ارتباط میان ژنتیک و شاد بودن چیست؟
شاد بودن چیزیست که همه دوست دارند آنگونه باشند؛ همه دوست دارند بخندند و از درون شادی را تجربه کنند اما حتما شما هم دقت کردهاید که برخی نسبت به دیگران شادترند، اما دلیل آن چیست؟ آیا تنها به سبک و نوع زندگی افراد مربوط است و یا شادی میتواند ژنتیک هم باشد به این معنی که برخی دارای ژنهای شادیاند.
جامعه۲۴- دنیای پرسرعت و ماشینی امروز دنیاییست که افسردگی در آن بسیار زیاد است و افراد هر یک به انواع و اقسام ناراحتیها و مشکلات روانی دچارند و شادی کمتر در افراد دیده میشود. البته یکی از دلایل آن هم سخت گرفتن زندگی و توجه نکردن به چیزهاییست که داریم. اما با تمام اینها برخی از افراد با وجود مشکلاتی که دارند نسبت به دیگران شادترند و این شادی در آنها واقعیت و درونیست. همین موضوع سبب شد تا پژوهشگران آمریکایی در پروژه تازه خود به بررسی تاثیر ژن و شرایط محیطی بر شاد بودن افراد پرداختهاند.
تمامی دانشهای دنیا در حال پیشرفت است و به یکی از موضوعات و رشتههایی که بسیار توجه میشود روانشناسیست که یکی از شاخههای آن روانشناسی مثبت است که این روزها بسیار مورد توجه است و البته در برابر و مقابل آن هم همانگونهکه اشاره کردیم دنیایی از استرس و نگرانیها و خودآزاری مربوط به فضای امروز زندگی در دنیای ماشینیست.
پژوهشگران دانشگاههای کالیفرنیا، ریورساید، سن دیگو و میزوری در آمریکا و در سال ۲۰۰۵ پژوهش جالب و مهمی انجام دادند که نشان میداد ۵۰ درصد از شادی افراد توسط ژن آنها تعیین میشود، ۱۰ درصد به شرایط آنها بستگی دارد و ۴۰ درصد تحت تاثیر کارها و فعالیتهای مثبت و منفی آنهاست.
تاثیر ژنتیک بر شادی و افسردگی چیست؟
ژنتیک نقش مهمی در تعیین سطح شادی افراد دارد. مطالعات روانشناسی و زیستشناسی نشان میدهند که حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از شادی افراد توسط عوامل ژنتیکی تعیین میشود. این بدان معناست که برخی از افراد بهطور طبیعی تمایل بیشتری به داشتن خلقوخوی مثبت و شادتر دارند، در حالی که دیگران ممکن است به دلیل ویژگیهای ژنتیکی خود، آسیبپذیری بیشتری نسبت به استرس و افسردگی نشان دهند.
یکی از عوامل ژنتیکی مؤثر بر شادی، ژنهایی هستند که سطح انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و اکسیتوسین را تنظیم میکنند. این مواد شیمیایی نقش کلیدی در تنظیم خلقوخو و احساس لذت دارند. بهعنوان مثال، ژن 5-HTTLPR که در تنظیم سروتونین نقش دارد، میتواند بر حساسیت افراد به تجربیات منفی یا مثبت تأثیر بگذارد. همچنین، ژنهایی که مرتبط با دوپامین هستند، میتوانند بر میزان انگیزه و لذت فرد تأثیرگذار باشند.
