دختران نسل تردید/ چرا دختران نسبت به ازدواج تردید دارند؟
براساس یک نظرسنجی از سوی وزارت ورزش و جوانان ۹۶.۵ درصد دختران شرکت کننده در نظرسنجی نسبت به ازدواج تردید داشتهاند؛ در این نظرسنجی علت عمده این تردید به نوعی مساله اقتصادی عنوان شده است. جامعه ۲۴ علل تردید دختران نسبت به ازدواج را مورد بررسی قرار میدهد.
جامعه ۲۴ ، شادی مکی: حدود یک دهه است که متخصصان حوزه جمعیت از کاهش جمعیت ایران و سالمند شدن آن به دو علت کاهش ازدواج و کاهش شدید فرزندآوری سخن میگویند. همچنین این متخصصان از افزایش تعداد زنان مجرد درمیان متولدین دهه ۶۰ به بعد و همچنین افزایش سالمندان تنها و بهویژه زنان سالمند تنها در آیندهای نه چندان دور ابراز نگرانی میکنند. در این بین، اما آنچه بیشتر مورد توجه قرار میگرفت غالبا عدم تمایل مردان به ازدواج بود که در پی آن تعداد دختران مجرد در سن ازدواج هم افزایش مییافت. علت عدم تمایل مردان هم به تنگناهای اقتصادی و ترس مردان از تشکیل خانواده نسبت داده میشود.
جدا از مساله عدم تمایل مردان به ازدواج، اما نکته دیگری که در این تحلیلها به عنوان علت افزایش زنان مجرد در نظر گرفته میشود مهاجرت مردان از شهرهای کوچک و روستاها به شهرهای بزرگ و ازدواج آنان در مناطق مقصد مهاجرت بود که باعث میشد دختران در فضای بسته شهرهای کوچک و روستاها بستری برای ازدواج پیدا نکنند.
در این نوع تحلیلها همواره زنان انسانهایی منفعل در نظر گرفته میشدند که قربانی عدم انتخاب از سوی مردان هستند و نه اینکه خود تصمیمگیرنده برای عدم ازدواجشان باشند در واقع در این نگاه زنان مجرد همواره قربانی شرایط بیهمسری بودند. این درحالی است که درباره بخش بزرگی از جمعیت امروز زنان دیگر نمیتوان از قربانی شرایط بودن سخن گفت، چه آنکه زنان امروز به این درجه از آگاهی رسیدهاند که برای تنها نماندن و ازدواج کردن نباید هر شرایطی را پذیرفت و در این زمینه احتیاط بیشتری میکنند. در واقع بخشی از زنان جامعه اگاهانه یا ناآگاهانه دست به انتخاب زده و حاضر نیستند صرف فرار از تنهایی و دور ماندن از برخی انگهایی که همچنان در نگاه سنتی به زنان مجرد در سنین بالا زده میشود (البته در بخشهایی از جامعه) میان بد و بدتر انتخاب کنند. بسیاری از زنان امروز به آنچه که کمتر از شایستگی آنهاست راضی نمیشوند.
به گزارش جامعه ۲۴ چندی پیش در سنجش نگرش جوانان به ازدواج که اخیراً توسط وزارت ورزش و جوانان انجام شده ۳۵ درصد از دختران مجرد اعلام کردند علاقهای به ازدواج ندارند. با این وجود ۵/۹۶ درصد از دختران کشور اعلام کردند که روزی ازدواج خواهند کرد یا در ازدواج تردید دارند. در حال حاضر هم حدود ۴.۵ تا ۵ میلیون دختر مجرد در سن ازدواج داریم.
بیشتر بخوانید: چرا جوانان از زندگی مشترک میترسند؟
بر اساس همین گزارش از میان کسانی که اعلام کردند قصد ازدواج نداشته یا در انجام آن تردید دارند از هر ۱۰ دختر، هفت نفر معتقد بودند در صورت رفع مشکلات اقتصادی ازدواج خواهند کرد. همچنین از سال ۹۲ تا ۹۸ بیش از ۳۰ درصد از ازدواجهای دختران آمار کاهشی داشته و تعداد این ازدواجها به ۵۳۰ هزار مورد در سال رسیده است.
از سوی دیگر محمد مهدی تندگویان معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان هم عنوان کرده بود که یکی از مشکلات کشور که به آن بی توجهی شده بحث جنسیت است، یعنی تقریبا به صورت میانگین از هر ۱۲۲ مرد متقاضی ازدواج، ۱۰۰ خانم آماده به ازدواج داریم و فرزندان دختر ما رو به کاهش هشدار دهنده هستند. آمار مهاجرت هم در ازدواج تاثیر گذاشته است و اگر دختران هم نسبت به مهاجرت اقدام کنند تاثیر بدتری در ازدواج خواهد گذاشت. این حرف تندگویان به معنای تاثیرگذار بودن زنان به اندازه مردان بر مقوله ازدواج است.
