نبرد سلبریتیهای وابسته بر سر چیست؟
این هفته، هفته جدال رائفی پور و رامبد جوان بود؛ یکی به دیگری میگفت اگر پدرت تورا تربیت نکرده، من تربیت میکنم و دیگری پاسخ میداد برو غازت را بچران و نگذار پروندههایت را رو کنم! هر دو این چهرهها به شکلی از سلبریتیهای وابسته هستند؛ یکی خود را تئوریسن اصولگرایان میداند و دیگری هم برنامههایی میسازد که کارکردشان عادیسازی مشکلات مردم است. این گزارش به اختلاف این دو چهره پرداخته است.
جامعه ۲۴- اصولگرایان بعد از حذف اصلاحطلبان از عرصه سیاست کشور به دنبال آن هستند که تک و توک صداهای باقی مانده را نیز حذف کنند. حالا در فضای مجازی مهمترین صدایی که همسو با اصولگرایان نیست، صدای برخی بازیگران، ورزشکاران و به اصطلاح سلبریتیهای فضای مجازی است؛ افرادی که به خاطر شهرت فرهنگی، ورزشی یا پرداختن به حاشیهها چند میلیون دنبالکننده دارند و زیاد پیش میآید که اظهارات گاه و بیگاه آنها در فضای مجازی به مذاق الیگارشی اصولگرایان خوش نیاید.
بعضی از روشنفکران و سیاستمداران معتقدند کنشگری این افراد در نهایت به سود توسعه و ترقی کشور ختم نمیشود و آنها به خاطر تعلق طبقاتی خود، مطالبات مردم را به سمت ابتذال میکشانند؛ چنانچه در اوج اعتراضات خوزستان و عزاداری مردم آبادان، تصویر دو بازیگر در حال بوسیدن یکدیگر در جشنواره فیلم کن مورد توجه فضای مجازی قرار گرفت و بسیاری درباره لباس ترانه علیدوستی و مسائل حاشیهای از این دست صحبت میکردند با این حال نمیتوان بعضی از این دعواها را صرفاً دعوای زرگری خواند؛ مثل دعوای اخیر رامبد جوان و علی اکبر رائفیپور.
دعوای رائفی پور و رامبد جوان
ماجرا از آنجا آغاز شد که بعد از انتشار چند روایت از آزار جنسی زنان در سینمای ایران و بیانیهای که بعضی بازیگران و هنرمندان، در دفاع از بازیگران آسیبدیده منتشر کردند، رائفی پور در مطلبی تمسخرآمیز خطاب به بازیگران زن نوشت که «افرادی که در این صنف سالم هستند انگشت شمارند و بهتر است آنها اسامی خود را اعلام کنند.» او معتقد بود اکثر بازیگران در این فساد شریکند و تلویحا بسیاری از بازیگران سینما را به فساد متهم کرده بود.
صحبتهای رائفی پور واکنش تند بعضی بازیگران را به همراه داشت مثل رامبد جوان که گفته بود «اگر پدر و مادر رائفی پور او را ادب نکردهاند ما میتوانیم وظیفه تربیت رائفی پور را بر عهده بگیریم.»
رائفی پور البته به خاطر همین کنایههای عجیب به مخالفان، در میان اصولگرایان به محبوبیت بالایی رسیده است و این ادبیات همواره مورد استفاده او بوده است. رائفی پور این بار نیز ساکت ننشست و با دوزاری خطاب کردن رامبد جوان گفت که «روابط بعضی از بازیگران در سریالهای شبکه جم نیز قفل است.»
این ادبیات درباره رامبد جوان طبیعتاً بازتاب در فضای مجازی داشت. حالا دو تا از بزرگترین سلبریتیهای وابسته به لایههای مختلف دستگاه حاکمیتی به یکدیگر اتهام میزنند. شاید این هم نمایشی باشد تا فالوورهای بیشتری در اینستاگرام پیدا کنند. چنانچه نمایش سحر قریشی و تتلو چند ماه پیش میلیونها فالوور جدید برای این دو بازیگر و خواننده همراه داشت، اما شاید موضوع اختلاف این دو نفر، مسئله جدیتری باشد.
البته باید منتظر دید آیا رامبد جوان برای دفاع از حیثیت خود حاضر است پاسخ رائفی پور را بدهد؟ رائفی پور ادعا کرده است رامبد جوان برای هر شب اجرا در برنامه خندوانه ۱۵۰ میلیون تومان میگیرد، البته خودش نگفته درآمدش از برگزاری همایشها و برخی برنامههای دیگر چقدر است.
بیشتر بخوانید: پولاد کیمیایی: به زنان در سینما تجاوز نشده خودشان خواستهاند!
در روزهای گذشته که دعوای رائفیپور و رامبد جوان مورد توجه رسانهها قرار گرفته است، یک بررسی اینترنتی یکی از کاربران توییتر نشان میداد توییتهای رائفیپور نسبت به بسیاری چهرهها حتی ایلان ماسک بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و به اصطلاح، ریتوییت میشود.
اگرچه این کاربر نتیجهگیری را به عهده خوانندگان واگذار کرده بود، اما کنشگران فضای مجازی معتقدند این استقبال ناشی از نیروهای سازماندهی شده گروهی در فضای مجازی است که برای ترند کردن یک مطلب به صورت هماهنگ و با حقوق مشخص فعالیت میکنند. اما حقوق این افراد چقدر است و از کدام منابع تامین میشود؟
رائفیپور میگوید مبالغی که دریافت میکند اصلاً از بیت المال نیست و از کمکهای مردمی است، هرچند برخی معتقدند این ارقام حتی بیشتر از دستمزد رامبد جوان است، اما میزان آن هرگز اعلام نمیشود و مشخص نیست چه افراد و نهادهایی حاضر هستند پول در اختیار رائفیپور قرار دهد تا او توییتهایش را بیشتر منتشر کند.
