
وقتی شاخهای اینستاگرام واسطه مردم و حکومت میشوند/ ترویج ازدواج با اینفلوئنسرهایی که غالبا مجردند!
حضور زنان اینفلوئنسر در وزارت ورزش و جوانان با دعوت مجمع خیرین ازدواج و همکاری این وزارتخانه به شدت خبرساز شد. رفتاری دوگانه که با تمام معیارهای حاکمیت و نسخهپیچیهای آن در تناقض است.
جامعه ۲۴، شادی مکی: دو روز پیش بود که تعدادی از اینفلوئنسرهای زن یا به اصطلاح شاخهای اینستاگرام با انتشار ویدئوهایی خبر از حضورشان در وزارت ورزش و جوانان دادند. حضور این شاخهای اینستاگرامی که البته در متن بیانیه وزارت ورزش و جوانان از آنان به عنوان بلاگرهای جوان یاد شده است واکنشهای منفی را به همراه داشت.
جالب آنکه این زنان جوان که قاعدتا سبک زندگی، نوع پوشش، گفتار و رفتارشان نهتنها با اصول مورد تاکید حاکمیت که با برخی عرفهای موجود در جامعه نیز منطبق نیست، حالا توسط همین طبقه حاکم به یاری طلبیده میشوند تا در موضوع «ازدواج جوانان» یاریگری کنند!
برخی این رفتار را در قالب تقابل همیشگی اصلاحطلب و اصولگرا قرار داده و عنوان کردند که اگر این اقدام توسط اصلاحطلبها انجام میشد اصولگرایان فریاد وااسفا و وااسلاما سر میدادند. اما این اقدام وزارت ورزش و جوانان دولت رئیسی از ابعاد مهمتری قابل بررسی است. موضوع بر سر تبعیض از یک سو و استفاده ابزاری از زنان از سوی دیگر است.
رفتار دوگانه با زنان
بارها در کتب آموزشی و از زبان واعظان حکومتی شنیدهایم که در کشورهای غربی از زنان استفاده ابزاری میشود، اما حالا گویا این استفاده ابزاری به حکمروایان کشور ما نیز سرایت کرده است چه آنکه اولا تمامی این شاخهای مجازی دعوت شده به وزارت ورزش انقلابی، زنان جوان هستند و خبری از مردان اینفلوئنسر نیست و دوم آنکه دقیقا زنانی برای کمک به ترویج ازدواج جوانان به این جلسه دعوت شدهاند که اتفاقا رفتار و گفتارشان در فضای مجازی و تاثیر آن بر گروههای سنی مختلف نهتنها از سوی جریانهای فکری ایدئولوژیک که از طرف جامعهشناسان و روانشناسان هم محل بحث و، اما و اگر بوده است.
به گزارش جامعه ۲۴ همواره برخی تریبونهای حکومتی زنانی را که از پذیرش الگوهای حکومتی مرتبط با سبک زندگی و پوشش و آرایش زنان سرباز میزنند هنجارشکن و حتی باعث و بانی بروز خشکسالی و قحطی و انحطاط جامعه معرفی میکنند، اما همین افراد در بزنگاههای مورد نیاز حاکمیت برای نشان دادن میزان مقبولیت خود در جامعه یا برقراری ارتباط با مردم و بهویژه نسل جوانتر دست مددخواهی به سوی همین زنان دراز میکنند.
این بار، اما وزارت ورزش پا را فراترگذاشته و از زنانی دعوت به همکاری کرده است که اتفاقا تنها راه کسب درآمد و جذب بالای فالوور از سوی آنها نمایش مداوم خصوصیات و جزئیات زندگیشان در فضای مجازی و در بسیاری مواقع تاکید بر جاذبههاییست که ساختار حکومتی کشور به صورت مداوم خود را مخالف و در مواجهه با همین جاذبهها قرار میدهد، خصوصیاتی که البته بار مثبتی نیز برای جامعه ندارد.
بیشتر بخوانید: ورزش بانوان و مسئولانِ بیعمل/ رئیس فدراسیون بدنسازی: وزارت ورزش بگوید بدنسازی زنان تعطیل شود میگوییم چشم!