با توجه با کاهش تعداد دختران آماده ازدواج و متاهل و افزایش تعداد دختران مجرد و با در نظر گرفتن این موضوع که تردید دختران در ازدواج دلایل غیراقتصادی نیز دارد، با دکتر «عالیه شکربیگی» جامعهشناس و مدیرگروه علمی تخصصی خانواده انجمن جامعهشناسی ایران درباره علل کاهش آمار ازدواج دختران به گفتگو نشستیم.
شکربیگی در اینباره به جامعه ۲۴ میگوید: «در موضوع کاهش ازدواج جوانان موانع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فردی و حاکمیتی موثر هستند. در واقع کاهش ازدواج به عنوان یک مفهوم میتواند موثر بر این موانع باشد.»
تردید برای ازدواج در میان دخترها
«در نگاه کلان نسبت به ازدواج این نکته مهم است که تغییر در نهاد خانواده یکی از پیامدهای مدرنیته در ایران و جهان بوده است. کاهش ازدواج تنها در ایران رخ نداده و در کشورهای توسعه یافته نیز مشاهده شده است. بر اساس نتایج یک تحقیق، سن ازدواج در آمریکا از دهه ۶۰ میلادی به صورت برجستهای افزایش یافته است، یعنی اگر در ۱۹۶۰، ۸۷ درصد جمعیت ازدواج کرده بودند در سال ۲۰۰۰ این عدد به ۵۲ درصد و در سال ۲۰۰۵ هم به کمتر از ۵۰ درصد میرسد؛ بنابراین کاهش ازدواج تنها مختص ایران نیست.
به دنبال کاهش ازدواج شاهد پدیده «تجرد قطعی» هستیم که ممکن است در جمعیت دخترها اتفاق بیفتد یا در جمعیت پسرها. برای کاهش ازدواج همانطور که گفتم موانع فردی نقش دارند. این موانع در دخترها تردید در ازدواج و تشکیل زندگی مشترک است. علت این تردید سیر صعودی طلاق در سالهای اخیر در کشور است که تبدیل به عاملی شده برای ترس دختران از ناموفق بودن در ازدواج. موضوع دیگر نگرانی از این موضوع است که آیا میتوانند همسر مناسبی را انتخاب کنند و وظایف همسری را هم به درستی بهجا بیاورند. گاهی هم نداشتن اعتماد به نفس، وسواس در انتخاب همسر یا عدم یافتن فرد مورد علاقه همگی عواملی فردی و روانی هستند که باعث کاهش تمایل خانمها به ازدواج میشود.
اما موانع اقتصادی ازدواج هم از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر دختر و پسری همه شرایط لازم برای ازدواج با یکدیگر را داشته باشند و موافق تشکیل زندگی با یکدیگر باشند به مرحله اجرای زندگی مشترک میرسند و درست در این مرحله است که موانع اقتصادی خود را نشان میدهد. نامشخص بودن آینده شغلی برای زنان و مردانی که تشکیل زندگی مشترک میدهند نیز از جمله دیگر دلایل است چرا که امروز زن و مرد هر دو در تامین اقتصاد خانواده مشارکت میکنند و هر دو نگران آینده شغلی با ثبات و تضمین شده هستند.
مساله تامین مسکن هم نگرانی دیگری است که به موانع اقتصادی ازدواج اضافه میشود. از سوی دیگر سنگین بودن مهریهها به دلیل ترس از عدم تداوم ازدواج و نگاه به مهریه به عنوان پشتوانه زندگی دختر مانعی دیگر بر سر راه ازدواج است که البته بیشتر باعث کاهش تمایل ازدواج مردها به ازدواج شده است. مشکل تهیه جهیزیه برای دختران هم مانعی دیگر بر سر راه ازدواج است چرا که ما دیدگاههایمان را در این خصوص تغییر نداده و در چنین شرایط سخت اقتصادی همچنان به شیوه سنتی معتقدیم که جهیزیه باید تهیه شود. وقتی هم امکان تهیه این مساله وجود ندارد کاهش ازدواج هم رخ میدهد. هزینههای جشن ازدواج هم مساله دیگری است. در واقع وقتی همه این موارد را کنار یکدیگر میگذارید متوجه میشوید که حداقل امکاناتی که برای شروع یک زندگی مشترک مورد نیاز است فراهم نیست.»