با این حال، ژنتیک تنها بخشی از داستان است و محیط و سبک زندگی نیز تأثیر چشمگیری بر شادی دارند. اگرچه افراد ممکن است بهطور ژنتیکی مستعد شادی یا ناراحتی باشند، اما عوامل محیطی مانند حمایت اجتماعی، روابط خانوادگی، موفقیت شغلی و سبک زندگی سالم میتوانند تأثیر ژنتیک را تعدیل کنند. برای مثال، ورزش منظم، خواب کافی، تغذیه سالم و فعالیتهای معنادار میتوانند باعث تقویت انتقالدهندههای عصبی و افزایش شادی شوند، حتی در افرادی که بهطور ژنتیکی مستعد خلقوخوی پایینتر هستند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان دادهاند که ژنتیک بر نحوه تفسیر تجربیات نیز تأثیر دارد. افراد با ویژگیهای ژنتیکی خاص ممکن است بهطور طبیعی دیدگاه خوشبینانهتری به زندگی داشته باشند و تجربیات مثبت را بیشتر از منفیها به خاطر بسپارند. این ویژگی میتواند آنها را در برابر استرسهای روزمره مقاومتر کند. از سوی دیگر، کسانی که ژنتیک آنها منجر به دیدگاه منفیتر میشود، میتوانند با تمرین ذهنآگاهی، تغییر عادات فکری و تقویت مهارتهای مقابلهای، این اثرات را کاهش دهند
در نهایت، باید توجه داشت که شادی یک ویژگی کاملاً ایستا نیست. اگرچه ژنتیک یک پایه زیربنایی ایجاد میکند، اما انتخابهای فردی، محیط اجتماعی و تلاشهای هدفمند برای بهبود کیفیت زندگی میتوانند سطح شادی را تغییر دهند. بنابراین، در حالی که ژنتیک میتواند مسیر اولیه را تعیین کند، افراد با ایجاد تغییر در رفتار و نگرش خود میتوانند به سطوح بالاتری از شادی دست یابند. این تعامل پیچیده میان ژنتیک و محیط نشاندهنده قدرت انسان در شکلدهی به سرنوشت خود است.
کیک شادی چیست؟
این پژوهش و نتایج آن به روانشناسان بهویژه روانشناسان شاخه روانشناسی مثبت این امکان را داد تا بتوانند تصمیمات درستی در راه شادی بگیرند و روی آن کار کنند.
پژوهشگران نام چارت به دست آمده از این پژوهش را کیک شادی و خوشحالی گذاشتند و آن را منتشر کردند.
کیک شادی از سوی بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران با انتقادات گستردهای روبهرو شد چراکه مبتنی بر فرضیاتی در مورد ژنتیک بود که در آن هنگام اعتبار نداشتند.
پژوهشگران حوزه ژنتیک رفتاری، برای چندین دهه، بررسیهایی را روی دوقلوها انجام دادند و دریافتند که بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از اختلاف شادی آنها بر اساس ژنتیک معنا پیدا میکند و اینگونه و با این فرض آن را توضیح دادند. به همین دلیل است که این درصد در کیک خوشحالی ظاهر میشود.
متخصصان ژنتیک رفتاری، از یک روش آماری برای تخمین زدن مولفههای ژنتیکی و محیطی بر اساس خویشاوندی خانوادگی افراد استفاده میکنند. از این رو، دوقلوها را در پژوهشهای خود به کار میبرند. ارقام به دست آمده، این فرضیه را مطرح میکردند که هم دوقلوهای همسان و هم غیرهمسان، محیط یکسانی را هنگام بزرگ شدن با هم تجربه میکنند.
بر اساس آنچه توضیح دادیم به این پژوهش انتقادات گستردهای وارد شد و به همین دلیل و برای پاسخ به آن پژوهشگران پروژه کیک شادی در سال ۲۰۱۹ مقالهای منتشر کردند و در آن روش دقیقتری را در مورد تأثیر ژنها بر شادی معرفی کرد. این روش، تعاملات میان ژنتیک و محیط ما را تشخیص میدهد.
