
تغییر آب و هوا دروغ نیست
مهم نیست بگوییم تغییرات اقلیمی خودبهخودی و دورهای زمین است یا پیامد کنشوریهای انسان پس از انقلاب صنعتی؛ بلکه مهم این است که بگوییم تغییر اقلیم دروغ نیست و خشکسالیها نیز در حال خشکاندن ترسالیهاست.
جامعه ۲۴ - روشن نیست چرا انسان هنوز به تغییرات آبوهوایی باور نیاورده است و دیدگاههای مخالفخوان با چشمپوشی از تاثیرات واقعی و دیدنی آن بر طبیعت و جامعه ادامه دارد؛ حقیقت اینست که بدون باورآوردن به دگردیسی آبوهوایی امکان راهکار سازگارجویانه وجود ندارد؛
اینک کربندیاکسید اتمسفر زمین بهاندازهای زیاد شده که صدها سال به درازا میکشد تا اندازهاش به پیش از انقلاب صنعتی برسد؛ تازه اگر انسان همه کنشوریهای صنعتی خود را کنار بگذارد. مهندس مصطفی فدایی فرد، پژوهشگر دانش آب و محیطزیست در گفتوشنود با روزنامه اطلاعات درباره تغییر آبوهوا (اقلیم) میگوید: «تعریف سازمان ملل از تغییر اقلیم این ست که تغییرات آبوهوایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با فعالیتهای انسانی مرتبط است و ساختار اتمسفر زمین را در سراسر جهان دگردیس میسازد.»
بیشتر بخوانید: گزارش مرگ تالاب هورالعظیم!/ بیتدبیری وزارت نیرو چگونه هورالعظیم را نابود کرد؟
«مهمترین نگرانی مرتبط با تغییر اقلیم، افزایش دمای هواست. نور خورشید وارد اتمسفر میشود، به سطح زمین برخورد میکند و در راه بازگشت، با گازهای گلخانهای تولیدشده انسان در اتمسفر به دام میافتد و نمیتواند خارج شود و سبب افزایش دما بر روی زمین میشود؛ مهندس مصطفی فدایی فرد باور دارد این پدیده برای زندگی روی زمین لازم است چرا که اگر این فرآیند وجود نمیداشت، دمای متوسط زمین حدود ۳۰ درجه سانتیگراد سردتر میبود و تداوم زندگی غیرممکن میشد.»
دانشمندان معتقدند انسان به سبب فعالیتهای صنعتی و کشاورزی در حال افزودن به گازهای گلخانهای است و همین زمین را گرمتر میکند؛ که انباشتاش منجر شده به تغییر اقلیم. به باور مصطفی فداییفرد پدیده تغییر اقلیم از آغاز هزاره سوم توجه بسیاری از دانشمندان را به سوی خود کشیده است؛ آنان باور دارند که نشانگان تغییرات آبوهوایی شگفتانگیز است. از زمان انقلاب صنعتی به اینسو، انتشار جهانی دیاکسید کربن و دیگر گازهای گلخانهای منجر به پدیده گرمایش جهانی Global Warming شناخته شده است.
از عمر کره زمین پنج میلیارد سال میگذرد و در دورههای زمانی گوناگون، اقلیم آن پیوسته در حال تغییر بوده است؛ مصطفی فدایی فرد نیز بر همین آرا است:برای نمونه دمای متوسط زمین در یک میلیون سال پیش با امروز بسیار متفاوت بوده است؛ میانگین دمای کنونی زمین، ۱۵ درجهی سانتیگراد است؛ سیارک زمین در گذشته دماهای بیشتر و کمتری را از سر گذرانده، بنابراین دگرگونی دمای آن پدیده نویی نیست؛ تنها مشکل اینجاست که در دوران ما افزایش دما شتاب گرفته است و انسان و گیاه و جانور مجال سازگاری ندارند و خود را در آستانه آسیب شدید میبینند.
انسان با سوزاندن سوختهای تجدیدناپذیر، کربندیاکسید بیشتری را روانه اتمسفر زمین میکند؛ مهندس مصطفی فداییفرد میگوید: انسان در کنار این فیلترهای طبیعی مانند جنگلهاست را هم از میان برده است؛ گوشزد کنم که توانایی فیلترهای طبیعی زمین مانند اقیانوسها برای جذب کربندیاکسید اضافی محدود است.