تاثیر نگاه نابرابر قوانین بر کاهش ازدواج دختران
(آیا عدم برخورداری از حقوق برابر با مردان و سلطه مرد بر تمام ابعاد زندگی زن بعد از ازدواج میتواند باعث کاهش تمایل برخی از زنان نسبت به ازدواج باشد؟): «ترس زنانه از ازدواج قابل تعمیم به تمامی زنان جامعه نیست، اما در بخشی از دختران چنین ترسی رخ داده است. در این ترس یک عامل کلان، یک عامل میانی و یک عامل خرد یا همان فردی نقش دارد.
در عامل کلان باز هم میتوان به تجربه مدرنیته و اندیشههای مدرن و همچنین ترس از دست دادن آرامش در دختران اشاره کرد. امروز به علت آنکه دختران ما در تحصیلات و آموزش پیشرفت کردهاند به آگاهیهایی رسیدهاند و به همین علت هم دیگر حاضر نیستند که وارد زندگی مشترکی شوند که در آن با سلطه گرایی از سوی زوج مواجه شوند. از سوی دیگر بسیاری از دختران به جایی رسیدهاند که همه امکانات در اختیارشان است و تنها تامین مساله جنسی میماند، به هر حال انسان باید آنچنانکه سایر نیازهای خود راتامین میکند نیاز جنسی را هم پاسخ دهد. در چنین شرایطی موضوع ازدواج سفید مطرح میشود یعنی آن دسته از دخترانی که به هر دلیلی نمیخواهند وارد زندگی خانوادگی در یک قالب عرفی و شرعی و مطابق سنتهای جامعه شوند وارد نوعی دیگر از ارتباطات جنسی میشوند و وقتی با این نوع از روابطی که در جامعه ما غیرمتعارف است به نیاز جنسی خود پاسخ بدهند ممکن است دیگر به طرف ازدواج نروند.
عامل میانی تضعیف هنجارهای سنتی است یعنی الگوی ازدواج عرفی و شرعی در جامعه ما دگرگون شده است. دختران وقتی آموزش میبینند رویکردشان نسبت به ازدواج و روابط میان همسران بر اساس برابری جنسیتی شکل میگیرد. در این شرایط به راحتی حاضر نیستند وارد زندگی شوند که آزادی و آرامش آنها را محدود یا مخدوش کند. از سوی دیگر گاهی انتخاب همسر آینده توسط دختران مورد پذیرش خانواده قرار نمیگیرد و گاهی هم انتخابهای خانواده را دختر نمیپذیرد که این موضوع باعث میشود یک مورد درست در امر ازدواج دختران پیدا نشده و تمایل به ازدواج کاهش یابد.
طبیعتا اگر قوانین تغییر یافته و قوانین زنان متاهل را مورد حمایت قرار دهند به نحوی که اگر زوجین با یکدیگر نساختند از آنها حمایت کند و حتی بعد از طلاق هم از زنان حمایت کند میتواند در مثبتتر شدن نگاه دختران امروز به ازدواج موثر باشد. دختری که میخواهد ازدواج کند باید مطمئن شود از اینکه در جامعهای که همسر انتخاب میکند به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، حاکمیتی و نهادهای قانونی مورد حمایت قرار میگیرد. اگر این حمایتها نباشد طبیعی است که ترس از ازدواج در میان زنان افزایش یافته و تمایل به ازدواج کاهش یابد.
در این بین عدم دسترسی آسان به مراکز مشاوره برای راهنمایی گرفتن در خصوص انتخاب همسر مناسب، عدم حس مسئولیتپذیری در میان پسران هم از عوامل اجتماعی هستند که میتوانند عدم تمایل به ازدواج را تشدید کنند. ویژگیهای دولت هم میتواند ازدواج جوانان را با مشکلاتی مواجه کند، به عنوان مثال تامین هزینههای ازدواج و فراهم کردن امکانات حداقلی ازدواج میتواند باعث شود که برخی از دختران به ازدواج تمایل پیدا کنند. امروزه شبکههای اجتماعی از عوامل تاثیرگذار در ازدواج جوانان هستند، این موانع فرهنگی هم میتواند تاثیرگذار در ازدواج باشد.
ازدواج باید بر بستر آرامش صورت بگیرد. اگر دختران از ورود به زندگی آرامی که در آن احساس خوشبختی کنند مطمئن نباشند با توجه به آگاهیهایی که به آن دست یافتهاند کاهش تمایل به ازدواج هم رخ میدهد.»