در ویدئوهای منتشر شده از سوی این زنان جوان مشخصا گفتارهایی وجود دارد که در تعارض کامل با معیارهای حکومتی است، از احساس خفگی برای پوشیدن مقنعه و مضحکهسازی در این زمینه، تا حضور در این وزارتخانه با آرایش غلیظ و شوخی و خنده و گفتن جملاتی مانند اینکه «آخه دختر اینقدر شاسی بلند نمیشه!» دست زدن و هو کشیدن و شیطنتهای دخترانه و آزادی عمل این دختران برای بروز چنین رفتارهایی در وزارتخانه مذکور همگی نکاتی سوالبرانگیز هستند.
نکته آنکه به صورت معمول زنان برای ورود به ساختمان این وزارتخانه باید به شدت مراقب پوشش خود بوده و صرف داشتن مقنعه نیز نمیتوانند همچون این زنان جوان با هر نوع آرایش و مشخص بودن مو وارد ساختمان این وزارتخانه شوند که درغیراین صورت با تذکر حراست و عدم مجوز ورود به ساختمان مواجه میشوند.
استفاده ابزاری از زنان در مواقع مقتضی در همین نقطه شکل میگیرد، اینبار هم در یک بزنگاه دیگر حاکمیت از زنان و به صورت مشخص از زنان غیرسنتی به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود که اینبار ترویج و تسهیل ازدواج است کمک میگیرد. رفتارهایی که پیشتر در مراسمی همچون راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس نیز مشاهده شده است. نگاهی قابل تامل به زنان که البته گویا به مذاق این گروه از شاخهای مجازی چندان هم بد نمیآید.
تبعیض میان زنان نکته دیگر این ماجراست چه آنکه زنانی که الگوهای رفتاری و پوششی مورد نظر حاکمیت را بر نمیتابند همواره در سازمانهای مختلف، در خیابان، در پارک و ... مورد تهاجم قرار میگیرند و هرروز هم تصاویری از این درگیریها میان افرادی که از سوی حکومت شل حجاب و بدحجاب خوانده میشوند و گروههای مذهبی جامعه یا گشت ارشاد منتشر میشود؛ با این وصف دعوت گروهی از زنان اینفلوئنسر و به قول جریانات خاص فکری، هنجارشکن به وزارتخانه جوانان نوعی تبعیض تلقی میشود؛ لذا دولت باید به این موضوع پاسخ دهد که آیا سر مدارا و احترام به تمامی زنان را با هر سبک زندگی و پوششی دارد و این دعوت نوعی گام رو به جلو در برقراری ارتباط با ایرانیان فارغ از نوع اندیشه و سبک زندگیست یا اینکه این گروه خاص تنها به دلیل فواید احتمالا مالی از سایر زنان جدا شدهاند؟
ارتباط با شاخهای اینستاگرام برای منافع مالی یا مردم محوری؟
به گزارش جامعه ۲۴ وحید یامینپور معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان در توجیه این ماجرا و حمایت از آن در حساب توییتری خود نوشته است: «اگر مجمع خیرین ازدواج تونسته آدمهای متفاوتی رو که هیچ وقت صدای ما بهشون نمیرسه جمع کنه و درباره ازدواج باهاشون حرف بزنه، دمشون گرم. این جلسه رو نبودم و از جزییات مطلع نیستم، ولی اعتراف میکنم در همین مدت از آخوند تا شلحجاب و از قهرمان المپیک تا کارتنخواب رو دعوت و باهاشون گفتگو کردم.»
شاید باید یامینپور به این سوال پاسخ دهد که به عنوان معاون امور جوانان وزارت جوانان برای رفع مشکل زنان جوانی که به دلیل همین شل حجابی یا عدم اعتقاد به حجاب اجباری در زندان به سر میبرند چه قدمی برداشته است و آیا از این پس قرار است وزارت ورزش ورود بانوان به اصطلاح شل حجاب را به داخل ساختمان خود آزاد بگذارد یا این استثنا فقط شامل این شاخهای مجازی به دلیل منافع پشت پرده است.
یامینپور که مجمع خیرین ازدواج را به دلیل جمعآوری افراد متفاوت تحسین میکند باید به این سوال پاسخ دهد که تاکنون کدام یک از مطالبات زنان و جوانان را شنیده و از کدام اعتراض و خواسته آنان از منظر انواع آزادیهای اجتماعی دفاع کرده است. آیا افراد متفاوت و جالب توجه تنها زنان اینفلوئنسر هستند یا شامل زنان ورزشکار، خوشفکر و نخبهای که به لحاظ ظاهر و سبک زندگی با الگوهای حاکمیت همسو نیستند نیز میشود.