کارنامه تیره
در مورد میزان پایبندی کشورها و دستینهای که پای پیمان نامهها گذاشتهاند، دودلی زیادی وجود دارد؛ برای نمونه چین، کارکردهایش در این باره چگونه بوده است؟ این پرسشی است که مصطفی فداییفرد به آن اینگونه پاسخ میدهد: توافقنامه اقلیمی پاریس که در ۲۰۱۵ امضا شد، سند جایگزین پروتکل کیوتو ۱۹۹۵ است و برای مبارزه با گرمشدن کره زمین بوده است. در آن سال ۱۹۶ کشور از شمار کشورهای بخش یورو برای نخستین بار توافق کردهاند که گرمایش کره زمین را با در مقایسه با دوران پیش از صنعتی تا زیر دو درجه سانتیگراد و بهتر از آن به زیر ۱.۵ درجه محدود کنند.
در پایانههای سال ۲۰۱۶، صدوشصتوسه کشور برنامههای خود را برای کاهش گازهای گلخانهای و پیشبرد سیاست ملی آبوهوا ارائه دادند، اما سخن این است که آیا این کشورها از رسیدن به هدفهای آب وهوایی پیروز شدهاند؟ که باید گفت نه، از آن هدفها فاصله دارند و چشمانداز سال ۲۰۳۰ چندان روشن نیست.
برآیند پژوهشها
در این چندسال پژوهشهای زیادی برای جلوگیری از پیشرفت تغییر اقلیم انجام شده است. مهندس مصطفی فداییفرد نگاهی دارد به آرای برخی از کارشناسان: دانشمندان معتقدند که گرمایش جهانی متوقف شده است، ولی تا به حال مکانیزم دقیقی در اینباره ارائه نکردهاند. در برابر اینان، اقلیمشناسان میگویند که این وقفه فقط در یکی از سامانههای اقلیمی، یعنی متوسط دمای جهانی سطح زمین ایجاد شده است و ذوب یخهای شمالگان و تغییرات در زندگی گیاهان و جانوران، نشان میدهد زمین همچنان در حال گرمتر شدن است. گروهی از پژوهشگران نیز باور دارند که قانون کاهش تولید گازهای گلخانهای به درستی پیاده شود میتوان به نجات زندگی بر روی کره زمین امیدوار بود.
گرچه در توافقنامه پاریس کشورها پیمان بسته بودند که افزایش دما را به ۱.۵ درجه محدود نگهدارند، اما تعهدات مربوط به حفاظت از آبوهوا به اندازه کافی الزامآور نبود و تا امروز رعایت هم نشده است. اگر جامعه جهانی در اینباره خردمندانه برخورد نکند افزایش فاجعهبار دمای بیش از ۳ درجه در هزارهسوم دور از انتظار نخواهد بود؛ و در این میان تنها ۳۸ کشور با اعلام وضعیت اضطراری، فاجعه این آسیب را درک کردهاند.
آیا پس از همهگیری کرونا، فرصتی فراهم میآید که اقتصاد و جامعه به یک مسیر دیگر برود؟ شاید هم نه و اکنون تنها یک کاهش موقت در انتشار گازهای گلخانهای را پشتسر میگذرانیم و پس از کرونا انتشارات جهانی گازهای گلخانهای به همان سرعت قبل افزایش مییابد.
در ظاهر کشورهای گروه ۲۰ (G۲۰) متعهد شدهاند با سرمایهگذاری بیشتر در کشورهایی که گرایش بیشتری به تولید و مصرف زغال سنگ و نفتوگاز دارند، آنان را برای رسیدن به انرژیهای تجدیدپذیر پاک یاری دهند؛ با این همه دبیرکل سازمان ملل، روند کند کنونی را قابل قبول نمیداند.
آینده چگونه است؟
آیا با بر سر پیمانبودن، زیست بر روی سیارک زمین نجات خواهد یافت؛ مصطفی فداییفرد براین باور است که تغییر اقلیم دشمن شماره یک همه مردم جهان است و اگر سرعت آن کنترل نشود، آسیب زندگی ساکنان زمین جدی خواهد بود.