سرشت و پرورش
سرشت و پرورش را نمیتوان از هم جدا کرد و به صورت مستقل آنها را بررسی کرد چراکه آنها از هم مستقل نیستند. مطالعه ساختار و عملکرد ژنها در سطح مولکولی برعهده رشتهای با نام ژنتیک مولکولی است که نشان میدهد این دو به صورت مداوم و همیشه بر روی هم تاثیر میگذارند و از هم جدا نیستند. در واقع سرشت و پرورش همواره درحال تاثیر گرفتن از هم هستند. اينها بر رفتاری تأثیر میگذارند که به افراد در انتخاب محیط خود کمک میکند. برای نمونه، برونگرایی که از والدین به فرزندان منتقل میشود، به آنها کمک میکند گروههای دوستی خود را بسازند.
بیشتر بخوانید:
برای شاد بودن چه کارهایی باید انجام داد؟/ معیارهای سنجش میزان شادی مردم یک کشور کدامند؟
به گزارش جامعه ۲۴، بیان ژن به عوامل گوناگون بستگی دارد و تغییر میکند. یکی از چیزهایی که آن را تغییر میدهد محیط است. برای نمونه هنگامی که مادران باردار در معرض قحطی قرار گرفتند، ژنهای نوزادانشان بر این اساس تغییر کرد و در نتیجه، تغییرات شیمیاییای بهوجود آمد که سبب شد یک عامل رشد سرکوب شود. نکته مهم و جالب اینجا بود که نوزادانی که از این مادران به دنیا آمدند معمولا نسبت به یک نوزاد نرمال کوچکتر بودند و بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی- عروقی داشتند.
در اینجا باز هم به این نتیجه میرسیم که به سرشت و پرورش به شکلی گسترده بر روی هم تاثیر میگذارند و همین دلیل هم میتواند سبب تغییر در دوقولوها شود؛ در واقع دو تن که در یک محیط بزرگ شدهاند، ممکن است به طور متفاوتی به آن پاسخ دهند. این بدان معناست که فرضیه ژنتیک رفتاری در مورد یک محیط برابر، دیگر معتبر نیست.
همچنین، اینکه مردم میتوانند شادتر شوند یا خیر، به حساسیت محیطی آنها بستگی دارد که ظرفیت آنها را برای تغییر کردن نشان میدهد به بیان سادهتر افراد با هم متفاوتند بنابراین واکنشهایی هم که به عوامل محیطی میدهند متفاوت است.
همه مانند هم نیستند برخی حساسیت بیشتری نسبت به محیط اطراف خود دارند و این توانایی را دارند تا افکار، احساسات و رفتار خود را در واکنش به رویدادهای منفی و مثبت، به شکلی تاثیرگذار و شایان توجه تغییر دهد. برخی ممکن است از خواندن یک کتاب روانشناسی مثبت تاثیری بگیرد که دیگری هرگز به آن فکر هم نکرده است.
در واقع هیچ روش انسانی و مربوط به این علوم نیست که تضمینی برای همه باشد چراکه در هر فرد یک شکل از رفتار پاسخ میدهد آن هم به دلایل تفاوت میان انسانها و واکنشهای آنها به مسائل گوناگون است.
شماری دیگر هستند که دارای انعطافپذیری بیشتری در ژنتیک خود هستند و نسبت به محیط اطراف حساسترند. این افراد نسبت به دیگران ظرفیت بیشتری برای تغییر در خود میبینند و مدام بهدنبال رفتن و قرار گرفتن در محیطهاییاند که در آن فرصتهایی برای رشد میبینند و شادترند. در واقع این افراد میخواهند مدام سبک زندگی بهتری داشته باشند و در تلاش برای بهبود آنچه دارند هستند.
در پایان باید بدانید اگرچه شاید ژنتیک بر روی تمامی خصایل انسانها تاثیر بگذارد، اما هرگز نباید انتخاب و این توانایی او را نادیده گرفت. آنچه اهمیت دارد نوع انتخابهای ماست اینکه میخواهیم چگونه کار و زندگی کنیم و آیا شادی را انتخاب میکنیم یا اندوه را.