نقشه راه سازمانهای حمایتی در هزارتوی اعتیاد چیست؟
اگر سازمان های حمایتی نتوانند به خوبی در پیشگیری از اعتیاد موفق عمل کنند، افراد در معرض خطر قطعا وارد این چرخه شده و آلوده به مواد مخدر می شوند.
جامعه ۲۴- اعتیاد و مواد مخدر بهعنوان نخستین اولویت از ۵ آسیب اجتماعی مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب در دستور کار مدیریت آسیبهای اجتماعی کشور قرار گرفته است. رئیس دولت سیزدهم نیز در راستای دستور رهبر معظم انقلاب بر رصد همه دستگاهها در حوزه مواد مخدر و اولویت قرار دادن پیشگیری تأکید دارد تا بتوان این آسیب اجتماعی چند وجهی را که خود منشأ آسیبهای اجتماعی دیگر و جرایم متفاوت است کنترل کرد.
نتایج پژوهشها نشان میدهد گروههای مختلف جامعه در معرض این آسیب قرار دارند. پایین آمدن سن اعتیاد و حتی افزایش آمار زنان معتاد نشان میدهد جنسیت و سن دیگر مانند گذشته فاکتورهای عبور از این آسیب به شمار نمیآیند و باید برای رهایی از دام اعتیاد مهارتهای لازم برای پیشگیری را آموخت و بر تابآوری اجتماعی افزود.
هرچند به گفته متخصصان این حوزه بحث پیشگیری ابعاد وسیعی دارد، اما به گفته معاون وزیر ورزش و جوانان «باید پیشگیری از اعتیاد را آموزش دهیم» از سوی دیگر این مقام مسئول میگوید: «وقتی کار به نوجوانان میرسد دیگر کار راحتی نیست و سخت میشود در آن ورود کرد» از اینرو به نظر میرسد برای محافظت از نوجوانان و جوانان چه آنها که در معرض آسیبهای مختلف اجتماعی قرار دارند و چه گروههای دیگر باید بحث پیشگیری بیش از پیش جدی گرفته شود.
سازمان بهزیستی یکی از مهمترین نهادهای حمایتی است که در راستای توانمندسازی جمعیت تحت پوشش خود اقداماتی انجام داده است. معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران درباره توانمندسازی و آموزش مهارتهای پیشگیری از گرایش به اعتیاد فرزندان تحت پوشش بهزیستی میگوید: عموماً برنامههای توانبخشی برای کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی چه آنهایی که در مراکز شبه خانواده حضور دارند و چه آنهایی که در کنار یکی از بستگان خود زندگی میکنند از سنین ۱۴ و ۱۵ سالگی آغاز میشود. هدف از اجرای این برنامهها این است که این گروه از جامعه نیز پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی و آغاز زندگی مستقل بتوانند همانند سایر افراد جامعه به زندگی عادی و طبیعی خود ادامه دهند.
مهدی خانکه ادامه میدهد: تک تک فرزندان بهزیستی باید شغل مناسبی اختیار کنند و توانایی مدیریت مالی زندگی خود را کسب کنند تا از آسیبهای اجتماعی درامان بمانند. از اینرو برنامهریزی برای توانمندسازی آنها گام به گام و از ابتدا برای تک تک فرزندان صورت میگیرد. به این معنا که براساس استعداد، توانایی و تمایل هر فرزند شرایط مهارت آموزی برای وی فراهم میشود.
بیشتر بخوانید: چند سوال درباره «دهکده سلامت معتادان»
وی تأکید میکند: گروهی از فرزندان ما به رشتههای فنی علاقهمند هستند از اینرو به سمت حرفه آموزی در سازمان فنی و حرفهای هدایت میشوند. از این گروه حتی پس از فارغالتحصیلی حمایت میشود و سازمان بهزیستی وامهایی برای اشتغال در اختیار آنها قرار میدهد یا به شکل مقطعی کمکهایی به آنها میشود. البته مبلغ این وامها خیلی زیاد نیست و کمکهای درنظر گرفته هم برای اشتغال لازم است، اما متأسفانه کافی نیست. گروهی دیگر از فرزندان ما نیز به تحصیل و کسب مدارج دانشگاهی علاقهمند هستند که تلاش میشود شرایط ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه برای آنها مهیا و در این مسیر از آنها حمایت میشود.
خانکه با تأکید بر اینکه بهزیستی از همه توان خود برای توانمندسازی فرزندان تحت حمایت خود استفاده میکند، میگوید: با وجود تلاش همه جانبه، اما باید گفت که توان بهزیستی محدود است و نیازمندیم که سازمانها و دستگاههای مختلف کشور وارد عرصه شوند تا حمایت قویتر و اثرگذارتری صورت بگیرد. در حقیقت اگر سازمانها و ارگانهای مختلف جامعه مسئولیت اجتماعی خود را در قبال این گروه از جامعه بپذیرند مانع گرفتاری آنها در دام اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی شدهاند.