البته میزان تاثیرات بالقوه هنوز خیلی مشخص نیست. تغییر اقلیم ممکن است سبب کمبود آب شیرین و غذا شود یا پیامدش سیل، توفان و موجهای گرمایی شدید و خشکسالی باشد شاید شرایط آبوهوایی توانفرسا رخ دهد؛ با اینهمه هر رویداد آبوهوایی سخت را به گرمایش جهانی ارتباطدادن، منطقی نیست.
به باور دانشمندان گرمایش جهانی ممکن است باعث بارش باران بیشتر شود، ولی بیگمان خشکسالی در تابستان و مناطق دور از اقیانوس افزایش مییابد. در نتیجه توفانها و بالاآمدن آب دریا، احتمال سیل بیشتر میشود. البته این الگوها در مناطق گوناگون، متفاوت خواهد بود.
در این میان، کشورهای جهانسوم و با مدیریت ناکارآمد، در آستانه آسیب بیشتر خواهند بود. تغییر اقلیم منجر به تغییر شرایط زیستگاهها میشود و از آنجا که موجودات زنده نمیتوانند زود خود را با تغییرات سازگار کنند، بسیاری نابود خواهند شد.
درنگ در تغییر اقلیم در کشور ما
هنوز یک مرکز علمی، پدیده تغییر اقلیم را رسمی به اثبات نرسانده است؛ برخی دانشمندان معتقدند که زمین با تغییرات اقلیمی مواجه است نه تغییر اقلیم.
مصطفی فداییفرد نامگذاری را مهم نمیداند و میگوید که امروز ما در واقعیت داریم میبینیم که یکسری تغییرات آبوهوایی عظیم، یک زنگ خطر بسیار بزرگی را به صدا درآورده است که از آوایش همه از ترس میلرزند به ویژه کشورهایی همانند ما که از سومدیریت در ارتباط با مدیریت آب، خاک و محیطزیست رنج میبرد.
روشن نیست کشوری مانند ایران که در اقلیم خشک و نیمخشک واقع شده، چرا ۹۰ درصد آب تجدیدپذیر آن باید در بخش کشاورزی به مصرف برسد؛ این یعنی وابستگی شدید به آب، هوا و اقلیم. سیل و یا کاهش بارشها که جزو سرشت کشور ماست، بسیار بر کشتوکار و باغداری ما اثر میگذارد؛ بر پایه آمار امسال با ۶۷ هزار میلیارد تومان خسارت کشاورزی مواجه شدهایم. توسعه بیرویه کشاورزی در چهلسال گذشته، افزون بر ورشکستگی آبی، زوال خاک و محیطزیست کشور را در پی داشته است.
کسی پاسخگو نیست
برخی کارشناسان بارشهای این دو سال را نشانه گذر از خشکسالی میدانند، اما امسال دوباره ما مردم گواه کاهش بارشها بوده و هستند، پاسخ مهندس مصطفی فدایی فرد به این پرسش که آیا این روند طبیعی است یا نشانه تغییر اقلیم و یا خشکسالی چنین است: متاسفانه در کشور کسی پاسخگوی عملکرد خود در ارتباط با آب نیست و پیامدهای سخنانش را نمیپذیرد.
پس از سیلابهای فراگیر و شدید فروردین ۹۸ تا اواخر سال ۹۹ بسیاری از مسئولین کشور از ورود به دورههای ترسالی سخن به میان آوردند و پیامدش این شد که بسیاری از برنامهها و تدابیر اندیشیده برای مدیریت تقاضای آب، اَبتر شود و با وجود تاکید پژوهشگران دانش آب و محیطزیست مبنی بر ورودنکردن به دوره ترسالی، گوشی بدهکار نباشد.
بررسی آمار بلندمدت نشان میدهد که سیلابهای بزرگ پس از دورههای بلندمدت خشکسالی در ایران طبیعی است و هیچگاه دور از انتظار نبوده است، اما نگره مهندس مصطفی فدایی فرد این است که تغییرات اقلیمی به همراه بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و توسعه پدیده فرونشست در ایران، باعث شده از این پس با سیلابهای خسارتبارتر و خشکسالیهای طولانیتر مواجه شویم.
