کد خبر: ۲۶۰۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ ۰۱ بهمن ۱۴۰۰
جامعه ۲۴ افزایش طلاق در کشور را واکاوی می‌کند:

تراژدی طلاق در ایران؛ مهم‌ترین عامل چیست؟/ مسئولین کشور سطح زندگی خود را با مردم برابر کنند

باز هم آماری از افزایش طلاق در جامعه منتشر شده است که نشان می‌دهد از هر ۱۰ ازدواج ۶ مورد از آن به طلاق می‌انجامد، آن‌گونه‌‌که کارشناسان می‌گویند از ۴ ازدواج باقی‌مانده هم دو مورد جزو طلاق‌های عاطفی‌اند که به دلایلی مانند وجود فرزند یا مسائل مالی جدایی خود را رسمی نمی‌کنند. آماری شایان تامل که برای کاهش آن باید کاری اساسی و البته کارشناسی شده کرد.

افزایش طلاق

جامعه ۲۴، نازنین فرزان‌جو: هرازگاهی اخباری از آمار بالای طلاق در کشور منتشر می‌شود،‌ به‌تازگی هم آماری از طلاق در استان البرز و ثبت ۶ طلاق از هر ۱۰ ازدواج در این استان منتشر شده است.

مسئولین مهم‌ترین عوامل وقوع طلاق و افزایش آن را اعتیاد صنعتی و مشکلات اقتصادی مطرح کرده‌اند، اما در مقابل روان‌شناسان و جامعه‌شناسان علل طلاق را در معیار‌ها و ملاک‌های نادرست انتخاب همسر می‌دانند که منجر به بروز سایر معلول‌ها می‌شود. نکته آن‌که با وجود تمام قوانین و تبلیغات و تسهیلاتی که برای ازدواج به‌ویژه در سال جاری درنظر گرفته شده است و هزینه‌هایی که صرف این موضوع می‌شود همچنان شاهد روند کاهشی ازدواج و افزایش طلاقیم. ‎

مهم‌ترین عامل طلاق مسائل اقتصادیست

محمدرضا محبوب‌فر، پژوهش‌گر و جمعیت‌شناس توسعه در این زمینه به جامعه ۲۴ می‌گوید: تسهیلات و تبلیغاتی که برای ازدواج در کشور وجود دارد هیچ‌یک بر اساس واقعیات جامعه و نیاز‌های آن تعریف نشده است. برای نمونه از وام ازدواج تنها نامی وجود دارد، چون هنگامی‌که افراد به بانک مراجعه می‌کنند به‌اندازه‌ای با کارشکنی‌های گوناگون، سنگ‌اندازی‌ و برخوردهای سلیقه‌ای روبه‌رو می‌شوند که بسیاری از آن‌ها به قول معروف عطای وام ازدواج را به لقایش می‌بخشند؛ از سوی دیگر حتی اگر این وام هم در اختیار زوجین قرار گیرد با وضعیت اقتصادی کنونی در کشور گمان نمی‌کنم افراد بتوانند از عهده پرداخت اقساط آن برآیند و البته در این‌جا باید تاکید کنم که سود و بهره وام ازدواج آن‌گونه‌که تبلیغ می‌کنند ۴ درصد نیست بلکه ۸ درصد است.

او ادامه می‌دهد: ما امروز در وضعیتی زندگی می‌کنیم که خط فقر به‌شکل میانگین ۸ میلیون تومان است و در وضعیتی که ۷۰ درصد از هزینه‌های خانوار صرف تامین مسکن و اجاره می‌شود با فرض این‌که زن و شوهر هر دو کار و حقوق داشته باشند، توانایی پرداخت اقساط آن را ندارند و با پرداخت آن فشار مضاعفی بر آن‌ها تحمیل می‌شود که می‌تواند اثرات سوئی روی زندگی زناشویی‌شان بگذارد.


بیشتر بخوانید: کارزاری برای ممنوعیت انجام تست بکارت به دست پزشکان/ بنای زندگی باید بر اعتماد و حال خوب باشد تا گذشته افراد


این پژوهش‌گر اجتماعی می‌افزاید: ما هر اندازه تبلیغ کنیم و از جوانی جمعیت و تسهیل ازدواج بگوییم هنگامی‌که آن‌ها با واقعیات جامعه هماهنگ نباشد تاثیری نخواهد داشت. چیزی که اثر دارد بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی و رفع بیکاری و محرومیت از جامعه است. مطمئن باشید اگر در کشور اشتغال‌زایی وجود داشته و افراد دارای حقوق و مزایای باشند که پاسخگوی خط فقر باشد بدون هیچ‌گونه تبلیغی ازدواج می‌کنند و بچه‌دار می‌شوند و نیاز به هیچ‌یک از این قوانین و لوایح هم نیست، اما همان‌گونه‌ که گفتم پیش‌درآمد آن بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی در جامعه است.

