
اختلال خودزشت پنداری چیست و چه علائمی دارد؟
ابتلا به اختلال خودزشتپنداری میتواند زندگی فرد را مختل کرده و ذهن او را در طول روز معطوف به مساله زشتی و زیبایی صورت و بدن کند. در این مطلب با این اختلال بیشتر آشنا میشویم.
جامعه۲۴- شادی مکی: اختلال خودزشت انگاری این روزها بیش از پیش بروز و ظهور مییابد، افرادی که گاهی به دلیل تبلیغات ناسالم و گاهی به دلیل انواع بیماریهای روانی به دنبال تغییرات شدید در ظاهر خود بوده و به همان شدت از ظاهر طبیعی خود ناراضی هستند.
افرادی که به اختلال خودزشت انگاری مبتلا هستند به شدت درباره ظاهر خود و قضاوت دیگران درباره این ظاهر نگران هستند، به نحوی که در موارد بسیاری به سختی در اجتماع و حتی جمعهای دوستانه و خانوادگی ظاهر میشوند. این اختلال بر عملکرد فرد مبتلا در زندگی و روابط او تاثیری منفی بر جای میگذارد.
اختلال خود زشت انگاری در هر فرد متفاوت است. برای برخی از ما نگرانیهایی در مورد ظاهرمان باعث میشود به سختی در اجتماع، جمعیت و نزد افراد دیگر حضور پیدا کنیم. این مشکل میتواند روی زندگی کاری و روابط ما با افراد دیگر اثر داشته باشد.
خودزشت انگاری چیست؟
به گزارش جامعه ۲۴، اختلال خود زشت انگاری، یکی از انواع اختلالات خلقی و در واقع یک اضطراب روانی است که طی آن فرد مبتلا شامل اشتغال ذهنی و دائمی نسبت به وجود نقص یا نقائصی در ظاهر دارد درحالیکه این نقایص یا خیلی خفیف هستند یا وجود خارجی ندارند یا اینکه دیگران قادر به مشاهده آنها نیستند.
بیشترین تمرکز افراد مبتلا به این اختلال بر سر و صورت است. این افراد درباره پوست، زیبایی صورت، اندازه و فرم بینی و موهایشان حساسیت شدیدی دارند و در تلاش برای رسیدن به زیبایی به کرات خود را تحت جراحی زیبایی و رژیمهای شدید لاغری قرار میدهند. این افراد به صورت مداوم به فکر تغییر چهره و رنگ و شرایط پوست و موی خود هستند.
بسیاری از این افراد مداوم در توهم هستند که دیگران درباره زشتی و نقائص آنها اظهارنظر میکنند به و به آنها زل زدهاند یا در مورد نقایص آنها صحبت میکنند. به گفته متخصصان بیش از ۲۵ درصد این افراد در مورد تقارن ظاهر خود نگران بوده و گمان میکنند که بدنشان نامتقارن است.
چه زمانی دچار اختلال خودزشت پنداری میشویم؟
اختلال خود زشتپنداری یا اختلال بدریختانگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder - BDD) زمانی رخ میدهد که فرد به شکلی افراطی و وسواسگونه درگیر نقصهای خیالی یا جزئی در ظاهر خود شود. این نقصها ممکن است آنقدر نامحسوس باشند که دیگران متوجه آنها نشوند، اما فرد مبتلا آنها را بزرگتر از آنچه هستند تصور میکند. این اختلال معمولاً از نوجوانی شروع میشود و میتواند تا بزرگسالی ادامه یابد. افراد مبتلا ساعتها در روز را صرف نگرانی درباره ظاهر خود میکنند و این مسئله ممکن است زندگی اجتماعی، کاری و حتی توانایی انجام کارهای روزمره آنها را مختل کند.
ریشههای این اختلال میتوانند ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانشناختی باشند. داشتن سابقه خانوادگی اضطراب یا افسردگی، تجربیات تلخ مانند زورگویی یا تمسخر در کودکی و تأثیرات فرهنگی و رسانهای که استانداردهای زیبایی غیرواقعی را تبلیغ میکنند، از جمله دلایلی هستند که میتوانند احتمال ابتلا را افزایش دهند. شبکههای اجتماعی امروزی نیز با نمایش تصاویر فیلترشده و دستکاریشده، میتوانند این وسواس را تشدید کنند.
افراد مبتلا ممکن است بهطور مداوم در آینه به خود نگاه کنند یا برعکس، از دیدن تصویر خود اجتناب کنند. آنها ممکن است برای پوشاندن نقصهای خیالی، از آرایش، لباسهای خاص یا حتی جراحیهای زیبایی متعدد استفاده کنند، اما معمولاً این اقدامات رضایت طولانیمدت به همراه ندارد و نگرانیهایشان ادامه پیدا میکند. این وسواس میتواند به اضطراب شدید، افسردگی و حتی افکار خودکشی منجر شود.
