روان روانشناسی کودک
کد خبر: ۳۷۰۴
تاریخ انتشار: ۰۶:۰۵ ۰۸ تير ۱۴۰۰

مصایب نیروهای شرکتی وزارت بهداشت

وزارت بهداشت از وقتی بحث واگذاری خدمات، بخش‌ها و بیمارستان‌ها را به قول خودشان برای خصوصی‌سازی و به قول ما برای شیوه واسطه‌گری راه انداخته، هدفش این بود که صرفه‌جویی شود. اما در حق گروه‌هایی که خدمات بهداشت و درمان ارایه می‌دهند حالا پرستار است یا ماما یا روانشناس یا متخصص رادیولوژی ظلم کرده است.

 نیروهای شرکتی وزارت بهداشت

یک سال و چند ماه است که ماجرا‌های ما با همه‌گیری کرونا ادامه دارد. هرچه حالا انتظار برای واکسن و خوابیدن موج‌ها آدم‌ها را خسته و مستاصل کرده، روز‌ها و ماه‌های اول ترس بود که حرف اول را می‌زد. چه علایمی نشان کروناست؟ کی باید برویم دکتر؟ کسی را از دست داده‌ایم و حالا دور هم نمی‌توانیم جمع شویم پس چه کنیم؟ کرونا گرفته‌ایم چه باید بخوریم؟ ده‌ها سوال ریز و درشت توی سر همه چرخ می‌زد، خیلی بیشتر از حالا. از همان زمان بود که وزارت بهداشت به صورت گسترده روی شماره تلفن ۴۰۳۰ تبلیغ کرد. در اوج ترس قرار بود دست‌کم راه تماسی باشد تا یک نفر از آن سمت تلفن مشاوره دهد و برای برخی از این سوال‌ها جوابی داشته باشد. حالا دو نفر از همان مشاوران پشت خط تماس گرفته‌اند و این‌بار آن‌ها هستند که سوال دارند و مستاصل شده‌اند، نیرو‌هایی که تماس شما به روی گوشی موبایل آن‌ها هدایت می‌شود تا در شیفتی که برای‌شان تعیین شده بتوانند همچنان جوابگو باشند. این متخصصان نیرو‌های شرکتی وزارت بهداشت هستند، کسانی که وضعیت کاری‌شان به قرارداد با شرکت واسطه (و نه خود بیمارستان و وزارت بهداشت) بند است و به ناچار آن سمت خط ۴۰۳۰ نشسته‌اند. دست‌کم این دو نفر می‌گویند که از سر اجبار است و ترس باطل شدن همان قرارداد نیم‌بندی که برای کار دارند.

کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی دارد و از کارشناسانی که در بخش مشاوره مراکز بهداشت و درمان کار می‌کند؛ حالا مدتی است کار مشاوره تلفنی هم به کارش افزوده شده: «از ما استفاده کردند تا در بخش‌های مختلف سامانه ۴۰۳۰ مشغول به کار شویم. کد شماره ۶ سامانه مختص مشاوره روان‌شناسی است. مشکل از اینجا شروع شد که وقتی این سامانه به راه افتاد قرار بر این بود که روان‌شناسان بخش مشاوره افسردگی و اضطراب کرونا را برای مردم پوشش دهند. حالا من که قراردادی هستم و نه استخدام و قراردادی هم با وزارتخانه ندارم، باید در شیفت‌های متعدد بعدازظهر در خدمت سیستم باشم. دیگر شکل سوءاستفاده به خودش گرفته است.» صبح‌ها باید در مرکز درمانی کارش را بکند و از عصر به بعد هم در خدمت شماره تلفن ۴۰۳۰ باشد. او می‌گوید نیرو‌ها به سه شیفت تقسیم شده‌اند و مشکل عمده‌شان این است که بابت چه چیزی دارند کار می‌کنند؟ «هیچ دستمزدی برای این شیفت‌ها دریافت نمی‌کنیم. به ما که در این سطح پایین قراردادی هستیم دستمزدی نمی‌دهند حالا اینکه چه بودجه‌ای برای این سامانه در نظر گرفته شده و کجا می‌رود را نمی‌دانیم.» او از ۲ تا ۷ بعدازظهر و پس از بازگشت از کار در مرکز درمانی باید با تلفنش سر کار باشد و همین باعث شده که به قول خودش زندگی روزمره‌اش مختل شود و فرسودگی‌اش بماند: «ما برای استفاده از سامانه ۴۰۳۰ روی گوشی‌های‌مان باید چیزی مثل فیلترشکن نصب کنیم که هزینه اینترنتش را هم باید خودمان بدهیم. بعد هم اطلاع‌رسانی درستی نکرده‌اند که مردم بدانند این خط فقط برای استرس و اضطراب و سوگ کرونا بوده حالا هر کسی مشکلی در خانه یا خانواده‌اش دارد زنگ می‌زند و انتظار دارد ۴۰۳۰ مشکلش را حل کند.» او از مزاحمت‌های بسیار گسترده هم کلافه است، کسانی که به قول او زنگ می‌زنند و سامانه را اشغال می‌کنند و «حرف‌های بسیار رکیک می‌زنند. قرار بود نظارت بر این طرح باشد، اما عملا ما چیزی نمی‌بینیم.» او از ابتدای اردیبهشت ۱۴۰۰ شیفت ۴۰۳۰ داشته و باز هم می‌گوید که در این مدت هیچ مبلغی به عنوان دستمزد این کار دریافت نکرده است.