در این راستا، یکی از مؤثرترین اقداماتی که میتوان انجام داد این است که شرکتها و سازمانهای بزرگ صنعتی و تولیدی برای جذب این بچهها به بازار کار سهمیهای درنظر بگیرند. تعداد فرزندان ترخیص شده از بهزیستی در هر سال خیلی زیاد نیست و تخصیص تعداد محدود از سهمیه استخدام هر سازمان و دستگاهی میتواند شرایط زندگی طبیعی را برای آنها فراهم کند. همکاری بانکها و مؤسسات اعتباری هنگام پرداخت وام نیز یکی دیگر از اقدامات مفیدی است که در توانمندسازی این گروه بسیار مؤثر است، چون با شرایط فعلی مثلاً نیاز به ضامن کارمند برای دریافت وام، آنها از دریافت سادهترین امکانات اجتماعی محروم میشوند. چون فردی که خانواده و قوم و خویشی ندارد چطور باید برای خود ضامن بیاورد.
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران تأکید میکند: ما قبل از ترخیص و بعد از ترخیص حمایتهای همهجانبه داریم و تا ۵ سال ملزم به انجام همه حمایتهای بلاانقطاع هستیم. به این معنا که چتر حمایتی کامل بهزیستی از حمایت اجتماعی و اقتصادی گرفته تا اقدامات روانشناسی برای این افراد وجود دارد و بعد از ۵ سال نیز بنا به نیاز و درخواست هر فرد حمایت ادامه مییابد. اما مشارکت سایر ارگانها در فراهمآوری امکانات یک زندگی طبیعی برای فرزندانی که از چرخه حمایت بهزیستی خارج میشوند بسیار مؤثر است.
تابآوری اجتماعی سپری در برابر آسیبهای اجتماعی
فرید براتی سده، کارشناس حوزه اعتیاد و بهزیستی نیز در این باره میگوید: فرزندانی که در مراکز شبه خانواده زندگی میکنند به لحاظ ویژگیهای روحی و روانشناختی تفاوتهایی با فرزندانی که درآغوش خانواده زندگی میکنند دارند. به طوری که میتوان گفت ممکن است در برخی از آنها هویت دیرتر شکل بگیرد و دلبستگی به شکل خاصی ایجاد شود. به همین دلیل سازمان بهزیستی برای رفع این مسائل تلاش میکند حتیالامکان سریعتر این کودکان را به خانوادههای جایگزین بسپارد یا در مراکز از خدمات مراقبین ثابت استفاده کند.
او با بیان اینکه کسب مهارتهای اجتماعی و شغلی و همچنین تابآوری اجتماعی سپری در برابر آسیبهای اجتماعی است، تأکید میکند: آموزش و تقویت مهارتهای اجتماعی، توانمندی روانشناختی و تابآوری از مهمترین وظایف بهزیستی در قبال فرزندان بیسرپرست یا بدسرپرست است که در صورت اجرای درست میتوان با آرامش خاطر آنها را راهی جامعه کرد. البته با شرایط کنونی جامعه گمان میکنم اگر قبل از ورود این فرزندان به جامعه آنها تحت سنجش روانشناختی اجتماعی قرار گیرند میتوان مانع بروز آسیبهای بعدی شد. چون افرادی که دراین سنجش شایستگی روانشناختی اجتماعی را بهدست نیاورند در فضایی خاص مجدداً آموزش میبینند و پس از کسب مهارتهای لازم وارد جامعه میشوند.
براتی سده تصریح میکند: من اعتقاد دارم در شرایطی که بهدلیل وضعیت اقتصادی حتی برخی از افراد بالای ۳۰ سال هم از نظر مالی به خانوادههای خود وابسته هستند همه دستگاهها و سازمانها باید وارد میدان شوند و در راستای مسئولیت اجتماعی خود با هماهنگی بین بخشی شرایط زیست بهتر را برای فرزندان بهزیستی فراهم آورند.
افراد درمعرض آسیبهای شدید نیازمند حمایت بیشتر
عباس دیلمیزاده، کارشناس حوزه اعتیاد، اما معتقد است سرمایهگذاری سیستمهای پیشگیری روی افراد در معرض آسیبهای شدید نتیجه بخشتر است.
او به «ایران» میگوید: تهیه برنامههای مشخص و مدون و اجرای آن برای افرادی که در معرض خطر شدید هستند یک سرمایهگذاری درست با بهروری بالا است. یعنی اگر نیمی از هزینهای که در حوزه پیشگیری برای گروههای مختلف جامعه صرف میشود به گروههای درمعرض خطر شدید اختصاص یابد، بهرهوری بالاتری خواهیم داشت.
دیلمیزاده با تأکید براینکه در خصوص گروههایی که در معرض آسیب شدید هستند باید اقدامات کارشناسی انجام دهیم، ادامه میدهد: انواع مختلفی از آسیبهای شدید وجود دارد؛ مثلاً فردی که یک یا چند نفر از اعضای خانواده او معتاد هستند یا اینکه خانواده او دچار آسیبهای مختلف اجتماعی، روانی و اقتصادی است بیش از سایر اقشار جامعه در معرض آسیب قرار دارد. درواقع شانس چنین فردی برای مصرف مواد در دوران نوجوانی و جوانی چند برابر گروههای عمومی جامعه است؛ بنابراین وقتی احتمال بروز اعتیاد در گروههای در معرض خطر شدید بالاتر است باید سرمایهگذاری روی گروههای هدف صورت گیرد تا به موفقیتهای بیشتری هم از نظر اجتماعی و هم از نظر اقتصادی دست یابیم.