایینترین سطح آگاهی قرار دارند به همین دلیل هم از اینکه با نهادهای امنیتی ارتباط گرفته و مراحل قانونی تا دریافت شناسنامه را طی کنند میهراسند، این درحالی است که مرجع نهایی برای تایید و ارجاع افراد هم همین نهادهای امنیتی هستند.»
هیچکس از فاقد شناسنامهها حمایت نمیکند
«مساله دریافت شناسنامه فرایند آموزش را در این مناطق تحت تاثیر قرار داده است، یعنی آموزش و پرورش از ثبت نام و ارائه خدمات آموزشی به فاقدین شناسنامه استقبال میکند، اما چون ارگانهای دیگر ارتباط و همراهی مناسب را در بخش فرایند صدور شناسنامه برای این افراد ندارند خانوادهها نیز پیگیری لازم را برای آموزش فرزندانشان ندارند بنابراین یا بچههای این خانوادهها ثبت نام نمیشوند یا اینکه اگر ثبت نام شوند عملا در چرخه آموزش قرار نمیگیرند و دانش آموز به درستی خدمات آموزشی را دریافت نمیکند به خصوص در مناطق مرزی و مناطق حاشیهای شهرها و راسک و پیشین.»
«یکسال در بخش مدارس غیردولتی فعالیت کردم و متوجه شدم یکی از مشکلات ما آن است که مثلا در نیکشهر که با شهرستانهای کنارک، چابهار، قصرقند، لاشار و فنوج هم مرز بوده و حالت مرکزیت دارد به نوعی تقسیمبندی سیاسی را انجام دادهاند که برخی از روستاهای ما زیر نظر آموزش و پرورش نیکشهر هستند، اما به لحاظ تقسیمات سیاسی و فرمانداری زیرنظر شهرستان کنارک هستند. نکته آنکه در عمل تنها راه دسترسی این روستاها به کنارک شهرستان نیکشهر است. در بسیاری از این روستاها بچهها تنها تا کلاس پنجم میتوانند درس بخوانند و مدارس روستا بیش از این پایه را پوشش نمیدهد حالا اگر دانشآموز فاقد شناسنامه باشد که در این مناطق حضور دارند عملا کسی او را نمیبیند و پیگیر او نمیشود تا وارد چرخه آموزش شود.»
«در یک مسابقه تلویزیونی یک پسر بلوچ که فاقد شناسنامه بود دعوت شده بود. برای او یک جشن تولد گرفته بودند وقتی حس او را پرسیدند د رباره جشن تولدی که برایش گرفتهاند گفت که در زندگی و رویای من هرگز زمانی برای متولد شدن وجود نداشته است. یعنی او به عنوان یک انسان نمیدانست که چه زمانی متولد شده است. شناسنامه باعث میشود که فرد ذهنیتی درباره تاریخ تولدش داشته باشد. اما زمانی که یک بچه به سنی میرسد که میتواند درباره هویت خود فکر کند، اما درگیر مساله فقدان شناسنامه میشود قطعا شرایط برایش ناراحت کننده و بغرنج میشود. هویت این بچه به عنوان یک ایرانی و فردی که باید بتواند در حوزه حقوق شهروندی برای خود حقوقی را قائل شود دچار چالش میشود. موضوعات اقتصادی، دریافت خدمات درمانی و دولتی و آموزشی یک بخش از ماجراست و اینکه این فرد نمیداند اهل کجاست و در محل زندگی خود چه جایگاهی دارد بخش مهمتر این مساله است.»
«دانشآموزان بیشناسنامهای که در مدارس حضور دارند شرایط سختی را تجربه میکنند، با توجه به فراوانی این دانشآموزان در مناطق روستایی شاید برخی از مشکلات آنها به چشم نیاید، اما در مراکز شهرهایی مانند چابهار، ایرانشهر و زاهدان طبعا نگاه دانشآموز به همکلاسی فاقد شناسنامهاش متفاوت خواهد بود و حتی در مواردی نگاه معلم هم به این دانشآموز خاص میشود که این مسائل تاثیر خود را بر روح و روان کودک و نوجوان دانشآموز میگذارد به علاوه آنکه نبود خدمات دولتی و نداشتن آینده شغلی و تحصیلی هم مشکلات و نگرانیهایی را بر این گروه از دانشآموزان بار میکند.»
«مشکلات ما در حوزه آموزش دانشآموزان فاقد شناسنامه چندوجهی بوده و مربوط به چندین سازمان میشود. در واقع یکبار اضافی بر دوش آموزش و پرورش گذاشتهاند، اما آنهایی که باید با جدیت پیگیر این موضوع باشند مانند فرمانداریها به عنوان یکی از مراجع تاییدکننده صدور شناسنامه عملا میدان را خالی کرده و آموزش و پرورش تنها مانده است. باید قانونی وجود داشته باشد که نهادهای ذیربط با آموزش و پرورش در این حوزه همراهی کنند.»