بیشتر بخوانید: پیشنهاد پرداخت پاداش کرونا به کادر درمان


نفر بعد کارشناس تغذیه است. با احتساب دوره طرحش تاکنون ۹ سالی هست که در نظام بهداشت و درمان کشور مشغول به کار بوده و از اردیبهشت سال گذشته هم مشغول پاسخگویی به تماس‌های مربوط به کروناست. حتی او هم که بیش از یک سال است درگیر شیفت‌های مکرر تلفنی است می‌گوید تاکنون دریافتی بابت کارش در این بخش نداشته: «برای اطمینان با یکی از بچه‌ها صحبت کردم و پرسیدم اصلا بابت ۴۰۳۰ حق‌الزحمه‌ای واریز شده؟ گفت نه. یکی، دو بار یک سری دریافتی داشتیم که علاوه بر حقوق بود، اما به همه همکاران‌مان تعلق گرفت از نگهبان گرفته تا بهیار و تمام کسان دیگری که در ۴۰۳۰ فعال نبودند. گفتند همین حق‌الزحمه ۴۰۳۰ است. پس چطور تمام پرسنل دریافتی داشتند؟» از شروع طرح هفته‌ای سه، چهار روز هم شیفت صبح و هم بعدازظهر و شب کار می‌کرده و بعد از مدتی که تماس‌ها کم شد دیگر تک شیفت شده. این سه، چهار ماه آخر دیگر ماهی سه، چهار شیفت داشته، اما روز‌هایی که شیفت فشرده را از سر می‌گذراند خوب به خاطر دارد: «روز اول که با ما تماس گرفتند گفتند چنین سامانه‌ای هست و اجباری است، باید شماره تلفن‌های‌تان را بدهید. هرچه گفتیم زمان عصر و شب مال خودمان است گفتند نه اجباری است.» بعدا که نیرو‌های مانند خودشان را در گروه‌های مجازی پیدا کرده‌اند فهمیده‌اند این کار کاملا اختیاری بوده و قراری به اجبار نبوده است. بعد از مدتی هم به آن‌ها گفته شد می‌توانند ادامه بدهند یا سامانه را ترک کنند، اما او ترسید که اگر به کارش ادامه ندهد مشکلات دامنگیر کار ثابتش در مرکز بهداشت شود. این اجبار از طرف معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان‌شان بوده و خود وزارت بهداشت. کدام دانشگاه؟ هر دو نفری که با «اعتماد» تماس گرفتند خواسته‌اند که هیچ عنوانی از استان، شهر و اسم‌شان برده نشود، هیچ ردی برای پیگیری نباشد: «شرایط ما ثابت نیست برای همین وقتی چیزی از ما می‌خواهند باید انجام بدهیم. الان خیلی از بچه‌ها نمی‌خواهند ادامه دهند، اما اگر بگوییم در طرح شرکت نمی‌کنیم ممکن است از بقیه کارهای‌مان ایرادی بگیرند و مشکل به وجود آورند. برای همین همه مجبوری شرکت می‌کنند.» کار ثابتی که دارد در قالب قرارداد برای کار به عنوان نیروی طرح تحول سلامت است. ۵ سال است که کار می‌کند و می‌گوید واریزی فروردین و اردیبهشت سال جاری او ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است. او یکی از نیرو‌هایی است که ذیل قرارداد شرکت آوا سلامت و با کمترین میزان دستمزد جذب سیستم بهداشت و درمان شده است. می‌گوید برای ماندن در این سیستم چاره‌ای نیست جز تحمل زبان تهدید تا شاید یک روز با خود دانشکده علوم پزشکی محل زندگی‌اش وارد قرارداد مستقیم شود.