راهکارهای اولویتدار؟
در این چهاردهه همه شغلهای ایجادشده از سوی دولتهای گوناگون آبمحور بوده است؛ دیدگاه مهندس مصطفی فدایی فرد: دولتها تا جایی که توان داشتهاند، سد ساختهاند و بر منابع آب فشار آوردهاند و از دیگرسو بیکاری سبب شده بسیاری از مردم برای نیاززیستی با برداشتهای مجاز و غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی، برای خود و خانواده درآمد اندکی ایجاد کنند که در مجموع منجر به بهرهبرداری صددرصدی از آب تجدیدپذیر کشور و امروز منجر به ورشکستگی آبی شده است. نبود طرح جامع آب، انتشار گزارش آمایش سرزمین غیرقابل اجرا در سال جاری، نبود اجرای اصولی برنامههای پنجساله ششگانه توسعه کشور، اجرای سیاستهای افزایش جمعیت، تقابل با جهان، بیتوجهی به آب مجازی، نبود ابلاغ الگوی کشت مصوب، جانمایی نامناسب صنایع آببر، نبود شفافیت برنامههای دولتی، تخصیص نامناسب بودجه و اعتبارات، همگی داستان از سومدیریت دارد؛ و امروز بحرانی دیگر به آب افزوده شده و آن افزایش فقر و شکاف طبقاتی میان دهکهای جامعهست.
یگانه راه، اصلاح سیاستهای کلان کشور و رفع محدودیتهای خودساخته و بهرهگیری از همه پتانسیلهای کشور بهخصوص گردشگری است؛ و این ممکن نیست مگر بهرهبردن از دانش دانشمندان دلسوز و مستقل و بیچشمداشت در زمینه آب.
لکههای خورشیدی
دکتر مجید مخدوم، استاد دانشگاه در رشته محیطزیست، دکترای ارزیابی اثرات محیطزیست و تعیین ظرفیت برد از دانشگاه ماکواری سیدنی پیرامون گزارش ناسا میگوید: خشکسالی و ترسالی مربوط به لکههای خورشیدی است؛ هر یازدهونیم سال بر اساس تحقیقات ناسا، لکههای خورشیدی، یازدهو نیم خشکسالی ایجاد میکنند و ۱.۵ سال ترسالی.
اینک ما وارد دوره ترسالی شدهایم، اما متاسفانه از دیگرسو دچار تغییر اقلیم روی کره زمین هستیم، آنهم برای کارهای نابخردانهای که در همه جای دنیا در محیط کره زمین انجام شدهاست.
خشکسالیها چه آسیبها که به انسان نمیزند؛ سخنان دکتر مجید مخدوم: این خشکسالیها به ویژه در سرزمین ما ویرانگر است، چون جنگلها را از بین بردهایم، تالابها را خشکاندهایم، رودخانهها را آلوده کردهایم تا جایی که غیرقابل بهره برداری استفاده است. به روش سنتی به اندازهای آب در کشاورزی رها کردهایم که دیگر آبی نمانده است. این خشکسالی دیگر ربطی به لکههای خورشیدی ندارد بلکه از لکههای خورشیدی فراتر رفته است. وضعیت کنونی برآیند کنشهای ویرانگرانه انسانیست.
در ۵۰ سال پیش ما رانش زمین خیلی کم داشتیم، اما اکنون به وفور دچارش هستیم. در بخش کشاورزی نزدیک به ۸۵ درصد آب مصرف میکنیم و در نهایت۶ میلیارد دلار در سال سودآوری دارد، در حالی که در کشوری مانند امریکا یا برزیل با نصف مصرف این آب، ۵-۶ برابر صادرات دارند.
خشکسالی کنونی از نشانگان اقلیم است؛ وقتی با طبیعت همگام نباشیم، طبیعت در برابر کنشهای ویرانگر ما واکنش نشان میدهد و امروز نشانگان این واکنش را در کشورهای همسایه هم میبینیم.
سال گذشته در صحرای عربستان برف داشتیم؛ تا پیش از آن کسی شترها را در برف ندیده بود. تغییر اقلیم شوخیبردار نیست، وقتی اتفاق میافتد، کسی نمیداند از کجا سرچشمه گرفته است؛ و این درد روز به روز عمیقتر میشود و متاسفانه بهجایی رسیدهایم که آبخوانها را هم خالی کردهایم.
