آینده زنان افغان در ابهام
یک فعال حقوق زنان گفت: طالبان ادعا میکند که از گذشته اش درس گرفته است، اما ما در عمل میبینیم که گفتههای آنها با رفتارشان چقدر متناقض است چرا که در اولین روز حضورشان در هرات اجازه ندادند زنان بر سر کار یا دانشگاه بروند! با این همه باز هم نمیتوان نظر قطعی داد و ما با شک به عملکرد طالبان نگاه میکنیم.
جامعه ۲۴ - « کابل سقوط کرد» خبر کوتاه بود اما دنیایی از ترس، غم و نگرانی پشت آن پنهان شده بود؛ همین جمله خبری 3 کلمه ای نشان می داد که امید و آرزوی هزاران زن در گوشه ای از جهان به یغما رفته است و حالا باید از ترس جانشان در پستوی خانه پنهان شوند. خیلی زود شبکه های اجتماعی پر شد از ترس زنان افغان که لحظه هایشان را توصیف می کردند وقتی شهرهای افغانستان یکی پس از دیگری سقوط می کرد و طالبان اعلامیه صادر می کرد که دختران بالای 12 سال را با خود به غنیمت می برد.
همه این اتفاقات ظرف ده روز رخ داد و خیلی زود افغانستانی که طی این سال ها تمام تلاشش را برای پیشرفت کرده بود به 20 سال قبل برگشت. به زمانی که زنان حق خروج از خانه بدون مرد را نداشتند، زمانی که زبان زنان را طالبانی ها می بریدند و آن ها را به بدترین شکل ممکن شکنجه می کردند تنها به جرم اینکه زن بودند!
گویی در افغانستان طالبان زده، زن بودن جرم محسوب می شود و حالا نگرانی ها در خصوص آینده نامعلوم زنان افغانستانی لحظه به لحظه افزایش می یابد، زنانی که سال ها تلاش کردند، کشته و شکنجه شدند تا برابری خودشان با مردان را به منصه ظهور برسانند و در پایان این راه دشوار به یکباره همه آرزو هایشان به یغما رفت چون طالبان با آن پیشینه زن ستیزانه ظرف مدت ده روز سرزمینشان را از آن ها گرفت.
بیشتر بخوانید: کابل یک روز پس از تصرف طالبان
یکی دو روز مانده به عید نوروز سال ۱۳۹۴ بود که یک ویدئوی تکاندهنده افکار عمومی جامعهی فارسیزبان را برآشفته کرد. صدها مرد خشمگین افغانستانی، با چوب و خشت و لگد، به جان زن جوانی به نام «فرخنده ملکزاده» افتاده بودند، در حالی که پلیس کابل جابهجای تصاویرِ منتشرشده ایستاده بود و هیچ مداخلهای نمی کرد.
بعدها تحقیقات پرونده نشان داد که در محل حادثه سیزده نیروی پلیس ماجرا را از نزدیک مشاهده میکردهاند. مردانی متعصب زنی را که به زمین افتاده بود و با صورت دردناک و خونآلود تضرع میکرد، در مقابل صدها دوربینی که به طور زنده در حال ثبت آن دقایق بودند، به خاک و خون کشاندند. در دقایق انتهایی آن قتل گروهی، یک نفر سنگ بزرگی برداشت، رو به آسمان گرفت و بر سر قربانی کوبید. آن مردان، در حاشیهی مسجد شاه دوشمشیرهی کابل، با تحریک یک دعانویس که مدعی شده بود فرخنده قرآن او را به آتش انداخته، دخترک را در حضور صدها چشم ناظر کشتند. بعد، با خودرو از روی جسد دختر جوان رد شدند و تهماندهی آنچه را که از او باقی مانده بود کشانکشان به بستر خشک رودخانهی کابل بردند و به آتش کشیدند. پیکر زن که آتش گرفت، آرام گرفتند و به هر سو پراکنده شدند.
بعد ها تحقیقات پلیس نشان داد زن جوان قرآنی نسوزانده و فقط به بساط جادوگری پیرمردی که در حاشیهی مسجد مینشسته، اعتراض کرده و گفته چرا مردم را با خرافات و توهماتش فریب داده و جیبشان را خالی میکند. این بخش دردناک ماجرا بود، سه روز بعد از این اتفاق، بخش دیگر ماجرا رقم خورد. این بار عکسهایی منتشر شد از زنان برابریخواه و مصممی که دست به دست هم داده و شانههایشان را حمایل تابوت «فرخنده ملکزاده» کرده بودند. آنها دو کیلومتر تابوت فرخنده را تا خانهی ابدیاش به دوش گرفتند و نگذاشتند هیچ مردی، چه از وابستگان و چه از دورماندگان فرخنده، وارد این مراسم آیینی و نمادین شود. بعدها جادهای که از حوالی مسجد دوشمشیره میگذشت به نام «شهید فرخنده» نامگذاری شد.
مرگ فرخندهی جوان باعث شد تلاش برای برابریخواهی، که تا پیش از آن شمایلی پنهانی داشت و فقط زیر پوست شهر میتپید، شکلی عینی و بیرونی به خود بگیرد. منیره یوسفزاده، فعال حقوق زنان در افغانستان و یکی از حملکنندگان تابوت فرخنده، بعدها گفت که مدافعان حقوق زنان تلاش کرده بودند خانوادهی فرخنده را برای این خاکسپاری نمادین متقاعد کنند؛ آنها از پدر فرخنده درخواست کرده بودند اجازهی مداخلهی مردان خانواده در این خاکسپاری را ندهد.