الگوی واسطه‌گری در وزارت بهداشت

محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار خیلی خوب به وضعیتی که واسطه‌ها و قرارداد‌های شرکتی برای فعالان حوزه بهداشت و درمان پیش آورده‌اند، آگاه است. پرستاران با پوست و استخوان آنچه از زبان نیرو‌های ۴۰۳۰ گفته شد را لمس کرده‌اند. برای همین است که او می‌تواند وضعیت را با روشنی بیشتری ترسیم کند.

دبیرکل خانه پرستار توضیح می‌دهد که ماجرا از کجا شروع شد: «فکر می‌کنم از سال ۸۵ این بحث به صورت جسته و گریخته شروع شد که اول آبدارخانه و آشپزخانه را واگذار کردند و بعد به بخش‌های تخصصی رسید. در سال‌های آخر دولت دهم با یک دستورالعملی تمام نیرو‌های بهداشتی و درمانی را تغییر وضعیت دادند و استخدام شدند. در سال ۹۲ که آقای روحانی آمد و بهداشت و درمان را تحویل گرفت، می‌شود گفت که ما نیروی بهداشت و درمان به شکل شرکتی یا کسانی که از طریق واسطه به مراکز درمانی وصل شوند دیگر نداشتیم. البته وزارت بهداشت ما فارغ از دولت‌هاست و یک حکومت خاص خودش را دارد، یعنی دولت آینده هم بیاید این‌گونه نیست که وضعیت بهداشت و درمان بهتر شود. این سیستم فراتر از دولت‌ها تصمیم می‌گیرد و آن حالت منفعت‌جویی و انحصار طلبی‌شان با تغییر دولت‌ها عوض نمی‌شود. به هر حال از سال ۹۲ به بعد شروع کردند به شرکتی کردن. یک پوشش قانونی هم به آن دادند تحت عنوان «شرکت آوا سلامت». قبلا شرکت‌های مختلف بخش خصوصی می‌آمدند و جذب نیرو می‌کردند بعد در دولت قاضی‌زاده هاشمی، شرکت آوا سلامت که مدیرانش مدیران وزارت بهداشت بودند و ظاهرش خصوصی بود وارد شدند.»

پس از این ورود بود که به گفته او جامعه پرستاران شاید بیشتر از هر گروه دیگری در حوزه بهداشت و درمان تحت تاثیر قرار گرفت، چون تعداد پرستاران مورد نیاز در سیستم بهداشت و درمان بسیار بیشتر از سایر گروه‌هاست: «در یک بیمارستان هزار تخت خوابی ممکن است ۵ نفر رادیولوژیست بگیرند، ۴ تا روانشناس، اما باید هزار پرستار داشته باشد. برای همین شرکت‌های واسطه‌گری در بخش جذب پرستاران به‌شدت رشد پیدا کردند به‌طوری که می‌شود گفت ترکیب نیرو‌های شرکتی که در ابتدای سال ۹۲ صفر بود الان به حدود شاید ۴۵ درصد رسیده است. ما حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نیروی شرکتی پرستاری داریم که بدترین حالت نوع جذب نیرو است و هدفش حداکثر بهره‌کشی بوده است با کمترین حقوق و امکانات و ضریب امنیت شغلی. تا حرفی بزنند سریع عذرش را می‌خواهند.»

