باز هم «مین»، باز هم «خون»
در روزهای گذشته چند نفر از عشایر ایلام در کنجان چم شهرستان مهران به دلیل انفجار ناشی از مین زخمی شدند، طی ۳۳ سال اخیر ۹۶۱ نفر در استان ایلام بر اثر انفجار مین کشته و مجروح شدند.
جامعه ۲۴- سال ۱۳۹۴، علیمحمد احمدی؛ نماینده مردم دهلران در مجلس نهم، در گفتگویی درباره وضعیت آلودگی زمینهای آلوده به مین و مهمات باقیمانده از جنگ ایران و عراق در استان ایلام، تاکید کرد که هنوز و ۲۶ سال پس از آغاز پاکسازی ۵ استان مجاور عراق، خاک این استان مرزی، بستر قاتلان خاموش است: «در استانهای شمال غرب و جنوب غرب و در طول ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق و به خصوص در استان ایلام که بیش از ۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد، گستره وسیعی از منطقه آلوده به مین و مواد منفجره بوده است. آنچه پاکسازی شده، عمدتا میدان مین و مناطقی است که نقشه داشته درحالیکه بسیاری از مواد منفجره، مینهای ضد نفر که سبک هستند، عمدتا بر اثر فرسایش خاک، باران و تاخیر زمانی از نقطهای به نقطه دیگر منتقل شده که آسیب و تلفات جانی از کشاورزان و دامداران در آن مناطق را به دنبال داشته و هر دو یا سه ماه، شاهد انفجاری هستیم که تعدادی بر اثر آن شهید و تعدادی هم مجروح میشوند. نمیتوان این ادعا را داشت که تمام مناطق جنگی پاکسازی شده و عمدتا به دلیل پایان جنگ، بسیاری از این مناطق آلوده هم رها شده و هنوز ادعای تکمیل پاکسازی در این مناطق پذیرفته نیست...»
بیشتر بخوانید: سربازان وظیفه و فداکاریهایی که فراموش نمیشود؛ از نجات جان تا آزادی زندانی
چهار روز قبل، عصر پنجشنبه ۱۵ دیماه، انفجار یک قبضه مین ضد نفر در منطقه مرزی «کنجان چم» از توابع شهرستان مهران، باعث مصدومیت شدید ۴ کودک شد. ذوالفقار مرادخانی ١٤ ساله، سامان مرادخانی ١٢ ساله، عرفان فرضی ١٤ ساله و ذوالفقار فرضی ١٥ ساله، کودکان عشایری بودند که در هنگام چرای دامهای خود، قربانی انفجار مین باقیمانده از جنگ ۸ ساله عراق و ایران شدند.
امیر مهردادی؛ مدیر کل آموزشوپرورش استان ایلام، درباره این کودکان قربانی انفجار مین و آخرین خبر از وضعیت جسمانی آنها گفت: «دو نفر از این کودکان که در فاصله بسیار نزدیک به مین منفجر شده بودند، برادر هستند که یکی از ایشان، به دلیل حال نامساعدی که داشت به بیمارستان امام حسین (ع) تهران و دیگری هم به بیمارستان ایلام اعزام شد. دو کودک دیگر، به دلیل فاصله دورتری که از محل انفجار داشتند، حال بهتری دارند. بنده در عیادت از کودک بستری در بیمارستان شهر ایلام، دیدم که عمل جراحی برای او انجام شده و کودک اعزامی به تهران هم که دچار شکستگی پا شده، در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و دیروز، عمل جراحی لازم برای او هم انجام شد.این کودکان، از عشایر منطقه بودند که در روز تعطیل مدرسه، دامهای خود را به چراگاه برده بودند و حالا نیروی انتظامی باید گزارشی از این حادثه داشته باشد تا علت وقوع حادثه مشخص شود اگرچه مهران و نواحی مرزی استان، آلوده به مین و مهمات باقیمانده از دوران دفاع مقدس است.»
در حالی که با حادثه اخیر و مصدومیت چهار کودک عشایر، تعداد قربانیان انفجار مین در این استان مرزی در سال جاری به ۱۴ نفر افزایش یافت، به استناد آمار وبسایت «مین و زندگی»، از شهریور ۱۳۶۷ تا ۱۵ دی ۱۴۰۰، انفجار مین و مهمات باقیمانده از جنگ ۸ ساله در استان ایلام، در مجموع ۹۶۱ قربانی گرفته که از این جمع، ۳۴۸ نفر، بر اثر شدت جراحات، جان باخته و ۶۱۳ نفر، مجروح شدهاند. از مجموع قربانیان، ۳۸ نفر، نظامی و مینروب، ۱۲ نفر، کودک و کمتر از ۱۸ سال، ۶۰ نفر، زن و در مجموع، ۹۲۳ نفر از قربانیان مجروح یا جانباخته، روستاییان، عشایر کوچرو و مرزنشینانی بودند که برای چرای دامهای خود در چراگاههای مستقر در نوار مرزی تردد کردهاند.