اگر قرار است ارتباطی مثبت میان این وزارتخانه و جامعه هدفش برقرار شود چرا صدای زنان ورزشکاری که مدام برایشان حاشیهسازی شده یا رشتههای ورزشی مورد علاقهشان مانند بدنسازی و پرورش اندام ممنوع میشود را نشنیده و از آنها حمایت نمیکند. همین یک ماه پیش بود که دبیر هیات بدنسازی و پرورش اندام استان اصفهان با اشاره به نامه وزارت ورزش و جوانان درباره ممنوعیت فعالیت بدنسازی بانوان گفته بود که ممنوعیت رشتههای زیرپوشش هیات بدنسازی برای بانوان تنها منحصر به استان اصفهان نیست و بهتمامی استانها ابلاغشده است.
بر اساس کدام اصول صدای این وزارتخانه باید به گوش شاخهای مجازی برسد در حالی که صدای حمایت این وزارتخانه به گوش زنان و دختران کارساز کشور در عرصههای مختلف ورزشی، علمی، فرهنگی و ... نمیرسد؟ وزارتخانهای که دستور ممنوعیت یک رشته ورزشی را برای زنان به دلایل واهی و ایدئولوژیک صادر میکند چگونه میتواند مدعی باشد که به دنبال شنیدن صدایش به آحاد جامعه است؟
نکته دیگر آنکه از آنجایی که همه در برابر قوانین یکسان هستند آیا از این به بعد زنان غیر همسو که معمولا زندگی سادهتر و عرفیتری نسبت به شاخهای اینستاگرام دارند از تیزی انتقادات و حرمتشکنیها در امان خواهند بود و وزارت ورزش و جوان قرار است محلی برای احترام به آحاد جامعه با هر سبک و سیاقی شده و این مساله را نیز به صورت شفاف بروز دهد؟
بیشتر بخوانید: دوچرخهسواری زنان ؛ حلالی که حرام شد/ فاضل میبدی: مخالفان آزادی زنان یا دین را نمیشناسند یا به دنبال تخریب اسلامند
واسطهخواهی حاکمیت برای ارتباط با مردم راه به جایی نمیبرد
به گزارش جامعه ۲۴ در بخشی دیگر از بیانیه وزارت ورزش آمده است که مجمع ملی خیرین ازدواج برای تبلیغ و ترویج ازدواج آسان جوانان و همچنین تهیه جهیزیه زوجین نیازمند با بسیاری از اقشار و گروهها ارتباط برقرار کرده و در تدارک جشن بزرگی برای ازدواج صدها زوج جوان در پایان سال جاری است که برای تبلیغات این امر نشستی با بلاگرهای جوان جهت هماهنگی این موضوع و ترویج امر ازدواج در فضای مجازی برگزار کرده است.
وزارت ورزش درحالی از ارتباط با این بهاصطلاح بلاگرهای جوان برای ترویج ازدواج آسان یاد میکند که اولا همانطور که گفته شد خط و ربط و سبک زندگی این افراد (که حتما در جایگاه خود محترم است) با سبک زندگی مورد نظر حاکمیت همخوانی نداشته و قطعا نمیتوانند مبلغان خوبی برای سبک زندگی و روش ازدواج موردنظر باشند دوم آنکه این شاخهای اینستاگرامی غالبا مجرد هستند که در این صورت نیز نمیتوانند مروجان مناسبی در مقوله ازدواج باشند.
اما نکته دیگری که در این رفتار دولت و به صورت کلی ساختار حاکمیت مشاهده میشود آن است که طبقه حاکم به جای نزدیکسازی رویکردهای خود با مطالبات و نیازهای مردم و بهویژه زنان و محترم شمردن سبک زندگی و انتخاب آنها و تلاش برای برقراری ارتباط و درک بهتر جامعه همواره سعی داشته که در مواقع مقتضی با واسطه قرار دادن زنان و حتی گاهی مردان غیر همسو، اما پرطرفدار حس همراهی و همیاری مردم با سیاستهای حاکمیت را در جامعه ایجاد کند.
از ائتلاف حیرتانگیز رئیسی با اعجوبهای جامعهستیز به نام تتلو در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ تا استفاده از زنان موتورسوار در راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته آن هم در شرایطی که سالهاست دوچرخه سواری و موتور سواری زنان همچنان محل ایراد افرادی مانند امام جمعه مشهد است یا تبلیغات گسترده برای مشارکت مردم در انتخابات به شیوه مصاحبه و تصویربرداری از زنانی که در شرایط عادی جایی در محاسبات حکمرانان نداشته و هنجارشکن تلقی میشوند همگی نمونههایی از این واسطهخواهی برای ارتباط با مردم هستند.