درمان این اختلال معمولاً شامل رواندرمانی، بهویژه رفتاردرمانی شناختی (CBT)، و در برخی موارد دارودرمانی با داروهای ضدافسردگی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) است. حمایت خانواده و دوستان نیز میتواند نقش مهمی در روند بهبود داشته باشد. آگاهی از اینکه این افکار ناشی از یک اختلال قابل درمان است، اولین گام برای کمک به افراد مبتلا محسوب میشود.
بیماریهای روانی همراه با اختلال خودزشت انگاری
این اختلال باعث کاهش اعتماد به نفس افراد میشود، به عقیده متخصصان ریسک ابتلا به این اختلال در افرادی که در خانواده آنها بیماریهای مشابه وجود داشته یا در دوران کودکی و رشد شرایط نامطلوبی داشتهاند بیشتر است.
همچنین این افراد معمولا اختلالات اضطرابی دیگری را نیز تجربه میکنند اختلالاتی مانند جمع هراسی (اختلال اضطراب اجتماعی)، افسردگی، پرخوری یا وسواس فکری – افکار ناخودآگاه و رفتارهای تکراری ناشی از این اختلال. با این حال میان اختلال وسواس و خودزشت انگاری وجوه تمایزی وجود دارد به این معنا که در اختلال خودزشت پنداری، وسواس یا رفتار تکراری به طور خاص بر ظاهر تمرکز دارد.
شیوع خودزشت پنداری در میان زنان و مردان
غالبا اختلال خودزشت پنداری از نوجوانی شروع شده و شیوع آن میان زنان بیش از مردان است. تحقیقات نشان میدهد میزان شیوع این اختلال در جوامع حدود ۷/۱ تا ۴/۲ درصد است به بیان دیگر از هر صد نفر ۲ نفر به این اختلال مبتلا هستند. اختلال خودزشت پنداری در پسران بیشتر به دلیل کم پشت شدن موها و حجم عضلانی کم بروز مییابد؛ در دختران، اما مواردی مانند وزن، فرم و اندازه سینهها، لگن، پاها و موهای بیش از حد در بدن باعث اشتغال ذهنی میشود.
بیشتر بخوانید:
اختلال مسخ شخصیت - مسخ واقعیت چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
چه شرایطی باعث فرسودگی شغلی میشوند؟
علائم اختلال خودزشت انگاری
ابتلا به این اختلال چنان فرد را به خود مشغول میکند که اغلب اوقات به سختی میتواند بر چیزی به جز نقایص خود تمرکز کند؛ که این موضوع میتواند باعث از بین رفتن عزت نفس و حس ارزشمندی در فرد شده و به رفتارهایی مانند انزوا طلبی و جمع گریزی و پنهان کردن یا بهبود عیبهایشان منجر شود گرچه آرامش ناشی از این رفتارها نیز موقتی است.
در ادامه به بعضی از رفتارهایی که فرد مبتلا به اختلال خودزشت انگاری انجام میدهد میپردازیم: پنهان کردن قسمتی از بدن که با آن مشکل دارند به کمک نوع لباس، حالت بدن، آرایش مو، کلاه و ...، مقایسه اعضای بدن خود با با همان اعضا در دیگران، عمل زیبایی مکرر، نگاه کردن مداوم در آینه، دوری کردن از آینه، زیادهروی در آرایش و پیرایش، افراط در ورزش، تغییر لباس مداوم و افراطی.
همچنین کندن پوست صورت یا صدمه زدن به آن، تفکر درباره خودکشی، اختلال در تغذیه، افسردگی و اضطراب، احساس گناه، خجالت، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، فرار از جمع، عدم علاقه به دریافت کمک از دیگران از دیگر علائم ابتلا به این اختلال است.
علت بروز اختلال خودزشت انگاری در فرد
محققان هنوز درباره علت ابتلا به اختلال خودزشت انگاری به نتایج قطعی دست پیدا نکردهاند با این حال یکی از مواردی که روانشناسان بر آن تاکید دارند تفاوت نگاه نسل امروز نسبت به نسلهای گذشته است به این معنا که مردم امروز به شدت به ظاهر و اندام خود اهمیت میدهند و به دنبال بینقص بودن شرایط ظاهری هستند برای این مردم زیبایی و جذابیت یکی از عواملی است که به آنان حس ارزشمندی میدهد، بنابراین سبک زندگی و رویکرد امروزی میتواند یکی از دلایل بروز این اختلال در افراد باشد.