بهنام صادقی؛ کارشناس خنثیسازی مین و مدیر وبسایت «مین و زندگی» که عصر جمعه، خبر انفجار مین در منطقه کنجان چم - دهلران - را پای یکی از میادین مین در جفیر / جنوب اهواز و در حین نظارت بر پاکسازی زمینهای آلوده شنیده بود، در گفتگو با «اعتماد»، توضیح میدهد که در این فصل از سال، تعداد قربانیان انفجار مین افزایش مییابد، چون عشایر کوچرو از مناطق سردسیر به جنوب استان ایلام میآیند تا برای چرای دامهای خود، از چراگاههای مناطق مرتفع استان استفاده کنند و تردد مرزی، یکی از دلایل آمار بالای قربانیان مین بین عشایر است. صادقی ضمن اشاره به اینکه میادین مین، در حاشیه مرز و خارج از منطقه مسکونی است، تاکید میکند که وظیفه گروههای پاکسازی، تحویل زمین پاک و امن به مردم است تا فعالیتهای کشاورزی و دامداری مرزنشینان، بیهیچ خطر و حادثهای ادامه داشته باشد.
به گفته صادقی، طبق برآورد رسمی سال ۱۳۶۷، نیروهای رژیم بعث عراق، طی ۸ سال جنگ با ایران، بیش از ۱۶ میلیون قبضه مینهای ضد نفر با انواع ترکشدار، جهنده و ثابت در خاک ایران و در نوار مرزی ۵ استان خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی کاشتند که دولت عراق هیچگاه (و حتی بعد از سقوط دولت صدام) نقشه مینهای کاشتهشده را به دولت ایران تحویل نداد.
بنا به همین برآورد رسمی، ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از زمینهای این ۵ استان، آلوده به مین بوده درحالیکه به گفته صادقی، استان ایلام، با یک میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار، بالاترین مساحت آلودگی به مین را بین ۵ استان داشته و استان خوزستان با یک میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار، استان کرمانشاه با ۷۰۰ هزار هکتار، استان کردستان با ۱۵۰ هزار هکتار، و استان آذربایجان غربی با ۱۵۰ هزار هکتار، در ردیفهای بعد از نظر مساحت زمینهای آلوده به مین قرار گرفتهاند.
خاک با بوی مرگ
درحالیکه پاکسازی زمینهای استانهای مرزی از مین و مهمات جنگی، از سال ۱۳۶۸ آغاز شد، تا امروز و با گذشت بیش از ۳ دهه، هنوز مینهای باقیمانده، در این مناطق قربانی میگیرد.
صادقی با استناد به اعلام مرکز مینزدایی کشور میگوید: «از وسعت ۴ میلیون هکتاری زمینهای آلوده به مین، تا امروز حجم بسیار وسیعی پاکسازی شده و طبق اعلام مرکز مینزدایی که زیر نظر وزارت دفاع فعال است، از نظر مساحت، فقط حدود یک درصد زمینهای آلوده باقی مانده و البته این زمینها در مناطق صعبالعبور، ماسهای، باتلاقی واقع شده که نیازمند پاکسازی ویژه و تجهیزات مخصوص این نواحی است. اتفاقا گروههای پاکسازی هم در حال حاضر مشغول کار در همین مناطق هستند، اما از آنجا که شرایط آبوهوایی، بر سرعت پاکسازی بسیار تاثیرگذار است، در فصل سرما، فعالیت پاکسازی در مناطق سردسیر در استانهای کردستان، ایلام و آذربایجان غربی کاملا متوقف میشود.»