نکته دیگر این است که حاکمیت و نهادهای تصمیمگیر درباره چگونگی برخورد با چهرههای موثر فضای مجازی، هنوز به جمعبندی نرسیدند. افرادی که در یک سوی آن افرادی مثل توماج صالحی و سایر چهرههای رادیکالی قرار دارند که عملاً به انتقاد صریح از همه سیاستهای کلی نظام میپردازند و در سوی دیگر افرادی مثل رامبد جوان که بسیار ملو از برخی سیاستمداران انتقاد میکنند.
آیا قرار است همه آنها ممنوع شوند یا اصلاً بنا به برخورد با حضور این افراد در فضای مجازی است؟ به خصوص اینکه بعد از جشنواره کن این انتقادات افزایش پیدا کرد و شایعاتی مبنی بر ممنوع التصویر شدن بازیگرانی که در خارج از کشور به انتقاد از وضعیت سیاسی ایران پرداخته بودند به گوش میرسید.
منظور اصلی رسانههای اصولگرا، ترانه علیدوستی بود، اما کسی که با فضای مجازی سر و کار داشته باشد میداند بسیاری از بازیگران و ورزشکاران مثل وریا غفوری، تهمینه میلانی، علی کریمی، علی دایی و ... در یکی دو سال گذشته بارها و بارها محتوای انتقادی به اشتراک گذاشتهاند و بلافاصله مورد انتقاد نهادهای امنیتی و سوپر مذهبی قرار گرفتند.
اما درباره رائفیپور و جوان ماجرا کمی فرق میکند؛ هر دو جزء چهرههای نزدیک به دستگاههای حاکمیتی هستند. اگرچه به نظر میرسد رامبد جوان چهرهای مستقل است، اما واقعیت آن است که او نزدیک به یک دهه است که یک شو تلویزیونی به نام خندوانه را اجرا میکند که از شبکه نسیم پخش میشود.
شبکه نسیم در رقابت با شبکههای ماهوارهای تاسیس شده و به جای پخش برنامههای ایدئولوژیک، بیشتر به نمایش برنامههای فکاهی و خندهدار میپردازد و البته هیچگاه به سمت طنزهای جدی انتقادی و اجتماعی نرفته است. در چنین فضایی رامبد جوان قهرمان شبکه نسیم است؛ فضایی که قرار است خنده را از حوزه اجتماعی و کنش جمعی به حوزه خصوصی ببرد. این تصمیم و ایجاد چنین فضایی که نمونه آن در جوکر و سایر آثار مشابه مبتذل دیده میشود، خیلی اتفاقی نیست.
آنها اجتماعی هستند که از شهاب حسینی و حامد آهنگی گرفته تا مهران مدیری و پژمان جمشیدی و رامبد جوان؛ هر کدام یک برنامه میسازد و یک جمع ثابت چهل پنجاه نفره همواره مهمان همین برنامهها هستند که به صورت دورهای در برنامههای همدیگر حاضر میشوند و حرفهای قبلی را تکرار میکنند و در واقع با همان کارکرد «بردن خنده به حوزه فردی» فعالیت میکنند و صرفا قرار است در فضایی که مشکلات معیشتی به بالاترین حد رسیده، مردم را بخندانند.
رامبد جوان یکبار به چالشی جدی در صدا و سیما دست زد. شب یلدای سال ۹۴، همزمان با شبی که محمدجواد ظریف مهمان برنامه نود بود، رامبد جوان از حدادعادل به عنوان مهمان برای حضور در برنامه خندوانه دعوت کرد. با نفوذ مدیران صداوسیما برنامه فردوسی پور پخش نشد، اما برنامه حدادعادل پخش شد و در نهایت چند ماه بعد، حداد عادل سر لیست اصولگرایان برای انتخابات مجلس شد. او در آن برنامه مخالفان خود را حراملقمه نامیده بود. هنوز هم خود اصولگرایان معتقدند یکی از اتهامات جدی فردوسی پور، دعوت از محمدجواد ظریف بوده است.
رامبد جوان از این خوشرقصیها فراوان داشته است و همین او را مقبول سیاستگذاران کرده است؛ تا جایی که وقتی تصویر بیحجاب نگار جواهریان همسرش در سفری که برای زایمان به کانادا رفته بود، منتشر شد، برخلاف بسیاری دیگر از بازیگران، هیچ ممنوعیتی برای رامبد جوان در نظر نگرفتند و بعد از بازگشت به ایران بار دیگر ساخت برنامه را ادامه داد و همسرش نیز سوپراستار بعضی فیلمها و سریالهایی شد که با مجوز منتشر میشود.
در چنین فضایی یکی از اصولگرایان (رائفیپور) با یکی از برنامهسازان معتمد حاکمیت به تقابل پرداخته و به همین دلیل موضوع اهمیت یافته است. تقابل اخیر رامبد جوان و رائفی پور، زمانی رخ داد که بعضی بازیگران زن در نامهای از برخی سوءاستفادههای جنسی در سینمای ایران پرده برداشتند.
این مسئله البته در سینمای جهان بیسابقه نیست؛ چنانچه بازیگران مشهوری مثل کوین اسپیسی نیز درگیر مسائل مربوط به افشاگری روابط خصوصی آنها هستند و حتی مایکل جکسون نیز مدتی در سالهای آخر عمر با این قضیه درگیر بود.