از طرف دیگر سابقه غفلت یا بدرفتاری عاطفی آزار جسمی و جنسی و برداشت تحریف شده از زیبایی، دیگر عواملی هستند که باعث ابتلای افراد به این اختلال میشود. آنها اغلب به کلمات منفی و مثبت مانند زشت یا زیبا بیشتر از کلمات هیجانی دیگر که با ظاهرشان ارتباط ندارد توجه گزینشی میکنند.
در مطالعاتی که روی مغز این افراد انجام شد این نتیجه حاصل شد که در عملکرد اجرایی و فرایندهای بینایی افراد مبتلا به این اختلال ایراداتی وجود دارد. یعنی این افراد واقعا خود را زشت میبینند.
همچنین تحقیقات نشان داده است ۸ درصد از افراد مبتلا به این بیماری یکی از اعضای خانوادشان نیز به این اختلال مبتلاست در واقع ژنتیک نیز یکی از علل ابتلا به این بیماری بوده است.
از طرف دیگر دانشمندان دریافتند افراد مبتلا به خودزشت انگاری مقادیر پایینتری سروتونین دارند، اما هنوز مشخص نیست سروتونین چه نقشی در این اختلال بازی میکند.
روشهایی برای درمان اختلال خود زشت انگاری
به گزارش جامعه ۲۴، درمان شناختی رفتاری یکی از روشهایی است که به کمک آن به فرد مبتلا به این اختلال کمک میشود، در این روش درمانگر تلاش میکند نحوه تفکر، رفتار و باورهای فرد را تغییر دهد. در این روش فرد متوجه میشود چرا اینگونه فکر میکند و چگونه این افکار، رفتار وی را تحت تاثیر قرار میدهند.
استفاده از این روش به فرد کمک میکند افکار منفی را کنار گذاشته و ارزیابی مثبتی نسبت به خود داشته باشد. در این شیوه درمانی به فرد آموزش داده میشود که چگونه وسواسهای ذهنی و رفتاری خود مانند چک کردن مداوم خود در آینه را کنار بگذارد.
دارو درمانی و تحریک مکرر مغناطیسی داخل مغزی نیز از روشهایی هستند که میتوانند به درمان فرد مبتلا به خودزشت انگاری کمک کنند.
چه زمانی خودزشت پنداری به اختلال تبدیل میشود؟
خود زشتپنداری زمانی که به یک نگرانی دائمی و وسواسگونه درباره ظاهر تبدیل شود و عملکرد روزمره فرد را مختل کند، میتواند به یک بیماری روانی به نام اختلال بدشکلی بدن (BDD) تبدیل شود. در این حالت، فرد بهطور مداوم درگیر افکار منفی درباره نقصهای خیالی یا جزئی در ظاهر خود میشود و این نگرانی به قدری شدید است که میتواند زندگی اجتماعی، شغلی و شخصی او را تحت تأثیر قرار دهد. افراد مبتلا به این اختلال، ساعتهای زیادی را صرف بررسی و مقایسه ظاهر خود در آینه میکنند، به طور مکرر از دیگران درباره ظاهرشان نظرخواهی میکنند یا از موقعیتهای اجتماعی که احساس میکنند در آنها قضاوت خواهند شد، اجتناب میکنند.
در بسیاری از موارد، این افراد به دنبال روشهای مختلف برای پنهان کردن آنچه که نقص میدانند، مانند استفاده بیش از حد از آرایش، عملهای جراحی غیرضروری یا تغییر در پوشش خود هستند. این وسواس میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و حتی افکار خودکشی شود، زیرا فرد احساس میکند که نقصهای ظاهریاش غیرقابل تحمل هستند. این اختلال معمولاً از نوجوانی شروع میشود، زمانی که حساسیت به ظاهر در بالاترین حد خود قرار دارد، اما در صورت عدم درمان، میتواند تا بزرگسالی ادامه یابد و شدت پیدا کند.
علت دقیق این اختلال مشخص نیست، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و شیمیایی در مغز در شکلگیری آن نقش دارند. افرادی که سابقه وسواس فکری-عملی، اضطراب یا افسردگی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به آن هستند. درمان این اختلال معمولاً شامل رواندرمانی، به ویژه درمان شناختی-رفتاری (CBT)، و در برخی موارد دارودرمانی با استفاده از مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRI) است. شناخت و درمان زودهنگام این اختلال بسیار مهم است، زیرا میتواند از مشکلات جدیتر روانی و اجتماعی جلوگیری کند. اگر احساس میکنید که نگرانی درباره ظاهر به حدی رسیده که زندگی شما را مختل کرده است، صحبت با یک متخصص روانشناسی میتواند به شما در مدیریت و کنترل این افکار کمک کند.