این کارشناس با اشاره به پژوهشی که در مورد طلاق در دانشگاه‌های کشور انجام شده است تصریح می‌کند: نخستین و مهم‌ترین عامل از هم‌پاشیدگی خانواده‌ها مشکلات و مسائل اقتصادیست که البته در بسیاری مواقع هم شاهد بروز طلاق‌های عاطفی هستیم که معمولا به‌دلیل وجود فرزند افراد ترجیح می‌دهند طلاق رسمی نگیرند و تمامی این مسائل سبب شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی مانند خشونت و خیانت در خانواده‌ها و گسست در آن‌ها شده است.

به‌گزارش جامعه ۲۴، به باور کارشناسان معیار افراد برای انتخاب همسر در سنین پایین تداوم و پایداری چندانی ندارد و می‌تواند با گذر زمان و بالارفتن سن تغییر کند. با رواج ازدواج در سنین پایین به‌ویژه در سال‌های اخیر شاید بتوان این عامل را یکی از عوامل بالارفتن آمار طلاق در کشور دانست.

کودک‌همسری یکی از عوامل افزایش طلاق

محبوب‌فر در این زمینه می‌گوید: نخست باید به این نکته اشاره کنم که امروز ازدواج در سنین پایین در مقایسه با دو سال گذشته کاهش داشته است که یکی از عوامل مهم آن باز هم مسائل اقتصادیست. مسلم است که در سن پایین افراد معمولا دارای اندیشه‌ها و افکار رویایی هستند که با وضعیت کنونی هرگز به آن دست پیدا نخواهند کرد و چون از لحاظ سنی و تجربی هم در وضعیت باثباتی نیستند و آموزش‌های مهارت زندگی و اجتماعی را ندیده‌اند به‌سرعت به فکر جدایی و طلاق می‌افتند.

این جمعیت‌شناس می‌افزاید: همان‌گونه‌ که اعلام شد امروز در کشور از هر ۱۰ ازدواج ۶ مورد طلاق ثبت شده است که بسیاری از آن‌ها توافقیست. یکی از مسائلی که به‌تازگی در کشور با آن روبه‌رو هستیم افزایش وجود زنان جوان مطلقه و مجرد در جامعه و طلاق در سنین بالای ۴۰ سال است. در واقع مردان در خانواده با دیدن این میزان زن جوان و مطلقه وسوسه شده و اقدام به طلاق می‌کنند. از سوی دیگر شاهد روابط زنان متاهل با مردان مجرد و جوان در جامعه برای دست‌ پیدا کردن به اهدافی که بیش‌تر اقتصادیست هستیم که مجموع این مسائل برای جامعه بسیار نگران‌کننده است. امروز نبود مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی خانواده‌ها و اعضای آن را تحت‌تاثیر قرار داده است.


بیشتر بخوانید: سایت‌های همسریابی یا بنگاه‌های مالی؟/ ابعاد منفی فعالیت مراکز همسریابی، اصل ماجرا را به انحراف می‌کشد


 در میان مردم ایران پول حرف اول را می‌زند

محبوب‌فر به موضوع نگران‌کننده و تامل‌پذیری اشاره و تصریح می‌کند: یکی از بنگاه‌های پژوهشی آلمانی در ایران پژوهشی انجام داده‌ و به نتایج شگفت‌انگیزی دست پیدا کرده است. بر اساس این پژوهش ۸۰ درصد از مردم ایران بیش‌از آن‌که پایبند ارزش‌های اخلاقی و معنوی باشند پایبند ارزش‌های مادی‌اند در واقع در میان مردم ایران این پول است که حرف اول را می‌زند. همین موضوع سبب پایین‌ آمدن تاب و تحمل در خانواده‌ها شده است.

وی در ادامه به موضوع مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید: بسیاری از افراد جامعه آماری این پژوهش به این نکته اشاره کرده‌اند که در ایران همه چیز با پول حل می‌شود و به مقامات و فرزندان و خانواده‌های آن‌ها و زندگی مرفه آن‌ها اشاره کرده‌اند. در واقع مردم از بی‌عدالتی موجود در جامعه شکایت دارند و با اشاره به این موضوع که ایران کشور ثروتمندیست معتقدند آن‌ها هم باید از این سرمایه سهمی داشته باشند. این مسائل سبب شده تا گرایشات و تمایلات مردم نسبت به گذشته متفاوت شود. ‎

این پژوهش‌گر ادامه می‌دهد: امروز که مسئولان کشور نمی‌توانند برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کشور کاری انجام دهند و در واقع به بن‌بست خورده‌اند و روی آرمان‌ها و اصول خود هم پافشاری می‌کنند حداقل سطح زندگی خود را با مردم برابر کنند. دلیلی ندارد که مدیر و مسئولی در کشور هنگامی‌که مردم حقوق‌های بسیار اندک دارند دستمزد‌های نجومی دریافت کند و اگر این روند ادامه پیدا کند باید شاهد بروز خشم و حسادت و عقده‌های فروخفته مردم به شدیدترین شکل ممکن در جامعه و کف خیابان باشیم که تاکنون هم برخی از آن‌ها را تجربه کرده‌ایم.

دیدگاه کاربران