دیانا ثاقب، مستندساز سرشناس افغانستان که یکی دیگر از حاملان تابوت فرخنده بود، اشاره میکند که «عدهای با شنیدن تصمیم ما، میگفتند خودکشی راههای آسانتری هم دارد!» به هر حال، این خاکسپاریِ نمادین نشانهی ارادهی زنان افغانستان برای تغییر بود. با اینکه فرخندهی جوان اولی زنی نبود که جان خودش را در افغانستان از دست می داد اما مرگ او باعث شد تلاش برای برابریخواهی، که تا پیش از آن شمایلی پنهانی داشت و فقط زیر پوست شهر میتپید، شکلی عینی و بیرونی به خود بگیرد و طی این سال ها بار ها و بار ها شاهد پیشرفت زنان افغان در همه عرصه ها بودیم. با این حال سوال اینجاست که حالا که طالبان خاک افغانستان را تصرف کرده چه بر سر زنان افغانستان خواهد آمد؟
آینده زنان افغان در تشویش و ابهام
زهرا زاهدی، فعال مدنی و فعال حقوق زنان افغانستان در خصوص آینده نا معلوم زنان افغان به آفتاب یزد گفت:« با توجه به شرایط کنونی که طالبان با نام امارت اسلامی به میدان آمده ، با اخبار ضد و نقیضی که در خصوص آن ها منتشر می شود هیچ چیزی مشخص نیست، قرار است مذاکرات با طالبان انجام شود و حکومت موقتی شکل بگیرد و یا به نوعی قضایا به صورت صلح آمیز و با کمترین آسیب به مردم و فشار روانی حل شود. هنوز نتیجه آن مشخص نیست و ما منتظریم که ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد اما گذشته از همه این ها در حال حاضر شرایط نشان می دهد وضعیت برای زنان اصلا خوب نیست چرا که روزی که طالبان هرات را به تصرف در آورد، فردای آن روز وقتی زنان به سر کار و دانشگاه رفتند اجازه ورود به آن ها داده نشد! »
وی تصریح کرد:« فعلا همه منتظر این هستند که شرایط به یک ثبات برسد و بدانیم که تکلیف ما با طالبان چیست؟ چون طالبان ادعا می کند که تغییر کرده و دیگر طالبان 20 سال پیش نیست و قرار است رفعت اسلامی وجود داشته باشد و به جان، مال و ناموس مردم احترام بگذارد. اما همه مردم نگران این هستند که این حرف ها تنها برای جلب کردن اعتماد مردم، به دست آوردن اعتماد اولیه و آرام کردن جو عمومی کشور باشد و بعد ها که حکومت به دست طالبان بیفتد با تغییر موضع آن ها رو به رو شویم و بر خلاف آن چه بیان کردند عمل کنند. این نگرانی ها برای زنان افغانستان بیشتر است.»
زاهدی افزود:« با اینکه طالبان عنوان کرده که طبق شریعت اسلامی عمل خواهد کرد و با زنان و فعالیت های آن ها مشکلی نخواهد داشت که البته این اطلاعیه ها معمولا در فضای مجازی منتشر می شود و مشخص نیست چقدر اعتبار خواهد دارد، اما زنان نگران هستند که حداقل های خودشان مثل شغل، تحصیل و خیلی چیزهای دیگر را از دست بدهند. این نگرانی برای زنان مستقل افغانستان بیشتر است، ما در کابل زنانی را داریم که به صورت مستقل کافه یا رستوران داشتند و مشخص نیست که طالبان چگونه با این زنان و کار آن ها برخورد خواهد کرد همین موضوع هم نگرانی ها را افزایش می دهد.»
وی در پاسخ به این سوال که چقدر محتمل می دانید که طالبان تغییر کرده باشد؟ گفت:« من فکر میکنم پاسخ همه این سوال ها کاملا روشن است، طالبان ادعا می کند که از گذشته اش درس گرفته است اما ما در عمل می بینیم که گفته های آن ها با رفتارشان چقدر متناقض است چرا که در اولین روز حضورشان در هرات اجازه ندادند زنان بر سر کار یا دانشگاه بروند! با این همه باز هم نمی توان نظر قطعی داد و ما با شک به عملکرد طالبان نگاه می کنیم. زنان افغان 20 سال تلاش کردند تا توانستند برای خودشان هویت بسازند اما هیچ اعتمادی به طالبان نیست. فیلم های منتشر شده در فضای مجازی نشان می دهد که مردم به دنبال راهی هستند تا بتوانند از مرز های افغانستان خارج شوند، همین موضوع نشان می دهد که مردم تا چه اندازه نسبت به طالبان بی اعتماد هستند و به دیده شک به آن نگاه می کنند.
با این همه هیچ چیزی قابل پیش بینی نیست و تنها چیزی که مشخص است این است که مردم افغانستان بعد از 40 سال جنگیدن و خونریزی به دنبال آرامش هستند. با این همه زنان مستقل افغانستان برای آینده مبهمی که در پیش دارند نگران هستند.»