امروز هم نوبت به زنان شاخ اینستاگرام رسید که بیهیچ هنر خاصی به عنوان پل ارتباطی میان حاکمیت و مردم انتخاب شوند، انتخابی که البته واکنش منفی مردم نشان از اشتباه بودن آن داشت.
وقت آن رسیده که جریان حاکمیت به این موضوع پی ببرد که واسطه قرار دادن گروههای خاص برای ارتباط با مردم و رفتارهای ضد و نقیض با شهروندان نهتنها به بهتر شدن ارتباط جامعه و حاکمیت نمیانجامد که این تفکر را در میان شهروندان ایجاد میکند که دولت تنها قصد فریب دادن آنها را داشته و ریاکاری و رفتار دوگانه و متضاد سرلوحه کار حاکمیت است.
شکست ابراهیمی رئیسی در انتخابات سال ۹۶ با وجود همپیمان شدن با فرد پرطرفداری مانند تتلو حکایت از همین نگاه شهروندان به رفتارهای متناقض جریانات خاص صاحبنفوذ در قلب حاکمیت دارد. شاید متولیان امر هنوز به این موضوع توجه نکردهاند که چنین افرادی گرچه از برخی جنبهها مورد توجه بخشی از جامعه هستند، اما نمیتوانند الگو و بلندگویی مقبول میان حاکمیت و مردم باشند.
جالب آنکه وزارت ورزش در یک بهانهتراشی نادر برای حضور این زنان جوان با رفتارهای خاصشان در ساختمان این وزارتخانه عنوان میکند: «این نشست صرفا به علت فقدان مکان مناسبی برای برگزاری جلسات مجمع ملی خیرین ازدواج در سالن جلسات ساختمان شماره ۲ برگزار شده و این مجمع از سالها قبل جلساتشان را در سالنهای وزارت ورزش و جوانان برگزار میکردند!» باور کردن این مساله که وزارتخانهای چنان عریض و طویل و مجمعی چنین پر قدمت توان یافتن مکانی مناسب را برای برگزاری یک جلسه استثنایی ندارد اندکی سخت است.
ضرورت شفافسازی درباره همکاری وزارت جوانان با شاخهای اینستاگرام
در برخی اخبار آورده شده که علت برگزاری این نشست رسیدن به توافق برای تبلیغ برخی کارخانهها و شرکتها در صفحات این افراد و در مقابل گرفتن تخفیفهای ویژه از این مجموعهها برای خرید جهیزیه زوجهای نیازمند است. اگر این مساله صحت داشته باشد باید وزارت ورزش در این خصوص شفافسازی کند که به این شاخهای مجازی در قبال همکاری چه هزینه یا امتیازاتی داده خواهد شد؟ آیا از این پس این افراد همچنان به کار خود در اینستاگرام ادامه داده و ترس احتمالیشان از نظارت برطرف میشود؟ یا اینکه قرار است مبالغی به آنها در ازای این همکاری پرداخت شود هر چه هست منتظر پاسخ شفاف مجمع خیرین ازدواج و وزارت ورزش و جوانان در این خصوص هستیم.
به گزارش جامعه ۲۴ این نوع رفتارها فارغ از آنکه از اصلاحطلبان سر بزند یا اصولگرایان که همگی بر سر یک سفره نشستهاند، رفتاری مزورانه است که با رویکرد اصلی حاکمیت و نگاه و سختگیریهای مرسوم فاصلهای بسیار دارد.
شاید بهتر باشد دولتمردان به جای رویکرد واسطهمحوری و کمک گرفتن از افرادی که تخصص و هنری جز شوآفهای مجازی و بیفایده ندارند به دنبال ارتباط موثرمستقیم و همدلی با شهروندان و شناخت نیازها و مطالبات جامعه امروز ایرانی بوده و برای ترویج اهداف جامعهمحوری همچون ازدواج و فرزندآوری اولا مشکلات اقتصادی و اجتماعی را به عنوان موانع جدی ازدواج و سایر اهداف اجتماعی کلان رفع و رجوع کرده و در مرحله بعد با بهرهگیری از دانش متخصصان و تدوین طرحهای کارشناسی شده و عقلانی به دنبال تشکیل زندگی جوانان و افزایش جمعیت آینده کشور باشند.