یکی از دلایلی که سبب می‌شود با وجود نقد‌های گزنده و بسیار، کسانی که با رسانه‌ها صحبت می‌کنند مایل نباشند به هیچ عنوان نامی از آن‌ها بیاید یا به همین دلیل اصولا سراغ خبری کردن وضعیت کاری‌شان نمی‌روند همین نبودن امنیت شغلی است. شریفی مقدم هم می‌گوید این پایین بودن امنیت شغلی حتی از میزان پایین دستمزد‌ها هم بدتر است: «با همکاران پرستار که صحبت می‌کنیم می‌گویند ما یک کارفرما نداریم، ۱۰ تا کارفرما داریم. از مریض و همراه مریض و سرپرستار و پزشک و مسوول شیفت بخش هست تا رییس بخش و سوپروایزر و غیره. به همه هم باید بگوییم چشم! چون هیچ‌گونه امنیت شغلی نداریم، حالا چه خواسته‌شان درست باشد و چه نادرست.» او معتقد است که یکی از مهم‌ترین هدف‌هایی که چنین سیستمی پیگیری می‌کند همین برهم زدن امنیت شغلی نیروهاست. این‌گونه است که بیمارستان‌ها که محل کار نیرو‌ها هستند هم از مطالبات آن‌ها طفره می‌روند: «پرستاری که در بیمارستان کار می‌کند اگر مشکل بیمه یا هر مشکل دیگری داشته باشد تا مراجعه می‌کند می‌شنود که به ما مربوط نیست بروید شرکت. شرکت هم که تخصصی نیست می‌گوید بروید بیمارستان. همین‌طور بین هم پاس‌کاری می‌کنند. معمولا در هیچ جای دنیا امنیت شغلی کسانی را که در خط اول سلامت هستند این‌طور به هم نمی‌زنند.»

آنچه در توضیحات شریفی مقدم آمده از شباهت این سیستم واسطه‌گری با سیستم جذب نیروی آموزش و پرورش حکایت دارد. شرکت‌هایی وسط می‌آیند و بدون قرارداد درست و بدون حق و حقوق منظم نیرو‌هایی را تحویل دولت می‌دهند برای کار و در عین حال کسی هم مسوولیت آن‌ها را بر عهده نمی‌گیرد. اما در آموزش و پرورش اعتراضات و جمع شدن‌ها جلوی مجلس مدت‌هاست که تبدیل به بخشی از رویه شده. بخشی از این معلمان در این سیستم مانده‌اند، چون امید به این دارند که روزی استخدام شوند. در عین حال شریفی مقدم می‌گوید وزارت بهداشت یک تفاوت بسیار مهم با آموزش و پرورش دارد که نمی‌گذارد چنین گزاره‌ای برای نیرو‌های بهداشت و درمان وجود داشته باشد؛ پول فراوان: «نظام سلامت سیستم بسیار متفاوتی دارد. آموزش و پرورش اختلاف در پرداخت به آن معنا ندارد. ممکن است نهایتا مثلا اختلاف معلم حق‌التدریسی با معلم رسمی مثلا ۱۰ تا ۳۰ درصد باشد. اما در نظام سلامت، چون ده‌ها هزار پول به صورت هنگفت واردش می‌شود بحث منابع مالی‌اش جدی است. می‌بینید که اختلاف در دریافت‌های وزارت بهداشت به ۵۰۰ میلیون تومان هم می‌رسد. یعنی به ۱۰۰ برابر هم می‌رسد. یکی هست ده‌ها میلیون تومان کارانه می‌گیرد، ۳۰ یا ۴۰ میلیون تومان حقوق هیات علمی ثابت را می‌گیرد و می‌بینی کار هم نمی‌کند، اما پرستاران یا همین نیرو‌های ۴۰۳۰ که گفتید خودشان را هم بکشند نهایتا ۴ یا ۵ میلیون بگیرند. در وزارت بهداشت همان‌هایی که پول دارند قدرت هم دارند.» برای همین است که آنچه سبب می‌شود پرستاران به کارشان ادامه بدهند حتی امید واهی استخدام هم نیست: «امید نیست، مجبورند. در گروه‌های مختلف پرستاران بالاترین آمار مهاجرت به خارج از کشور را داشته‌اند، ترک شغل و تغییر شغل در میان پرستاران زیاد است. اما خب یک سری هم می‌مانند دیگر، چون جا و کار دیگری ندارند و برای همین چهار، پنج میلیون باید ادامه دهند.» وگرنه به قول او این حقوق ارزش در خطر قرار دادن جان و سلامت را ندارد.

دیدگاه کاربران
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
کامران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۷
0
0
ای کاش از رانندگان زحمت کش آمبولانس هم حرف می زدید/