تغییر اقلیم بهراه افتاده است
کره زمین ما یک سامانه خودگردان و خودایمن است؛ دکتر مجید مخدوم در این مورد این است که زمین ارادهای کیهانی بیرون از اختیار ما دارد؛ زمین به گونهای میانگین دمای ۱۵ درجه دارد و میکوشد وضعیت بسامانش را نگهدارد. هنگامی که جایی از آن کم یا زیاد شود، به واکنش میافتد، همانند آنچه در عربستان سعودی راه افتاد و برف زد. «اقلیم» یا آبوهوا نیز پیرو کرهزمین است و به راه میافتد و از ریخت پیشین به ریخت نو در میآید. این تغییرات خوشخیم نیست و گریبان ما را بدجور گرفته است».
کشور خواست از پیماننامه توسعه پایدار سال ۱۹۹۲ ریو، پیروی کند، ولی متاسفانه نشد؛ چون در تعریف خود توسعه پایدار اختلاف نظر وجود دارد؛ همانگونه که امروز در چیستی و چرایی تغییر اقلیم گمانهزنیها متفاوت است.
یک پرفسور، یک تئوری مهمی را مطرح کرده برپایه اینکه «به جای گفتن این که توسعه پایدار را ادامه بدهیم بهتر است بگوییم عقبنشینی پایدار انجام دهیم»، چون در دههها در توسعهپایدار بسیار خرابکاری داشتهایم؛ نه تنها ایران بلکه کل دنیا توسعه پایدارشان به بهای ناپایداری محیطزیست تمام شده است.
اینک ما میخواهیم انتقال آب انجام بدهیم؛ انتقال آب را نخست امریکاییها آغاز کرده بودند، بعد آلمانیها، بعد چینیها و سپس نیمهکاره ولش کردند، چون دیدند به درد نمیخورد. چرا ما هنوز دنبال این هستیم که آب خزر را بیاوریم سمنان و آب مکران را ببریم کویر ایران؟ چرا باید تجربه ناکام دیگران را تجربه کنیم؟ این ندانمکاریها کار دست ما داده و من معلم از خود خجالت میکشم که چرا ما به اینجا رسیدهایم. با نوشتن ۱۲ کتاب حتی یک گوش شنوا نیافتهام.
جاپای ما در تغییر اقلیم
برخی لغزش را به گردن ترامپ میاندازند و فراموش میکنند که از ۱۹۹۲ تاکنون همه جهان به گونهای بر سر پیمان نماندهاند؛ حتی پیش از بهدنیا آمدن ترامپ و از دوران صنعتیشدن، انسان به برادر خویش محیطزیست، هیچگونه مهربانی نداشته است.
فرافکنی هنگامی که در چاه خودکنده فرو میرویم، هرگز ما را نجات نخواهد داد؛ همانگونه که اوباما رهاییبخش ما نشد، ترامپ نیز ستمگر ما نمیتوانست باشد؛ چون این دو تنها دو فردند در میان ۸ میلیارد مردم جهان؛ و دیگر اینکه تنها با ادبیات ادیبانه میتوان جهان مودبی داشت.
حذف یک فرد، چیزی را در جهان تغییر نمیدهد مگر اینکه اندیشه همگان نسبت به زیستگاه ما سیارک زمین تغییر کند.
اگر صدها اوبامای پیرو پیماننامه پاریس هم بر سرکار بیاید باز هم جهان نجات نمییابد مگر این که ۸ میلیارد جمعیت دنیا پس از این بیاحترامی، کلاه از سر بردارند و به سیارک زمین احترام بگذارند.
دکتر مجید مخدوم میگوید: زمانی که دانشجو بودم، میگفتند اگر زمین ۲ درجه گرم شود، چنین میشود و چنان؛ من چندیپیش در مقالهای دیدم که در سیبری دما به ۴۷ درجه رسیده است. فکرش را بکنید، این تغییر اقلیم است و ما انسانها آن را به وجود آوردهایم آنهم با آسیبی که به محیطزیست وارد کردهایم؛ از ماست که
بر ماست.
اینک کشورها تلاش دارند پیماننامه پاریس را دوباره به اجرا در آورند. قرار است تا ۲۰۳۰ اجرا شود و اگر تداوم یابد، میتوان امیدوار بود وضع بدتر نشود.
آلمانی که نفت ندارد و آفتاب کمی دارد از آفتاب انرژی میگیرد، ولی ما که این همه آفتاب داریم باز کربن راهی جو میسازیم. اگر انرژی تجدیدپذیر در دنیا بهکار گرفته شود، وضع دستکم از این بدتر نخواهد شد.»