به گفته صادقی، خطای انسانی در پاکسازی منطقه آلوده، جابهجایی مینها بر اثر جریانهای قدرتمند آبوهوایی، فرو رفتن و دفن شدن مینهای ضدنفر در اعماق زمین به گونهای که دستگاههای مینیاب موجود قادر به کشف آنها نمیشوند، خرابی دستگاه مینیاب و حتی تاثیر امواج دکلهای برق فشار قوی بر عملکرد دستگاه مینیاب در حین شناسایی مینها، میتواند دلیل دیگری برای وقوع این حوادث تلخ باشد ضمن آنکه این کارشناس خنثیسازی مین، باورهای نادرست مرزنشینان را از دیگر دلایل انفجار مین و مصدومیت و جان باختن روستاییان و عشایر میداند و میگوید: «مرزنشینان این باور اشتباه را دارند که در فصل زمستان و ایام سرد سال، مینها یخ میزنند و منفجر نمیشوند درحالیکه برخلاف این باور اشتباه، انواع مین، طوری ساخته میشوند که در تمام شرایط آبوهوایی کارایی دارند و هم در سرما و هم در گرما، با اشارهای بسیار نامحسوس، منفجر خواهند شد. باور دیگری که باز هم منجر به حوادث تلخ ناشی از انفجار مین میشود، این است که مرزنشینان میگویند مین، ۶ ثانیه بعد از فعال شدن چاشنی، منفجر خواهد شد و بنابراین، ۶ ثانیه فرصت فرار دارند درحالیکه این باور کاملا اشتباه و پرخطر است، چون مین، در همان لحظه تماس هر ضربهای با چاشنی، منفجر میشود.»
صادقی، تداوم آموزشهای پیشگیرانه و اطلاعرسانی به مرزنشینان و عشایر کوچ رو به مناطق مرزی را در کاهش حوادث تلخ ناشی از انفجار مین بسیار موثر میداند و با ابراز تاسف از اینکه در فاصله ۱۰ روز، انفجار مین در نوار مرزی استان ایلام، ۶ قربانی گرفته، در توضیح جزییاتی که از طریق گروه پاکسازی منطقه ایلام شنیده، میگوید که حادثه روز پنجشنبه، بر اثر انفجار مین ضد نفر از نوع انفجاری اتفاق افتاده درحالیکه برخی از انواع مینهای ضد نفر همچون والمرا و M۱۶، جهنده و ترکشدار هستند به این نحو که پس از برخورد فرد با این نوع از مینها، مین از جای خود میجهد و در یک شعاع ۳۶۰ درجه، ترکشهای مرگبار خود را پرتاب میکند و در این صورت تعداد قربانیان افزایش خواهد یافت.
در فاصله سال ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۰، بیش از ۶۰۰ نفر از نیروهای پاکسازی مین که با عنوان «تخریبچی» شناخته میشوند، بر اثر انفجار مین در حین ماموریت پاکسازی مناطق آلوده در ۵ استان مرزی، مجروح یا شهید شدهاند.
صادقی در توضیح جراحات ناشی از انفجار مین میگوید: «مقدار ماده منفجره در مینهای ضد نفر، کمتر از مینهای ضد تانک است، اما آسیب جسمی ناشی از انفجار مین ضد نفر، ترومای بدخیمی است؛ انفجار اولیه منجر به صدمه به کف پا و انگشتان و از بین رفتن پوست ساق و شکستگی نامرتب استخوانهای پا شده و در بعضی مواقع منجر به قطع پا میشود. موج انفجار هم، ذرات خاک، قطعات مین و استخوانهای شکسته را به داخل بدن قربانی وارد میکند درحالیکه با خاتمه جریان موج انفجار، پوست خارجی به محل طبیعی برگشته و محل صدمه و بافتهای آلودهشده را مخفی خواهد کرد. علاوه بر این، صدای انفجار، به گوشها آسیبهای جدی وارد میکند و ممکن است منجر به ناشنوایی شود. انفجار مین، باعث شکستگی مرکب در بدن قربانی میشود به این معنا که هم استخوان خرد میشود، هم ماهیچهها و هم بافتها به دلیل شدت حرارت حاصل از انفجار میسوزند. مجموع این آسیبها، جراحات جسمی را شدت میدهد چنانکه اگر مچ پا با مین تماس داشته، تا زانو آسیب میبیند. البته کودکان نسبت به بزرگسالان، آسیب جسمی بیشتری خواهند دید و تعداد جانباختگان کودک در میان قربانیان مین، از بزرگسالان بیشتر است، چون فرد بزرگسال، قدبلندتر است و بنابراین، تبعات انفجار، به سر و صورت او آسیب کمتری میزند درحالیکه کودکان، به خاطر اندامهای ضعیف و کوتاه بودن قامت، دچار آسیبهای جسمی چند برابر شده و ممکن است به دلیل شدت جراحات، جان خود را از دست بدهند.»